حمیدرضا حاجی بابایی را معلمان بیشتر از زمان نطق های مجلس در رابطه با وضعیت معلمان و همراهی با اعتراضات آنها در مجلس هفتم شناخته و به یاد دارند .
او که توانسته بود خود را نماینده ای دلسوز و همراه معلمان معترض نشان دهد و از پیشروان استیضاح مرتضی حاجی وزیر وقت آموزش و پرورش بود .
حمید رضا حاجی بابایی که برای چندمین بار از همدان به عنوان نماینده راهی ساختمان بهارستان می شد سودای تکیه بر صندلی وزارت در ساختمان قرنی را داشت . پس از انتخاب محمود احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور، زمانی که بسیاری انتظار داشتند او را به عنوان وزیر آموزش و پرورش معرفی کنند افرادی چون محمود فرشیدی و علی احمدی این مسند را تصاحب کردند اما در دور دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد ، بخت یار حاجی بابایی شد و توانست به آرزوی دیرین خود برسد .
حاجی بابایی با « شعارهای معلم دوست » توانست در دل و ذهن معلمان جایی باز کند ؛ شعارهایی در باب معیشت و منزلت بالای معلمان که همچو تسکینی بر مشکلات و روحیه خسته معلمان بود .
اما پس از گذشت مدت زمان اندکی و نیز عدم تغییر محسوس در وضعیت معلمان و بروز اتفاقات و اشتباهات ناگوار در مجموعه تحت مدیریتش ستاره محبوبیت او رو به افول گرایید .
اتخاذ و اجرای تصمیمات و طرح هایی که مورد استقبال و حمایت کارشناسان و عده ی کثیری از معلمان قرار نگرفت و باعث شد حجم بالایی از انتقادات به سوی حاجی بابایی روانه شود .
حاجی بابایی که سودای ماندگاری در اذهان را در سر می پروراند سعی در اجرای طرح های متفاوت داشت که می توانست در رسیدن او به این هدف کمک کند ، این طرح ها در بخش های مختلف و بیشتر به شکل بررسی نشده و بدون برنامه ریزی اصولی و پشتیبانی که گاه برای آموزش و پرورش آسیب زا بود اجرا شد .
از جمله طرح های حاجی بابایی که صدای اعتراض مجلسیان حامی وی را نیز بلند کرد استخدام های گسترده و غیرشفاف او بود .
حاجی بابایی با مجوز مجلسیانی که می خواستند بخشی از بار اشتغال زایی دولت را به دوش آموزش و پرورش بگذارند چند ده هزار نفر را به صورت غیرکارشناسی بر بدنه نحیف آموزش و پرورش تحمیل نمود .
به دلیل غیر کارشناسی و غیر شفاف بودن و با گذشت زمان ، انتقاد از این استخدام ها و نحوه ی استخدام ها بیشتر و بیشتر شد .استفاده از نیروهای آموزش ندیده و غیرحرفه ای که صلاحیت و آموزش لازم جهت کار در بخش آموزش را نداشتند مانند نیروهای خدماتی و شرکتی که با تبدیل در بخش آموزش مشغول به کارشدند و نیروهای آموزش دیده نیز در مقاطع و بخش های غیر تخصصی به کار گرفته شدند .
طرح های آموزشی حاجی بابایی در حیطه مدارس هم به دلیل عدم برنامه ریزی صحیح و پیش بینی و پشتیبانی مناسب بعد از مدتی به فراموشی سپرده شد ، از جمله این طرح ها می توان به طرح های ورزش مخصوص هر کلاس یا تغییر نوع مقاطع تحصیلی که بدون توجه به بافت نیروی انسانی و استفاده نیروهای مقطع دبیرستان و راهنمایی در مقطع ابتدایی اجرا شده بود اشاره کرد .
طرح هوشمند سازی مدارس که پیش بینی های لازم در مورد آن شکل نگرفته بود و بیشتر به شکل فرمالیته انجام شد . همچنین در مورد تغییر سیستم آموزشی مدارس و محتوای کتب و اجرای سند تحول بنیادین نیز همگان بر شتاب زدگی معترفند .
در مورد معیشت معلمان و مسایل مالی نیز علی رغم وضیعت مالی خوب دولت وقت و فروش نفت 120 دلاری، نتواست افزایش چشم گیری در بودجه آموزش و پرورش داشته باشد ؛ همه این ها در حالی بود که آمار نیروی انسانی افزایش یافته و می یافت .
حاجی بابایی در زمان وزارتش نشان داد که از لحاظ احساسی و غرور زبان معلمان را خوب درک می کند اما شعارهای بزرگش چندان الزام اجرایی نداشتند .
جنجالی ترین بخش عملکرد و شخصیت حاجی بابایی وزیر ، نوع برخورد او با اشتباهات و اتفاقات و شیوه پاسخ گویی او در برابر اهل رسانه بود .
در همه ی اتفاقات ناگوار از جمله تصادفات اتوبوس دانش آموزان راهیان نور ، حادثه شین آباد ، فیلم تنبیه معلم و ... پرسش های منتقدان را با لحنی آمرانه و طلب کارانه پاسخ می داد که موجب دل خوری مخاطبین و معلمان گردید .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .