چاپ کردن این صفحه

علی پورسلیمان / مدیر گروه سخن معلم

در حاشیه آتش زدن یک عروسک در مدرسه ابتدایی...خشونت روزافزون در مدارس و وظایف بر زمین مانده !

آتش زدن عروسک در مدرسه و عوارض و پیامدهای خشونت در مدارس

در سال های اخیر ، خشونت در مدارس به طور غیرمنطقی و نگران کننده افزایش یافته است .

خشونت دانش آموز علیه معلم ، خشونت معلم علیه دانش آموز ، خشونت اولیاء دانش آموزان بر علیه معلمان و...

به نظر می رسد این چرخه خشونت خیال ایستادن ندارد . از سوی دیگر و در حوزه آموزش و پرورش اکثر اخبار و تحلیل ها حول مسائل معیشتی و اقتصادی تمرکز یافته است و البته این گونه وانمود می شود که شاید ریشه این خشونت ها  هم در مسائل معیشتی نهفته است.

اگر چه بحث اقتصاد و معیشت در میزان رضایت شغلی کارکنان و بهره وری آنان موثر است اما تاکنون هیچ یافته پژوهشی تناسب مستقیم میان میزان خشونت در مدارس و وضعیت رفاهی و معیشتی معلمان را مورد تایید قرار نداده است .

این مسائل از آن روی مطرح شد که مخاطبان سریعا این گونه مسائل را به دیوار کوتاه معیشت و اقتصاد پبوند نزنند و نگاهی وسیع ، علمی و چندبعدی به قضیه داشته باشند .

چندی پیش خبر آتش زدن روزنامه توسط یکی از معلمان در همین رسانه منتشر گردید ( این جا ) .

از فرهنگیان و معلمان سراسر کشور به جد خواستیم که به جای این گونه حرکات که ناشی از ضعف و بی بنیاد بودن پایه استدلال و گفت و گو است با ابزار قلم و نوشتن در جهت تنویر افکار عمومی ، جایگاه واقعی و فراموش شده معلم و آموزش را در جامعه بازشناسی کنند .

در روزهای اخیر شاهد آتش زدن عروسکی در یک مدرسه ابتدایی بودیم . در این مورد غیر از اعتراض دبیر انجمن نویسندگان کودک و نوجوان موضع دیگری را حتی از سوی فعالان صنفی و تشکل های معلمان  شاهد نبودیم .

معصومه انصاریان در این مورد گفت :" برپایی مراسم آتش‌زدن عروسک در مدرسه جلوی چشم بچه‌ها رسما ترویج خشونت است. انجام آن در فضای مدرسه که قرار است مهد تعلیم و تربیت باشد، پیامدهای بسیار خطرناکی دارد. این‌ها که چنین رفتاری انجام می‌دهند، آیا هرگز لحظه‌ای به رابطه عاطفی بچه‌ها و عروسک‌ها فکر کرده‌اند؟

عروسک برای بچه‌ها یک موجود زنده است، یک همبازی است. بچه‌ها با عروسک‌هایشان حرف می‌زنند، بازی می‌کنند، تنهایی‌شان را پر می‌کنند. آتش زدن عروسک در نگاه کودک، آتش زدن یک دوست و همبازی است و نکته اصلی فاجعه همین‌جا است.

معلمی که به خود اجازه می‌دهد عروسک‌های باربی را جلو چشم بچه‌ها آتش بزند، به بچه‌ها و بازی بچه‌ها و دنیای بچه‌ها کاری ندارد، او با این رفتار به احساسات و عواطف بچه‌ها آسیب جدی وارد می‌کند. او دارد بچه‌ها را وارد بازی‌های پیچیده خود می‌کند.

او خواسته یا ناخواسته، روح و روان بچه‌ها را به بازی می‌گیرد؛ تا خشم خود را فرو بنشاند. به نظر من ، آتش زدن عروسک‌ها به هر بهانه و توجیهی در فضای مدرسه و جلو چشم بچه‌ها، تجاوز به حریم بچه‌هاست. این رفتار غیرانسانی سلامت روحی و روانی بچه‌ها را دچار مخاطره جدی می‌کند. آموزش و پرورش ما باید به خود بیاید و با تمام اقتدار سلامت غذای آموزشی بچه‌ها را تضمین کند ." ( این جا )

 پرسش هایی در این زمینه مطرح است که به برخی از آن ها اشاره می شود :

1 -آیا هدف این معلم و نیز سایر معلمان هم فکر این فرد تغییر رفتار مطلوب در دانش آموزان است ؟

آیا معلمان این گونه می خواهند خود را به عنوان " الگوی رفتاری " در میان دانش آموزان و جامعه مطرح کنند ؟ احتمالا برخی از معلمان برای نشان دادن و اثبات اقتدار خود و ایجاد رعب و ترس و مجبور کردن دانش آموزان به حرف شنوی مبادرت به این گونه اعمال می کنند .

آیا این گونه معلمان به عوارض و پیامدهای عمل خود و به تنفر و یا کینه ای که در فکر و ذهن دانش آموزان از این عمل شکل می گیرد و در آینده قضاوت و نگرش آنان را می سازد اندکی تامل و تفکر کرده اند ؟

آیا احتمالا برای مبارزه با تهاجم فرهنگی و یا استحاله فرهنگی بهتر نیست از روش های اقناعی و گفت و گو استفاده شود تا دانش آموزان بر پایه خرد و طرح " اندیشه برتر " به نتیجه مطلوب هدایت شوند ؟

واقعا جامعه فرهنگیان و معلمان کشور برای متوقف کردن قطار خشونت در جامعه که ریشه اصلی آن در آموزش و فرآیند اصلی نهفته است اندیشیده اند و این که رسالتی بزرگ و وظیفه ای بی بدیل در برابر خود و جامعه دارند ؟

2- در سوی دیگر مخاطب اصلی مسئولان وزارت آموزش و پرورش در رده های مختلف آن هستند .

* مسئولان ما غیر از صدور بخشنامه های تکراری و بعضا بی محتوا و یا کم اثر چه تدابیر دیگری برای حل مساله اندیشیده اند ؟ به عنوان مثال ؛ آنان در آموزش های ضمن خدمت معلمان چقدر این گونه مسائل را دیده اند و برای آن برنامه ریزی کرده اند ؟

*داشتن تعادل در رفتار ، متعادل بودن شخصیت و اخلاق و مهم تر از آن مجهز بودن فرد به فن گفت و گو و استدلال چه میزان از فاکتورهای اصلی و تعیین کننده  را در هسته ها و هیات های گزینش برای انتخاب معلمان تشکیل می دهد ؟

*آیا اصولا در دانشگاه فرهنگیان و در فرآیند تربیت و آموزش معلمان به این گونه عوامل توجهی می شود ؟

*سازمان پژوهش و برنامه ریزی وزارت آموزش و پرورش برای طرح این مساله که موضوع روز جامعه است چه برنامه ای تدارک دیده است ...

از وزارت آموزش و پرورشی که در پرتال خود تصویر آتش زدن پرچم یک کشور را برای مدت زیادی و در بخش اسلایدر خود به نمایش می گذارد واقعا چه انتظاری باید داشت ؟ شاید معلمان هم به تاسی از مسئولان خود در محیط مدرسه و در برابر دیدگان دانش آموزان اقدام به آتش زدن روزنامه ، عروسک و... می کنند ! ( این جا )

آتش زدن عروسک در مدرسه و عوارض و پیامدهای خشونت در مدارس

بسیاری از موضوعات  مربوط به پرونده های قضایی به " مظاهر خشونت " مانند توهین ، فحاشی ، هتک حرمت و... اختصاص یافته است و متاسفانه روز به روز در حال افزایش است .البته در این جا از انبوه امکانات مانند نیروی انسانی ، هزینه ، انرژی ، وقت و... که در مکان هایی مانند کلانتری ها ، دادگاه ها و... برای حل و فصل این گونه پرونده ها صرف می شود فاکتور می گیریم .

به برخی موارد اشاره می شود :

دادستان شیراز در خرداد ماه سال جاری اعلام کرد که  فحاشی، توهین و ضرب و جرح نیز در شیراز در صدر پرونده های دستگاه قضایی است که باید در این خصوص چاره ای اندیشیده شود. 

حجت‌الاسلام حسن مظفری، دادستان عمومی و انقلاب زنجان در شهریور ماه سال جاری اعلام نمود  فحاشی و توهین به اشخاص در استان بیشترین آمار وقوع جرایم است.

  رئیس کل دادگستری اصفهان درباره افزایش این جرایم در بین مردم می گوید: "افزایش میزان پرونده های توهین مردم به یکدیگر، در برخی شهرستان ها حتی از میزان جرایم مهمی مانند مواد مخدر و سرقت هم بیشتر شده است." غلامرضا انصاری در گفت وگو با ایسنا تاکید کرده: "طی تیر و مرداد گذشته، 122 پرونده توهین به مقامات و ماموران رسمی در استان اصفهان تشکیل شده ، و البته آمار کلی وقوع جرم توهین در این ماه‌ پنج هزار و 653 مورد بوده است....

3-پرسش اساسی این است که مسئولان و رسانه ها به ویژه رسانه ملی در کاهش این معضل و بحران اجتماعی چه تدابیری اندیشیده اند ؟

این چرخه خشونت و بازتولید خشونت در جامعه چه زمانی متوقف خواهد گردید ...

خشونت در مدارس

دوشنبه, 20 دی 1394 23:17 خوانده شده: 1975 دفعه

در همین زمینه بخوانید: