قبل از ورود به بحث لازم است مقدمه ای در مورد بحث روز فرهنگیان و معلمان داشته باشم .
تعدادی از معلمان در مورد برکناری و یا استعفای فانی اعلام می کنند که این حرکتی تبلیغاتی توسط دولت در آستانه انتخابات است .
عدم رای اعتماد به دکتر نجفی در مجلس نهم موجب شد تا روحانی ، فانی را که چهره ای محافظه کار و البته متمایل به برنامه های دولت تدبیر و امید بود به همان مجلس معرفی کند .
با تغییر ترکیب اکثریت مجلس در دوره دهم و تغییر شرایط ، فانی دیگر پاسخ گوی نیازها نبود به ویژه آن که علی رغم توصیه های مکرر برخی افراد ، نمایندگان مجلس مبنی بر ضعیف بودن تیم وی ، فانی به ترکیب ستاد دست نزد و همچنان به راه پرنقص و اشتباه خویش ادامه داد .
انتظار این بود که با تغییر مجلس و تثیبت آن ، روحانی اقدام به ترمیم کابینه نماید .
رئیس جمهور می توانست فانی را پس از پایان سال تحصیلی ( اوایل تابستان ) تغییر دهد و این تاخیر حدود 4 ماهه به هیچ وجه قابل توجیه نیست .
داستان فانی به پایان رسید اما حکایت پیچیده معلمان و کلاف سردرگم مقوله ای به نام " تعلیم و تربیت " هنوز سرجایش باقی است .
فانی هم وزیری مانند اخلافش بود .
حسن وزرا حداقل نسبت به دو دهه اخیر این است که اکنون با برنامه می آیند .
در واقع ، میزان موفقیت و یا عدم موفقیت یک وزیر را باید در میزان تحقق برنامه ها سنجید و نه اظهارنظرهای دم دستی و یا فی البداهه .
به عنوان مثال ، یکی از اولین و مهم ترین برنامه های فانی ، سامان دهی نیروی انسانی و به عبارتی بهسازی نیروی انسانی در آموزش و پرورش بوده است .
آن موقع « صدای معلم » از فانی پرسش کرد : ( این جا )
" پس از گذشت حدود 3 سال و اجرای « سیاست های سامان دهی نیروی انسانی » ، وزیر آموزش و پرورش مشخص کند که نتیجه عملی این اقدامات چه بوده است ؟
البته آقای فانی در مهر ماه 1394 گفت امسال ۴۰۰ هزار دانش آموز بیش از سال گذشته ثبت نام کرده اند و هیچ نیرویی به این سازمان اضافه نشده است .
در صورت امکان ، مسئولان وزارت آموزش و پرورش به ویژه معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی و نیز نیروی انسانی در هر استان و به تفکیک مشخص کنند وضعیت سامان دهی نیروی انسانی چگونه بوده است ؟
وضعیت توزیع ساعات حق التدریس به صورت واقعی و اسمی در هر استان چگونه بوده است ؟
* این در حالی است که در حال حاضر در مدارس بسیاری از پست ها مانند کتابدار ، مشاور در بخش متوسطه دوم ، معاونت فن آوری و... حذف شده است .
* برای مشاوران مدارس 10 ساعت تدریس اجباری در نظر گرفته شده است .
* تمام مدیران و معاونان مدارس مجبور شده اند به میزان 6 ساعت در هفته تدریس کنند .
* پست مهمی مانند مربی بهداشت هم در بسیاری از مدارس عملا وجود ندارد و در برخی از آن ها یک مربی بهداشت به چندین مدرسه سرکشی می کند .
* برخی از ساعات دروس مانند زبان انگلیسی در دوره متوسطه اول و دوم تقریبا به نصف کاهش یافته است .
* از سال 90 «درس آمادگي دفاعي» در پايه دوم دبيرستان و درس ورزش در پايه سوم دبيرستان نيز از 2 ساعت به 1 ساعت كاهش پيدا كردهاست.
* از سال 90 « دروس پرورشي و رياضي جبراني » در پایه اول دبیرستان دراين پايه از 2 ساعت به 1 ساعت كاهش پيدا كردهاست.
* از سوی دیگر و بر اساس گزارش ها و مشاهدات ، آمار کلاس ها بعضا به 40 نفر و حتی بیشتر رسیده است .
و...
مسئولان پاسخ دهند واقعا نتیجه سیاست های سامان دهی تاکنون چه بوده است و چه دستاوردهایی برای نظام تعلیم و تربیت داشته است ؟ "
و یا در بحث « ارتقای مدیریت آموزشگاهی " این گونه گفتیم :
" وزیر آموزش و پرورش در نشستی که روز هفتم تیرماه 1393 با تشکل های معلمی داشتند ( این جا ) به برخی موارد اشاره نمود .
" سعی ما تعالی آموزش و پرورش بر اساس EFQM اروپاست و در این زمینه سعی داریم تا استاندارها را در راستای " مدرسه محوری " ارتقا بدهیم ."
ضمنا در همان جلسه آقای فانی از اختصاص 250 میلیارد تومان جهت کیفیت بخشی در آموزش و پرورش خبر داد .
پرسش ما این است که نتیجه این اقدامات چه بوده است ؟
آیا واقعا تحولی در مدیریت آموزشگاهی رخ داده است ؟ "
البته بنده و دوستان در صدای معلم در این سه سال سعی کردیم تا حد امکان برنامه ها و عملکرد فانی را مورد نقد کارشناسی قرار دهیم هر چند عملکرد یک وزیر و آثار آن محدود و مقید به زمان مشخصی نیست و خاتمه دوران وزارت و یا مسئولیت به معنای بسته شدن پرونده و یا عملکرد نمی تواند باشد چرا که جامعه مطابق " اصل بال پروانه ای " متاثر از آن خواهد بود .
اما رفتن فانی حاشیه های زیادی داشت .
استیضاح فانی در این چند ماه خود یک داستان مفصلی شده بود .
جلسات متعدد فانی با استیضاح کنندگان برای جامعه فرهنگیان مبهم و پرسش برانگیز شده بود .
« صدای معلم » در پنجم شهریور ماه طی نامه ای و در جهت تنویر افکار عمومی و شفاف سازی خواست تا وزیر آموزش و پرورش و نمایندگان مجلس به دغدغه های آنان پاسخ داده و بگویند که توافق فانی و طراحان استیضاح حول چه موارد و یا موضوعاتی صورت گرفته است .
چرا که همواره بر این باور بوده ایم که « دانستن حق مردم است » .
وضعیت فرسایشی موضوع " استیضاح وزیر آموزش و پرورش " به گونه ای شد که سخنگوی هیات رئیسه مجلس با تاکید بر اینکه هیچ استیضاحی در دستور کار هیات رئیسه نیست بگوید که استیضاح کنندگان وزیر آموزش و پرورش باید در مورد آن تعیین تکلیف کنند زیرا بیش از این معطل شدن به صلاح مجلس و وزیر نیست. ( این جا )
تا این که سرانجام استیضاح فانی در هیات رئیسه مجلس اعلام وصول شد و این در حالی بود که قبل از آن 18 نماینده دیگر امضای خود را پس گرفته بودند .
نایب رئیس فراکسیون امید در این مورد چنین گفت :
تغییر فانی راهحل نیست و مشکلی از جامعه فرهنگیان کشور حل نمیکند به همین دلیل دوستان امضای خود را از پای استیضاح برداشتند. ( این جا )
استیضاح فانی با 45 امضا وصول شد و این نکته ای قابل تامل بود.
همان موقع ، « صدای معلم » در یادداشتی با عنوان " خداحافظی تلخ فانی ؟ ماجرای 45 امضا شدن درخواست استیضاح چه بود ! ( این جا ) از جزئیات این 45 امضا گفت :
" در خصوص وزیر آموزش و پرورش اخبار ضدونقیضی منتشر شده است ؛ در حالی که منابع آگاه از استعفای وی خبر دادهاند، با این حال علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش در گفتوگو با خبرگزاریها گفته است: من قویاً موضوع استعفا را تکذیب میکنم؛ هم اکنون از جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی میآیم و این روزها خودم را برای موضوع استیضاح آماده میکنم تا به واسطه بررسی استیضاح در مجلس گزارشی از کارنامه عملکرد خودم در طول تصدی بر وزارت آموزش و پرورش را به نمایندگان و مردم ارائه کنم. وی ضمن رد مجدد تمام شایعات مربوط به استعفایش به خبرگزاری تسنیم گفت: تصمیمگیری درباره استیضاح هم با نمایندگان محترم مجلس است.با این حال شنیده می شود فانی استعفا داده و مجلس منتظر جایگزین برای معرفی است .فانی فرصت دارد تا ده روز دیگر از عملکرد خود در مقابل نمایندگان مجلس دفاع کند،البته آنچه امروز در مجلس شورای اسلامی شاهد بودیم حاصل یک اتفاق نظر ناخواسته میان فراکسیون امید و اصولگرایان بر اعلام وصول استیضاح فانی بود،در حالی که تا شب قبل 18 عضو فراکسیون امید امضای خود را پس گرفته بودند!
اما ساعت 10/48 دقیقه صبح امروز تعداد امضاهای درخواست استیضاح به 45 امضاء رسید!
از سویی نگرانی اصولگرایان و عدم تمایل آنها و بالطبع بازپس گیری برخی امضاها به خاطر این بود که نمایندگان جبهه پایداری و اصولگرایان مایل نبودند کاری به زعم آنان شایسته بود توسط دولت انجام شود آنها بر عهده بگیرند، به همین دلیل با اکراه و البته به دلیل تصویب طرح تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان، تعداد امضاء برای استیضاح به 45 نفر افزایش یافت .
در این میان ، تیتر « روزنامه کیهان » در مورد استعفای فانی قابل تامل تر بود .
« روزنامه کیهان » روز 29 مهر ماه ضمن اخصاص تیتر و صفحه نخست این روزنامه به استعفای فانی چنین نوشت :
" همانگونه که از نامه فوق برمیآید،فانی نه تنها استعفا نداده،بلکه بر عزم خود برای پاسخ گویی به استیضاح کنندگان و دفاع از عملکرد سه سالهاش تاکید کرده و صراحتا بر آمادگی برای ادامه کار خود تاکید کرده است .
با این حال، دقایقی پس از انتشار این نامه،رسانههای همسو با دولت اعلام کردند که رئیسجمهور با استعفای فانی موافقت نموده است.
بررسی دقیق نامه و ارزیابی حواشی متعدد و به خصوص فشارها و شایعات دو روز اخیر نشان میدهد که فانی با این نامه، حرف آخر را زد و موفق شد به سادگی و سرعت ، تیم عملیات روانی و شایعه ساز را دور زده و میدان بازی را تعیین کند ؛ چرا که تنها معنی نامه او این است که استعفا ندادهام و نمیدهم ! اگر میخواهید نباشم، برکنارم کنید!" ( این جا )
این که خبرگزارهای مخالف دولت بیشتر موافق انعکاس اخبار استیضاح فانی بودند تا استعفا و نیز حمایت ضمنی روزنامه کیهان در مخالفت با برکناری فانی ؛ نکاتی است که باید روی آن تامل و تفکر بیشتری صورت گیرد .
برخی تحلیل گران عنوان می کنند که فانی قصد داشت با کشاندن موضوع به صحن علنی مجلس و نیز امتیازاتی که قبلا به برخی استیضاح کنندگان اعطا کرده بود وزارت خویش را از طرق رای اعتماد مجدد تحکیم کند و در واقع در صفحه بازی ، مجلس را در برابر روحانی قرار دهد و از این رهگذر دوران وزارت خویش را با سلامت و یک دوره کامل به پایان برساند تا این که بخواهد مانند وزرایی مانند فرشیدی که توسط رئیس جمهور برکنار شدند ؛ متهم به ناکارآمدی و یا عدم مقبولیت در میان افکار عمومی فرهنگیان و معلمان شود ...
نکته جالب این جاست که برخی مخاطبان ما همواره ، « صدای معلم » را به طرفداری از فانی متهم کرده و می کنند اما حاضر نیستند که کمی افق دید خود را گسترش داده و همه مسائل را ببینند .
« صدای معلم » زمانی که فانی در مجلس نهم استیضاح شد به رفتارشناسی نمایندگان مجلس پرداخت .
برخی تصور کردند نقد رفتار نمایندگان و عملکرد آنان به معنای تایید عملکرد وزیر است .
البته این مشکل به کل جامعه بر می گردد چرا که جامعه ما همواره مسائل را دو قطبی می بیند و متاسفانه جزیی از فرهنگ ما شده است .
مسائل یا خوب هستند و یا بد . این سیاه و سفید دیدن و مطلق انگاری مشکلی فرهنگی است که باید به تدریج اصلاح شود .
برخی از معلمان رفتار طیف های سیاسی را نمی بینند و یا خود را به " ندیدن " می زنند !
این که ممکن است حرکت آن ها توسط آنان مورد بهره برداری قرار بگیرد و احیانا ابزار و آلت دست آنان قرار بگیرند بدون آن که متوجه شوند .
به عنوان مثال ؛ حاجی بابایی و تیم ایشان پاتوق رسانه ای اش خبرگزاری فارس ؛ تسنیم و یا خبرگزاری های خاص و مخالف دولت است .
فانی و تیم ایشان نیز به کرات نقطه اتکایشان این رسانه ها بوده است .
( ایسنا خبر استعفای فانی را مننتشر کرد اما طیف مقابل تمایل به انعکاس خبر استیضاح داشت )
واکنش خبرگزاری فارس در این مورد جالب توجه بود .
فارس » در گزارشی با عنوان " قحط الرجال در کابینه یازدهم/ معرفی «چهرههای سوخته» در حلقه بسته دولت "در مورد معرفی نجفی به عنوان گزینه احتمالی وزارت آموزش و پرورش چنین می نویسد :
" «محمد علی نجفی» نیز در سابقه خود قرار گرفتن در رأس آموزش عالی و آموزش و پرورش را نیز دارد، وی گزینه پیشنهادی روحانی برای تصدی وزارت آموزش و پرورش بود که مجلس نهم به وی اعتماد نکرد. البته نجفی سرپرستی وزارت علوم دولت روحانی را نیز در کارنامه خود دارد. با توجه به اینکه وی دلیل استعفایش از سازمان میراث فرهنگی را ضعف جسمانی عنوان کرده بود، حال از شانس کمی برای معرفی به مجلس برای تصدی وزارت آموزش و پرورش برخوردار است....
آنچه در این بین باید بدان توجه کرد حلقه بسته مدیریت در دولت یازدهم است. گویی در این مملکت قحط الرجال است و دولت برای انتخاب مدیران خود با کمبود مدیر مواجه است و حتما باید از مهره هایی استفاده کند که یک بار عدم اعتماد مجلس را به خود دیده اند. آیا باید رئیس جمهور برای انتخاب مدیران خود تنها به چند گزینه محدود تمرکز کند که آن افراد یک بار شانس خود را برای تصدی این وزارتخانه ها امتحان کرده اند و اینکه برخی از آنان در فتنه 88 نیز دست داشته اند… "
فانی حتی دعوت صدای معلم را برای یک گفت و گوی بدون رتوش و بدون سانسور بی پاسخ گذاشت اما همواره از سوی برخی متهم به طرفداری ایشان شده است !
این جاست که اهمیت " سواد رسانه ای " بیش از پیش مشخص می شود و یکی از دلایل مهم حساسیت صدای معلم به بحث " تفکر و سواد رسانه ای " که به تازگی وارد محتوا و برنامه های درسی شده است همین است .
به نظرم ، در حال حاضر آن چه مهم است انتخاب وزیری شایسته و کاردان برای سکان داری این وزارتخانه بزرگ است .
ما همواره بر این باور بوده ایم که " قد مدیریت " در آموزش و پرورش بر اساس قد مخاطبان و عناصر آن که مهم ترین آن " معلمان " هستند تنظیم می شود .
قوی ترین فرد هم اگر در یک محیط بدون پرسش گر ، نظاره گر و نقاد قرار بگیرد به ضد خودش تبدیل می شود .
یک معلم در یک کلاس پرسش گر و باسواد مجبور خواهد شد که خود را بالاتر از سطح کلاس قرار دهد وگرنه باید کلاس را ترک کند .
بازخوردی که از معلمان در رسانه ها و افکار عمومی مشاهده می شود پیامی به برنامه ریزان و سیاست گذاران برای توجه واقعی و عملی به این بخش است .
حساسیت و پی گیری فرهنگیان و معلمان در اتفاقات اخیر و در شبکه های یکی از دلایل مهم برای برکناری فانی بود .
معلمان باید به این گزاره ایمان بیاورند که بازیگران اصلی در حوزه تعلیم و تربیت هستند و این نقش قابل تفویض و یا واگذاری نیست .
دست کم گرفتن خود و یا در حاشیه ایستادن فقط راه را برای موج سواران و پوپولیست ها باز خواهد کرد .
و اما با عنایت بر وظایف حرفه ای و رسانه ای چند نکته را برای وزیر آینده آموزش و پرورش متذکر می شوم .
از دیدگاه نگارنده و فارغ از مصادیق ؛ وزیر آینده آموزش و پرورش چند اولویت را باید مد نظر قرار دهد .
یکی از مشکلات فانی ، ضعیف بودن تیم رسانه ای و روابط عمومی ایشان بود .
فانی همواره دوست داشت که در محیط رسانه ای قابل پیش بینی و کنترل شده سخن بگوید .
ارتباط او با متن معلمان و بدنه ضعیف بود و به نظر می رسید که روابط عمومی نیز در این زمینه ضعیف عمل می کند .
در اهمیت نقش و کارکرد روابط عمومی ها قبلا به کرات گفته و نوشته ام .
این که در هفته معلم ، معلمان و آموزش و پرورش تیتر رسانه ها نمی شوند به عملکرد روابط عمومی برمی گردد .
لزومی ندارد که حتما کمبودهای صنفی معلمان تیتر یک رسانه شوند .
وزیر می تواند با طرح منطقی و مدبرانه موضوع آموزش و پرورش در حوزه عمومی ، حساسیت جامعه و مسئولان را به نقش آموزش و پرورش و معلمان جلب کند .
مهم این است که جامعه متوجه شود آموزش و پرورش برای آنان و آینده مهم است .
مهم این است که آموزش و پرورش برای جامعه ارزش افزوده اجتماعی ایجاد کند .
اگر هم نقص ، مانع و یا کمبودی وجود دارد ، صادقانه با افکار عمومی در میان گذاشته شود .
در حال حاضر ، ضریب اعتماد عمومی در میان فرهنگیان نسبت به مسئولان کم است و شکاف مدرسه و ستاد به حداکثر خود رسیده است .
از موضوعات مهم دیگر در آموزش و پرورش ، جایگاه نهادهای نظارتی مانند ارزیابی و رسیدگی به شکایات و حتی حراست هاست .
ضعف نهادهای نظارتی در درون آموزش و پرورش موجب دخالت دائمی نهادهای بیرونی در آموزش و پرورش شده است .
هنوز پس از گذشت ماه ها ، حراست وزارت آموزش و پرورش رئیس ندارد و با سرپرست اداره می شود .
کارکرد و نقش این گونه نهادها باید مورد بازبینی و تعریف مجدد قرار گیرند .
از نکات مهم دیگر که می تواند مورد نظر وزیر آینده آموزش و پرورش قرار گیرد ، نوع تعامل با تشکل های فرهنگی است .
همان گونه که قبلا نیز شد ، فانی اولویت سوم تشکل ها برای ارائه به روحانی بود .
در این میان ، دو تشکل « انجمن اسلامی معلمان ایران » و «مجمع فرهنگیان ایران اسلامی » در این لابی گری نقش به سزا و راهبردی داشتند .
« صدای معلم » بارها از عملکرد انجمن اسلامی معلمان ایران انتقاد کرد . (این جا )
اما این دوستان هیچ گاه در مقابل این « انتخاب » و نیز " انتقادات " پاسخ گو نبودند .
انجمن اسلامی معلمان ایران در 3 سال اخیر حتی یک نامه در نقد عملکرد وزیر ننوشت اما به یک باره به معاون اول رئیس جمهور نامه نوشت و شکایت کرد ... ( این جا )
« مجمع فرهنگیان ایران اسلامی » که در دوره فانی تقریبا سرش بدون کلاه ماند هم اکنون و در آستانه معرفی دکتر نجفی به مجلس بسیار فعال شده است !
توصیه ما به وزیر آینده آموزش و پرورش این است که ضمن تعامل منطقی و مستمر با همه تشکل ها ، مواظب باشد که وقایع تلخ فانی برای او مجددا تکرار نشوند و در حصار تشکل ها گرفتار نشود .
و اما نکته آخر که همواره مورد تاکید صدای معلم بوده است تشکیل "سازمان نظام معلمی " به صورت منطقی و علمی و مطابق با استانداردهای یک آموزش حرفه ای است .
هم اکنون تشکیل سازمان نظام معلمی با پی گیری کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در برنامه ششم توسعه دیده شده است اما در صحن علنی مطرح نشده است .
وزیر آینده آموزش و پرورش باید اهتمام کافی را در جهت تشکیل درست و سالم این سازمان به عمل آورد .
یکی از مشکلات آموزش و پرورش در ورودی ها و شرایط معلمی است .
صلاحیت های حرفه ای ، تخصصی و اخلاقی یک معلم و نظارت بر فعالیت معلمان باید در حوزه وظایف این نهاد دیده شود .
تجارب نزدیک به 4 دهه موید این مدعاست که "هسته های گزینش " نتوانسته اند آن گونه که مورد نیاز این دستگاه مهم و حیاتی است به وظایف خویش بپردازند .
ساختار و تاریخچه این تشکیلات اجازه حرکت خارج از این مسیر را نمی دهد .
آموزش و پرورش باید حرفه ای و تخصصی شود و لازمه این کار جذب معلمان باسواد ، باانگیزه و توان مند و نیز طراحی یک سیستم درست و علمی ارزیابی و نظارت برای ارتقای شغلی آنان است .
به نظر می رسد وزیری که در مقطع کنونی معرفی می شود اگر عملکرد مثبت و قابل قبولی داشته باشد می تواند برای 4 سال پس از انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم نیز مطرح باشد .
بنابراین وزیری که از مجلس رای اعتماد می گیرد باید یک برنامه کوتاه مدت تا پایان دوره فعلی روحانی و یک برنامه بلند مدت 4 ساله برای دوره بعد پی ریزی کند .
امید که با همراهی همه این مسئولیت مقدور و مقبول باشد .