در تمام جوامع توسعه یافته ، معلمان و وزارت آموزش وپرورش را سنگ زیرین ، بیس و پایه توسعه و تحول جامعه خود می دانند و نگاه ویژه و مدبرانه ای بر تمام زوایای زندگی معلمان خود دوخته اند تا مبادا منادیان توسعه و تحول و تربیت کننده نیروی انسانی تمامی دستگاهای آینده جامعه به دلیل کاستی های و فشارهای زندگی دچار کاهلی یا کم انگیزشی قرار گیرند و در انجام وظایف خطیر خود دچار نقصان شوند .
مسئله ای که سال هاست حلقه مفقوده جامعه ایرانی گشته و دیر زمانی است که جایگاه مقام و شان معلمان این سرزمین نادیده انگاشته شده تا جایی که امروزه معلمی به یکی از نازل ترین مشاغل دولتی تنزل یافته است و امروز به خاطر این نقیصه جامعه ایرانی به بلاها و مصیبت های عدیده ای گرفتار شده که ریشه تمام این نقصان ها را باید در بی توجهی به جامعه فرهنگی و معلمی دانست .
بلاهای به وجود آمده ناشی از بی انگیزگی جامعه معلمی در عمل به وظایف خود و عدم تربیت مناسب جامعه دانش آموزی برای پذیرفتن نقش های آینده جامعه بوده و هست .
به راستی چرا جامعه و دولت های بر مسند قدرت نشسته این همه بی مهری را بر جامعه معلمی روا داشته اند ؟
چرا دولت مردان کابینه و وزرا و رئیس مجلس و نمایندگان ، رورگار دانش آموزی خود و معلمان زحمت کش ساده زیست و دغدغه مند خود را به یاد نمی آورندکه چه دلسوزانه و سخت کوشانه در جهت رشد و تعالی آن ها موی خود را سپید کرده اند و امروزه در پایان عمر خو د با حقوق بازنشستگی اندک به سختی روزگار می گذرانند ؟
به راستی مگر در آیات و روایات در باب مقام شامخ معلم نیامده است که هر کس یک کلمه به من بیاموزد مرا یک عمر بنده خود کرده است .
امروز و هر روز هیمنه و مقام معلم به سراشیبی سقوط رفته است .
سوالی که امروزه برای هر معلمی پیش آمده این مسئله است که به راستی وزارت خانه ای که توان تامین امکانات رفاهی را برای پرسنل حی و حاضر خود ندارد چرا به استخدام نیروی جدید دست می زند ؟
چرا کسی در این باب پاسخ گو نیست ؟
چرا صدای کسی برنمی آید ؟
به راستی چرا تنها وزارت خانه ای که به یک باره زیر بار استخدام چهل، بیست و پنج و ده هزار نیرو می رود تنها وزارت آموزش و پرورش هست !
آیا افزایش استخدام برای وزارت آموزش و پرورش جز حجیم شدن این وزارت خانه و عدم امکان ارائه طرح های رفاهی برای این بدنه حجیم چیزی دیگر عایدش خواهد شد ؟
نگاه امروز دولت ها در ایران به وزارت آموزش و پرورش برخلاف دولت های جوامع توسعه یافته که نگاهی عمیق و حساس به کیفیت آن هست نگاهی سطحی و افزایش درصد و میزان اشتغال دولت خود از طریق چپاندن نیرو در این وزارت خانه است .
راستی چرا وزارت نفت زیر بار اشتغال هزار نفر هم نمی رود ؟
پاسخ واضح و مبرهن است !
افزایش نیرو ، کاهش مزایای پرسنل موجود را به همراه دارد اما وزارت آموزش و پرورش زیر بار هزار نفر که نه گاهی سی و چهل هزار نفر را در آغوش خود می گیرد !
بی شک این سیاست دولت ها در نگاه به وزارت خانه آموزش و پرورش به عنوان وزارت خانه ای که می تواند ضریب اشتغال دولت خود را با کمترین حقوق و مزایا بالا ببرد جز به سست شدن جایگاه معلم و بی انگیزگی جامعه معلمی و تنزل شدید کیفیت آموزش در مدارس ختم نخواهد شد و استخدام های امروز آموزش و پرورش را می توان به سان پدری دانست که توان پرکردن شکم و پوشیدن تن عریان سه فرزند خود راندارد اما هر ساله یک فرزند به جمع فرزندان خود می افزاید و ایده هر که دندان دهد نان دهد را زمزمه می کند!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید