چند ماه قبل صدای ضبط شده روسای یکی از شهرستان های خوزستان در شبکه های مجازی منتشر و از گروهی به گروه دیگر ارسال می شد و بسیاری از معلمان برایش دست می زدند و از شجاعتش تعریف می کردند !
چنان که این فایل بر می آید این سخنان در حضور امام جمعه آن شهر است . سخنان فرد سخنگو با تپق زدن همراه است ، آغاز سخنرانی را با تعریف از خود و عملکردش شروع می کند و منطقه خود را از لحاظ شاخص آموزشی اول و سپس تصحیح کرده و دوم معرفی می کند پس از آن شروع به طرح برخی مشکلات معیشتی معلمان از قدیم تا حال می کند؛ طرح این مسایل و مشکلات به ذات کار بدی نیست ولی اینکه بخواهیم با طرح آن خود نمایی کنیم کاری بسیار نکوهیده است ؛ سوال اینجاست این آقا که ادعای ریاست دارد به جای نالیدن و درخواست های بسیار بزرگ که انجام آنها بسیار زمان بر است چه کار ملموس و عینی هر چند کوچکی جهت کم کردن مشکلات اداری کرده است ؟
او که به عنوان ریس یک شهرستان فعالیت می کند می داند که حل این مشکلات در عهده ی امام جمعه یک شهر نیست و انتظار چندانی از وی نیست ولی می توان با علم و آگاهی از قوانین و راه های پیگیری در پی حل مشکلات بود .
مدیران نباید مثل افراد عادی در پی نالیدن و درد و دل باشند بلکه به دنبال کم کردن مشکلات هر چند جزیی از مجموعه تحت مدیدیت خود باشند ، اینکه صدای او چرا و توسط چه کسی و به چه منظور ضبط و منتشر شده است سوال های بسیاری را در ذهن ایجاد می کند !
در گرماگرم انتشار فیش های حقوقی ، کمپینی جهت انتشار داوطلبانه فیش ها تشکیل شد . افراد جهت شفاف سازی بیشتر و تطهیر خویش اقدام به انتشار فیش های خود می کردند . طبیعتا ذهن جامعه به سوی افراد و مدیرانی که احتمال حقوق خارج از عرف می رفت معطوف بود ، کمتر کسی در جامعه این انتظار را مدیران آموزش و پرورش حداقل مدیران میانی و پایینی آن داشت که این کار را بکند ولی در این میان « سالار قاسمی » با انتشار فیش خود سعی در کسب محبوبیت کرد ؛ اینکه شفاف سازی در همه بخش های دولت باشد بسیار خوب است ولی سوال اینجاست چرا بخش هایی که برایمان خوشایند است را بزرگ می کنیم ؟
برای مثال ؛ چرا آقای قاسمی لیستی از بستگان و آشنایان نزدیک خود را که در زمان مدیر کلی ایشان به سمت های ستادی و ریاست رسیده اند را منتشر نمی کند ؟
چرا لیستی از پیگیری و دستاورد های آموزشی یا صنفی که در زمان حضور در تجمعات معلمان وعده داده بودند را به صورت علنی ارایه نمی دهد ؟
این اقدامات بیشتر از آن جنبه شفاف سازی داشته باشد جنبه تبلیغات دارد !
همچنین در یکی دو ماه اخیر ، دو بخشنامه مشابه از مدیر کل خوزستان و رئیس یکی از نواحی شهر تبریز در فضای عمومی و گروه ها و کانال های معلمان و برخی تشکل ها منتشر شد که در آن به تسهیل سازی ثبت نام فرزندان معلمان اشاره شد بود تا جایی که نگارنده احتمال می دهد چنین بخشنامه های حمایتی و خدماتی از طرف وزارت خانه نیز ابلاغ شده و می شود ؛ با فرض اینکه این مورد از سوی وزارت خانه ابلاغ نشده است چرا این مدیران تلاش نکردند این مورد را از طریق وزارت خانه به بخشنامه ای کشوری و وسیع و کار آمد تر بدل شود تا چتر حمایتی آن شامل همه معلمان در کلیه مناطق کشور شود ؟
بدیهی است قانونی که در یک استان یا شهر اجرا می شود در جاهای دیگر نیز قابل اجراست !
مشابه این کارها و افدامات کم نیستند ...
این گونه اقدامات پوپولیستی اغلب توسط خود مدیران یا حلقه نزدیکان آن طراحی و انتشار می یابد تا بدین وسیله برای مدیر کسب محبوبیت و اعتبار کند ؛ طبیعتا عده ای بسیاری هم خواسته یا ناخواسته و به دلایل مختلف به این موج پوپولیست دامن می زنند و آن را گسترش می دهند !
از نظر نگارنده ، دلیل اصلی این گونه اقدامات پوپولیستی سطح رفتاری و عطش جامعه معلمان برای دریافت آن است و این مساله مدیران را به انجام دادن کارهای پوپولیستی، بیشتر ترغیب می کند .
اسطوره پوپولیست در آموزش و پرورش « حمیدرضا حاجی بابایی » بود که بسیار مصاحبه می کرد و از نشاندن معلمان در قله مقام و منزلت سخن می راند و در مقابل نقدهای مختلف به عملکردش پشت دیوار پوپولیست پنهان می شد !
فانی نیز در سال های خیر این نوع رفتار را مزه کرد که نمونه بارز آن درگذشت اقای گنگوزهی معلم سیستانی بود .
شوربختانه شاهد آن هستیم که گاه برخی تشکل ها و فعالین صنفی نیز به دام پوپولیست می افتند ؛ برای مثال هستند تشکلی هایی با افتخار دستاورد خود را ملاقات عمومی بی نتیجه با مدیران و گرفتن عکس یادگاری یا در نهایت تقریر یک سری مطالب کلی بیان می کنند .
از سویی ، عده ای تمایل بسیار دارند به اقدامات برخی معلم ها رنگ و لعاب فداکاری و قهرمانی بدهند و آن را به عنوان « قهرمان » به دیگران معرفی کنند !
در زمان انتخابات مجلس فیلم یک دقیقه ای از سخنان آقای نقوی نماینده تهران در گروه ها می چرخید ، فیلم از جلسه استیضاح فانی و اعتراض نقوی به پرداخت ها بود . بیشتر معلمان اسم نماینده و عملکردش و چرایی انتشارش در آن زمان را نمی دانستند ولی همه از شجاعتش می گفتند !
درست در همان زمان فایل صدایی یک زن در مورد معلمان در گروه به صورت مکرر منتشر یافت که ارسال کنندگان آن را به خانم « سکینه الماسی » نامزد پیروز انتخابات نسبت می دادند ؛ به جز « صدای معلم » هیچ رسانه ای در خصوص پی گیری اصل موضوع واکنشی نشان نداد ! ( این جا ) و ( این جا ) .
بعدها مشخص شد که این صدا سخنان یک معلم زن در تجمات معلمان در استان های جنوب کشور بوده است !
این نوع فیلم ها و صداها هم کم نیستند ...
طبیعتا وقتی نماینده یا مسئولی این حرص و ولع را در معلمان برای دیدن و شنیدن این نوع حرف و رفتارها می بیند وسوسه می شود با انجام عملی مشابه دل جامعه معلمان را به دست آورد و به مقصد خویش برسد .
جامعه معلمان بالاخص تشکل و نخبگان آن باید از این فضا فاصله بگیرند و اجازه بهره برداری به افراد فرصت طلب را ندهند و کارها و امورات را به سمت غیر احساسی و غیر پوپولیستی سوق دهند .
امید است که روزی برسد که پوپولیسم کمترین تاثیر و نقش را در فضای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی کشور و آموزش و پرورش داشته باشد .