چاپ کردن این صفحه

جواد بابازاده ( رها )/ عضو شورای نویسندگان صدای معلم

روز خبرنگار و روزگار خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش!

بسیارند رسانه هایی که مدح حزب یا جریان یا افراد را گفته و می گویند/ روی دیگر سکه برخورد قهر آمیز با اهالی رسانه و منتقدین بوده است/ موقعیت ها و موارد معدودی را می توان یافت که مسئولین و سیاست مداران رسانه های مستقل را تحمل کنند و به نقد آنها ترتیب اثری بدهند/ وضعیت رسانه های دولتی و وزارتی اعم از نشریه نگاه و سایت های روابط عمومی در تمام دوره ها تقریبا یکسان بوده است/ حمیدرضا حاجی بابایی بیشتر همنشین و حامی رسانه های هم رای خودش بود و با روزنامه نگاران و رسانه های منتقد برخورد سرد و قهر آمیز داشت/ علی اصغر فانی نیز پس از تکیه بر صندلی وزارت با توجه به تغییر فضای سیاسی و عمومی کشور، سعی در تحمل و مدارای کج دار و مریز با اهالی رسانه و رسانه های مستقل و منتقد داشته است/ فانی و تیم مدیریتش هیچ گاه جایگاه مطلوبی را برای رسانه های مستقل و منتقد قائل نشدند و حضور آنها در رسانه های وابسته و قدرتمند جناح مقابل چشم گیر می باشد/ نماینده رسانه های مستقل و غیر دولتی جایی در همایش و محافل وزارت خانه نداشته و ندارند و در مواردی از حضور خبرنگاران رسانه هایی مانند صدای معلم در کنفرانس خبری ممانعت گردیده است / آیا فانی و تیم مشاورینش که رقمی بالغ بر 20 نفر می باشند ، بهتر نمی دیدند به جای این گونه حرکات نمایشی و رسمی که موجب دلخوری بیشتر اهالی رسانه حوزه آموزش و پرورش می شود از خود معلم روزنامه نگاران یا رسانه هایی که معلمان تاسیس و اداره می کنند قدردانی کنند / صدای معلم در سال 1393 در میان بیش از 400 خبرگزاری ، روزنامه ، سایت و... پس از خبرگزاری فارس ، رتبه دوم را از لحاظ تولید محتوای خبری و انتقادی در حوزه آموزش و پرورش کسب نموده است و یا در مهر ماه 1388 به عنوان « وبلاگ برتر در حوزه ی اصناف ایران » شناخته شده است

 

 چالش های خبرنگاری و رسانه ها در حوزه آموزش و پرورش  در ۱۷مرداد ۱۳۷۷محمود صارمی خبرنگار و مسئول دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در مزارشریف در کشتار دیپلمات‌های ایرانی در افغانستان به شهادت رسید. به همین مناسبت ۱۷مرداد را روز خبرنگار نامیده شد. معمولا در جهان و ایران به دلیل نشان دادن اهمیت موضوعی یا قدردانی از صنفی  روزهایی را که مصادف با وقایع مربوط به آن موضوع بوده به آن نام، نام گذاری می کنند .

خبرنگاری و روزنامه نگاری یک از مشاغل بسیار مهم در جوامع و در عین حال سخت می باشد که کمتر کسی می تواند نقش مهم این صنف را در پیشبرد و ارتقاء جامعه منکر شود . 

در سال های گذشته و با گسترش رسانه ها و اثبات تاثیرگذاری این کار ، افراد بیشتری به این حیطه وارد شده و فعالیت می کنند  .

قدرت و نقش رسانه و فعالیت رسانه ای از آغاز موجب شد تا سیاست مداران و مدیران برخوردهای متفاوتی با آن داشته باشند ؛ در موارد متعددی و از طرق مختلف سعی در همسو و هم صدا کردن رسانه و روزنامه نگاران کرده اند به طوری که بسیارند رسانه هایی که مدح حزب یا جریان یا افراد را گفته و می گویند !

روی دیگر سکه برخورد قهر آمیز با اهالی رسانه و منتقدین بوده است .

موقعیت ها و موارد معدودی را می توان یافت که مسئولین و سیاست مداران رسانه های مستقل را تحمل کنند و به نقد آنها ترتیب اثری بدهند !

وزارت آموزش و پرورش به عنوان نهادی  آموزشی با انتشار نشریات متنوع از جمله مجلات رشد و پیوند و بولتن تبلیغاتی  نگاه که  مجموعا تیراژی بالای ۳۰ میلیون دارند ، به تنهایی بزرگترین کارتل مطبوعاتی کشور را در اختیار دارد.

وضعیت رسانه های دولتی و وزارتی اعم از نشریه نگاه و سایت های روابط عمومی در تمام دوره ها تقریبا یکسان بوده است .

مسئولین رسالتی را برایشان تعریف کرده اند که تریبون تبلیغاتی و یک طرفه وزارت خانه و مدیران بوده اند ، همچنین رویکرد و تعامل وزرای آموزش و پرورش با رسانه و اهالی رسانه حوزه آموزش و پرورش نیز با بازه ای از انعطاف و اختلاف مشابه هم بوده است .

حمیدرضا حاجی بابایی بیشتر همنشین و حامی رسانه های هم رای خودش بود و با روزنامه نگاران و رسانه های منتقد برخورد سرد و قهر آمیز داشت  .

علی اصغر فانی نیز پس از تکیه بر صندلی وزارت با توجه به تغییر فضای سیاسی و عمومی کشور، سعی در تحمل و مدارای کج دار و مریز با اهالی رسانه و رسانه های مستقل و منتقد داشته است .

فانی و تیم مدیریتی اش هیچ گاه جایگاه مطلوبی را برای رسانه های مستقل و منتقد قائل نشدند و حضور آنها در رسانه های وابسته و قدرتمند جناح مقابل چشم گیر می باشد ؛ حال با تغییر شرایط ، معلمان و کارشناسان بیشتری در حوزه ی رسانه ای  آموزش و پرورش  فعالیت می کنند و سعی در بهبود وضع و کم کردن مشکلات آن را دارند ولی در مدت بیش از سه سال فانی به جز موارد خاص و جلسات ۴ و ۵ نفره تعامل خاصی با این گروه نداشته است و حتی در مواردی به مقابله با آنها پرداخته است به طوری که نماینده رسانه های مستقل و غیر دولتی جایی در همایش و محافل وزارت خانه نداشته و ندارند و در مواردی از حضور خبرنگاران رسانه هایی مانند صدای معلم در کنفرانس خبری ممانعت گردیده است ! ( این جا )

در سال هایی که فانی به عنوان وزیر فعالیت  داشته برای یک بار هم از رسانه ها و اهالی رسانه که شاید متجاوز از ۲۰ یا ۳۰ نفر نباشند قدر دانی هر چند کوچک هم نکرده است ! حال آنکه در روز خبرنگار همراه مدیر کل روابط عمومی وزارت خانه در خبرگزاری ایلنا که وابسته به خانه کارگر می باشد حضور یافته و از کارکنان آنها تقدیر می کند .

آیا فانی و تیم مشاورینش که رقمی بالغ بر 20 نفر می باشند ، بهتر نمی دیدند به جای این گونه حرکات نمایشی و رسمی که موجب دلخوری بیشتر اهالی رسانه حوزه آموزش و پرورش می شود از خود معلم روزنامه نگاران یا رسانه هایی که معلمان تاسیس و اداره می کنند قدردانی کنند ؟

برای مثال سایت صدای معلم که توسط علی پورسلیمان ، معلم شاغل در تهران و با هزینه شخصی راه اندازی و با کمک و هم فکری تعدادی از معلمان دلسوز و مسئول اداره می شود و در سال 1393 در میان بیش از 400 خبرگزاری ، روزنامه ، سایت و... پس از خبرگزاری فارس ، رتبه دوم را از لحاظ تولید محتوای خبری و انتقادی در حوزه آموزش و پرورش کسب نموده است و یا در مهر ماه 1388 به عنوان « وبلاگ برتر در حوزه ی اصناف ایران » شناخته شده است؛ و  رسانه های دیگری چون فانوس که مدتی است توسط معلمان راه اندازی شده  و اداره می شود و افرادی که در روزنامه مختلف و در حوزه ی آموزش و پرورش قلم می زنند لایق این تقدیر نبودند ؟

این گونه رفتارهای آقای وزیر و اطرافیانش سخن منتقدان عملکرد فانی در خصوص شعاری بودن ادعای فانی در مورد تعامل با رسانه و منتقدین مستقل را باور پذیرتر می کند.

یکشنبه, 16 مرداد 1395 21:06 خوانده شده: 1635 دفعه

در همین زمینه بخوانید: