قریب به 90 روز از تجلی اراده ی مردم در انتخابات 29 اردیبهشت ماه می گذرد و مردم آگاه و بیدار ایران نشان دادند که هم خواستار تداوم گفتمان عقلانیت و تدبیر هستند و هم با حضوری پررنگ تر و قدرتمندتر، میل به آن دارند تا سطح توقعات و انتظارات را در برخی از حوزه ها که در آن ها نقایصی دیده بودند، فراتر ببرند.
و همان گونه که فرهنگیان، در صحنه های انتخابات و دیگر صحنه های مقوم نظام، همیشه حاضر بوده اند،این بار متاثر از شرایط درونی و بیرونی جامعه بزرگ فرهنگیان و نیز شرایط منطقه ای و جهانی، حضوری مسئولانه تر و مطالبه گرانه تر داشتند.
همچنان که همگان اطلاع دارند، پس از کش و قوس های ابهام برانگیز فراوان و تعدد گزینه های مطرح شده، و نیز تعلل پیش آمده در معرفی کابینه بر خلاف دوره ی قبل، متاثر از سردرگمی رئیس جمهور و تیم مشاوره ای در انتخاب وزیر آموزش و پرورش و وزیر علوم بود پس از گذشت چند روز از مراسم تحلیف، سرانجام ریاست محترم جمهوری، با دستانی لرزان، و دلی نگران، وزارت علوم را بلاتصدی رها نموده و جناب آقای "سید محمد بطحایی" را به عنوان گزینه ی نهایی برای اداره ی بزرگترین و عائله مندترین وزارتخانه ی دولتی، به محضر نمایندگان محترم مجلس معرفی فرمودند، بطحایی ای که در دوران معاونت مالی و پشتیبانی ایشان در زمان وزارت فانی، بسیار مسئله دار و حاشیه ساز شده بود.
در دوره تصدی ایشان بر حوزه ی مالی وزارت آموزش و پرورش، فریاد اعتراضات "معیشتی" از هر گوشه و کنار کشور بلند بود و می رفت تا به مسئله ای بغرنج و هزینه زا برای نظام و معترضان بدل گردد.
پس از برکناری فانی و انتصاب دانش آشتیانی که اولین ثمره ی آن برکناری بطحایی بود، آرامشی نسبی به عرصه ی مالی این وزارتخانه بازگشت اما مسلما مقطعی و موقتی بوده و خواهد بود.
خوب یا بد، درست یا غلط، ایشان در این مقطع و شرایط دشوار، این اقدام را که نوعی بازگشت به عقب بزرگ و انحراف از مسیر وعده ها و قول های انتخاباتی است را به مرحله ی عمل کشانده و در فرصتی که وجود داشت،مهره ی خود را حرکت داده اند، و همچنان که ایشان به عنوان رئیس جمهور و هم نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، شاهد جنبش موافقین و مخالفان این گزینه ی پیشنهادی در عرصه مجازی و حقیقی بوده اند و به خوبی در جریان موضع گیری منفی قاطعانه و پرشمار فرهنگیان در ده ها گروه ده هزار نفری مخالفان وزارت ایشان قرار دارند.
فعالان دغدغه مند فرهنگیان و نیز تشکل های دلسوز و عاقبت اندیش، به نیکی و به وفور، چرایی این مخالفت ها و آسیبی که در اثر این انتصاب، ساختار آموزش و پرورش، وضعیت آشفته ی معلمان و دانش آموزان و به تبع آن، سراسر جامعه را تهدید میکند، را برشمرده اند.
اینک با عنایت به جمیع اتفاقات رخ داده و نگاه آینده نگرانه، عرصه ی بازی و نوبت حرکت نمایندگان عزیز است تا مهره ی خود را بازی دهند و نقش حساس و اثر گذار خود که همانا نظارت و انعکاس نظرات اکثریت یک جامعه ی هدف، پیرامون یک موضوع را به عملی موثر بدل نموده و تجلی واقعی خواست و اراده ی مردم در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های کلان و اثربخش باشند.
امید که این عمل آنان که نیازمند دقت، صلابت و استقامت در برابر فشارها و لابی های مرسوم و نامرسوم از سوی برخی از کسانی که تنها به منافع شخصی و باندی خویش هستند مورد رضایت خداوند تبارک و تعالی واقع گردد و قطعا از نظرات تیزبین فعالان و رصد کنندگان مترصد، دور نخواهد ماند.
بی شک اقدام هماهنگ و هوشمندانه ی آنان، در این مقطع حساس می تواند بخشی از فشار را از روی دوش دولت دوازدهم بردارد و با ایجاد یک فرجه، فرصت بهتر و مناسب تری را در اختیار رئیس جمهور قرار دهد تا بتواند گستره ی مشورت را از حلقه ی محدود و معدود اطراف خود فراتر برده و با رصد فضای عمومی حاکم بر خواست و اراده ی فرهنگیان و نیز بهره مندی از نظرات فعالان صنفی و سیاسی دلسوز معلمان، نسبت به شناسایی و معرفی گزینه ای که مانع از بازگشت به عقب، در این وزارتخانه بزرگ و مهم و به تبع آن پویائی و نشاط معلمان و دانش آموزان در جامعه اقدام نماید.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید