1- هيچ شغلي مقدس نيست. در جوامع مدرن امروزي معلمي نيز شغلي است همچون شغل ها و مناصب مختلف و متنوع ديگر كه همبستگي و تعامل گريزناپذيري با تخصص ، علاقه ، كارآمدي و نتيجه دارد. اگر آن را مقدس مي دانيم و شان و منزلتي متافيزيكي براي آن قائليم ، پس با مقولاتي همچون صنف و افزايش حقوق و اعتراض و اعتصاب و ... خويشاوندي ندارد و لاجرم بايد تبغات چنين نگاهي را بپذيريم و زندگي خود را با ملزومات و محدوديت هاي آن سازگار نماييم و اگر آن را شغل انتخابي خود براي امرار معاش مي دانيم ، لازمه آن نهادينه كردن انگيزه و علاقه و روي آوردن به مطالعه و تحقيق و پذيرش نقد و انتقاد است .
معلم نيز چون ديگر اصناف و اقشار كارفرمايي دارد كه ممكن است دولت و يا غير دولت باشد . اين كارفرما شرايط و ضوابط را از قبل در برابر ديدگان ما ترسيم كرده . شرايط كار و ميزان پرداختي ها هم مشخص و شفاف بوده است و ما پذيرفته ايم در چنين فضايي كار كنيم .
در همه جاي دنيا كارفرما ابزار و متدهاي مشخصي براي ارزيابي توانايي و شايستگي نيروهايش در اختيار دارد و از آن استفاده مي كند و در اينجا هم طبيعتا چنين بايد باشد. اينكه در برابر هر برنامه اي در آموزش و پرورش مقاومت كرده و مثنوي هفتاد من در مضرات كار خود بگوييم ولي همچنان در اين كار بمانيم ، از عادات نه چندان نيكوي ماست كه بايد اصلاح شود.
2- محتويات شبكه هاي اجتماعي را با « مطالعه » اشتباه نگيريم .
روزگاري دراز گزاره اي را سرلوحه عمل خود قرار داده بوديم كه « مگر چقدر حقوق مي دهند كه انتظار خريد كتاب و مطالعه هم از ما دارند ».
با اين بهانه عجيب در واقع در پي فرافكني بوديم و فقدان دانش و آگاهي كافي را به پايين بودن سطح درآمد نسبت مي داديم . اما در همان حال از اين نكته مهم غافل بوديم كه دانش و آگاهي و مطالعه است كه قدرت و نفوذ و برتري ايجاد مي كند.
قشري كه بر خلاف ماهيت كار خود از مطالعه كمتري بهره مي برند، با چه ابزاري قرار است بر صدربنشينند و قدر بينند ؟!
امروز اما از وضعيت بهتري برخورداريم و معلمان زيادي به تحقيق و پژوهش و ادامه تحصيل و ترجمه و .. روي آورده اند اما هنوز هم كم نيستند كساني كه در زندگي خود به هر كار و سرگرمي ديگري بيش از مطالعه اهميت داده و اين امر مهم را در حاشيه زندگي خود قرار داده اند .
گسترش استفاده از گوشي هاي هوشمند و ظهور شبكه هاي اجتماعي موبايلي باعث شد تا علاوه بر شتاب فزآينده اي كه در جريان ارتباطات و اطلاعات ايجاد شد، پديده اي ناميمون و ضد فرهنگي هم سربرآورده و به آفتي فرهنگي تبديل شود. اين پديده منفي را مي توان گسترش معلومات كاذب و نيز «ايجاد توهم دانستن» ناميد كه در افراد مختلف و بدون مطالعه حتي يك جلد كتاب ايجاد مي شود.
اين ابزار جديد به افراد امكان مي دهد تا به آساني و بدون هيچ محدوديتي ، محتويات اغلب نادرست ذهن خود را به شكل بسته هاي آماده و راحت الحلقوم به خوردِ افرادي دهند كه به خاطر كمبود مطالعه واقعي توان قضاوت و تشخيص در موضوع اين پيامها را ندارند و با انتشار وسيع آن در شبكه هاي اجتماعي ، ابزاري مفيد را به وسيله اي براي ترويج خرافات و شايعه بدل مي كنند .
بسيار تاسف بار است كه در جمع هاي فرهنگي شاهد نقل قول ها و سخناني به ظاهر علمي هستيم كه در نهايت مشخص مي شود اين سخنان از همان اطلاعات كپسولي شده و نادرستي نشات گرفته كه در شبكه هاي مجازي دست به دست مي شود و كورش كبير را به دكتر سميعي پيوند داده و از كتاب بوف كور صادق هدايت، راهكارهايي براي زندگي زناشويي بهتر بيرون مي آورد.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید