چاپ کردن این صفحه

مینو امامی/ بازنشسته - پژوهشگر علوم اجتماعی

فرهنگ من و منیّت از کجا برای ما فرهنگ سازی شد؟

هر انسانی خوبی ها و بدی هایی دارد،اما در قبال خوبی ها نه دانش آموزان ،نه اولیای آنها و نه همکاران و نه مسئولین اداره و....لب به سخن نمی گشودند/ وقتی حجم آن (تجربه) افزونتر می شود،اما حبّ و بغض ماها، مفید و ارزنده بودن آن را نمی بیند،به طوراتومات "فرهنگ منیّت" جاری و ساری می شود./ چه اشکالی دارد خوبی ها و توانایی های اطرافیان خود را دیده و تحسین کنیم/ آخر اگر در تنهایی بگویید از کجا معلوم که تعارفی بیش نیست. ماها عادت به بازکردن حساب های اَلکی هستیم/ توانایی های همه اطرافیان مان راببینیم و نقد مفید(مثبت و منفی باهم ) داشته باشیم تا "فرهنگ منیّت" آرام آرام جایش را به مای حقیقی بدهد

فرهنگ من و منیّت  یادش به خیر.

وقت غذاخوردن شروع می کردم به تعریف غذای خوشمزه ام . منصف بودم اگرخوب بود می گفتم و اگر ایراد داشت خودم قبل ازهمه می گفتم که.... روحش شاد.

پدرم می گفت:چرا خودت از خودت تعریف می کنی؟ و من پاسخ می دادم چه کنم آخه کسی چیزی نمی گوید ؛چرا وقتی غذا ایراددارد امان آدمی را می بُرید !
و باز خاطرم هست تا 20 سالگی سابقه ام"من من" نمی گفتم تا این که یواش یواش همکاران جوان با بفرمایید اول شمای مقابل در دفتر(که تنها در آنجا بزرگی آدمی یادمان می آید) فهمیدم که بله سابقه دارد زیادمی شود و سن....
هر انسانی خوبی ها و بدی هایی دارد،اما در قبال خوبی ها نه دانش آموزان ،نه اولیای آنها و نه همکاران و نه مسئولین اداره و....لب به سخن نمی گشودند.

لذا جایتان خالی ،هنگام تدریس به مرور منی که همیشه از"من شیطانی" در محیط اجتماعی وحشت داشتم و از این تیپ افراد بیزار بودم شروع کردم به من من .....(مُشک آن است که ببوید نه آن که عطّار بگوید).


آری !

همکاران محترمی که از منیّت دیگران رنجورید، تجربه عملی نشان می دهد که وقتی حجم آن (تجربه) افزونتر می شود،اما حبّ و بغض ماها، مفید و ارزنده بودن آن را نمی بیند،به طوراتومات "فرهنگ منیّت" جاری و ساری می شود.
و ما نامش را خودخواهی ،غرور،کبر و......می نهیم.


چه اشکالی دارد خوبی ها و توانایی های اطرافیان خود را دیده و تحسین کنیم؟

چه اشکالی دارد که مادر معترف شودکه دخترم این غذای تو از مال من هم بهتر است،یا پدر بگوید که پسرم انصافا خرید تو از من بهتراست؟ یا مدیر خالصانه در جمع بگوید که همکار محترم واقعا با تدریس خود معجزه می کنی؟(می دانم که خواهیدگفت:شما قصد دارید حسادت دیگر همکاران را برانگزانیم؟

آخر اگر در تنهایی بگویید از کجا معلوم که تعارفی بیش نیست. ماها عادت به بازکردن حساب های اَلکی هستیم ).یا معلم بگوید که در طول تمام خدمتم چون شما مدیری که به جنبه های انسانی اهمیت بیشتر قائل شود،ندیده ام،و یا...

 توانایی های همه اطرافیان مان راببینیم و نقد مفید(مثبت و منفی باهم ) داشته باشیم تا "فرهنگ منیّت" آرام آرام جایش را به مای حقیقی بدهد


آری !

روابط اجتماعی درهم تنیده ،رفتارها و عاداتی را به شخصیت انسان ها تحمیل می کند که امروز هر کس لب به سخن بازمی کند بدون توجه به ریشه مساله ،او را می کوبیم.مثلا شاید اگر کسی پیدا نشود که بگوید سرکار امامی ، قلم ات تیز و روان است یا نکته سنج هستی یا....چه بسا تواضع نشان ندهم و خود مطلبی باعنوان توانایی های قلم من.....بنویسم واین، هم شوخی بود و شاید هم روزی واقعیت.

می دانید آنگاه چه اتفاقی می افتد ؛ سنگسارم می کنید و مرا به خودخواهی متهم.

بدون شوخی توانایی های همه اطرافیان مان راببینیم و نقد مفید(مثبت و منفی باهم ) داشته باشیم تا "فرهنگ منیّت" آرام آرام جایش را به مای حقیقی بدهد .

و این یعنی فرهنگ سازی.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

دوشنبه, 29 مرداد 1396 20:51 خوانده شده: 1544 دفعه

در همین زمینه بخوانید: