چاپ کردن این صفحه

کرامت رنجبر دستنایی/ فرهنگی، دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران

حق‌التدریسی‌ها کلاف سردرگم در برزخ آموزش‌ و پرورش

اگر شایستگی و صلاحیت حرفه معلمی ندارند یا احراز نشده چطور آموزش‌ و پرورش به آن‌ها اعتماد کرده و آینده‌ سازان این کشور را دست آنان سپرده‌اند/ اگر نیاز به آزمون بود چرا در زمان ورودشان این مسئله مطرح نبوده/ اگر پای درد دل این همکاران بنشنی با حداقل حقوق اداره کار بین هفت‌ صدتا نه‌صد هزار تومان حقوق می‌گیرند و چنانچه هزینه ایاب‌ و ذهاب و بیمه را هم از حکم آنان کسر کنی فقط امید به آینده است که آنان را تشویق به ماندن کرده است/ آنان نیروهای تازه‌نفسی هستند که با جدیت و باانگیزه بالا و به‌ اندازه یک معلم رسمی کار می‌کنند اما با در نظر گرفتن حقوق معلمین رسمی یک‌سوم میانگین حقوق را دریافت می‌کنند و از طرفی در ایام تعطیل حقوق ندارند ...

 معلمان حق التدریس و آموزش و پرورش با نزدیک شدن به مهرماه تشویش و اضطراب در چهره نیروهای حق‌التدریس موج می زند .

بلاتکلیفی بود یا نبود، نیاز یا عدم نیاز، خاطرشان را مکدر می‌کند. از طرفی مسئولان در وزارتخانه با سنگ‌اندازی در تغییر وضعیت شان و طرح مسائل ابهام‌انگیز از جمله عدم شرکت در آزمون ورودی و عدم شایستگی در حرفه معلمی در درجه اول خود را زیر سؤال می‌برند چرا که این همکاران چند سالی است که به تدریس مشغول هستند و سؤالی که به ذهن متبادر می‌شود این است که اگر شایستگی و صلاحیت حرفه معلمی ندارند یا احراز نشده چطور آموزش‌ و پرورش به آن‌ها اعتماد کرده و آینده‌ سازان این کشور را دست آنان سپرده‌اند؟

اگرچه همه این همکاران گزینش‌ شده‌اند و بدون حضور در هسته گزینش اجازه حضور در کلاس داده نمی‌شود و اگر نیاز به آزمون بود چرا در زمان ورودشان این مسئله مطرح نبوده؟

مقصر کیست؟

اگر پای درد دل این همکاران بنشنی با حداقل حقوق اداره کار بین هفت‌ صدتا نه‌صد هزار تومان حقوق می‌گیرند و چنانچه هزینه ایاب‌ و ذهاب و بیمه را هم از حکم آنان کسر کنی فقط امید به آینده است که آنان را تشویق به ماندن کرده است.

از طرفی مجلس شورای اسلامی و نمایندگان محترم ملت در چندین نوبت تلاش‌هایی را جهت تبدیل وضعیت آنان انجام داده‌اند اما وزارتخانه آموزش‌ و پرورش هر بار از تبدیل وضعیت آنان شانه خالی می‌کند و با طرح مسائل واهی نه به مجلس لایحه می‌دهد و همچنین طرح نمایندگان را نیز در دست‌انداز می‌اندازد  ؛ بنابراین به نظر می‌رسد هماهنگی بین سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و آموزش‌ و پرورش و دانشگاه فرهنگیان وجود دارد که این مهم محقق نگردد و از طرفی بهره‌کشی آموزش‌ و پرورش از این عزیزان جای تأمل است چراکه آنان نیروهای تازه‌نفسی هستند که با جدیت و باانگیزه بالا و به‌ اندازه یک معلم رسمی کار می‌کنند اما با در نظر گرفتن حقوق معلمین رسمی یک‌سوم میانگین حقوق را دریافت می‌کنند و از طرفی در ایام تعطیل حقوق ندارند ...

لذا شایسته است که مسؤولین ذی‌ربط و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی حداقل برای یک‌بار این مشکل را مرتفع نمایند چرا که کمبود نیرو در این وزارتخانه با بازنشسته شدن فرهنگیان در سنوات آتی و در کوتاه‌مدت نمی‌تواند مشکل را حل نماید و دانشگاه فرهنگیان نیز نمی‌تواند این کمبود را در زمان حال جبران نماید و با توجه به سوابق تدریس و تجربه‌ای که کسب کرده‌اند می‌تواند بهترین گزینه باشند و از طرفی باکلاس‌های ضمن خدمت و بدو خدمت به توانمند نمودن آنان کمک شود و دغدغه آنان مرتفع گردد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

دوشنبه, 29 مرداد 1396 12:21 خوانده شده: 1452 دفعه

در همین زمینه بخوانید: