آغاز سومین سال فعالیت دوره جدید سایت سخن معلم را به همکار گرامی آقای علی پورسلیمان مدیر سایت و همراهان ایشان از جمله « شورای نویسندگان سخن معلم » تبریک می گویم.
خدا را شکر که در آستانه سه سالگی خبرداده اند که این سایت بینندگان پرشماری هم دارد. من با آقای پورسلیمان در برخی مسایل اختلاف نظر جدی داشته و دارم ، اما این دلیل نمی شود که کار خوب ایشان و زحماتی که برای ایجاد یک رسانه آبرومند معلمی کشیده اند را نادیده بگیرم و خوشحال نباشم.
ما نهایتا باید یاد بگیریم که اختلاف نظر را به جدایی و قهر و دوری از هم تبدیل نکنیم. می توان اختلاف داشته باشیم و با هم کار کنیم.
آقای پورسلیمان گفته اند که شمار بازدید کنندگان سایت سخن معلم زیاد است. این خبر خوبی است، اما باید مواظب باشد که برای افزایش بیشتر یا به قول خودشان تصاعدی شمارگان، اسیر ذائقه برخی خوانندگان پرسروصدا نشوند. یک سایت معلمی باید متکی به اصول باشد.
مهم ترین اصل برای یک یک معلم قلم به دست، روشنگری و مبارزه با جهل در تمام صور و اشکال آن است. مبارزه با خرافات صنفی و غوغا سالاری و افراط گرایی و ارائه تصویری علمی از کار صنفی از جمله مسئولیت های هر معلم آگاه است.
اینکه یک رسانه مجازی، دوسال بدون فیلتر و هک و آفات دیگر دوام آورده است به خودی خود یک اتفاق خوب است. دلیل مهم بقا این است که این سایت خبری – تحلیلی ، چهارچوب قانون مطبوعات را رعایت کرده و می کند. عبور از مرزهای قانون، ولو قانون بد و محدود کننده ، آفت نهادسازی است.
صحبت های بی در و پیکر برخی از معلمان در دفتر مدرسه یا کامنت های قهرمان های فضای مجازی، عده ای از فعالان رسانه ای را در باره پتانسیل اعتراضی معلمان به اشتباه می اندازد و نوعی شجاعت کاذب را ایجاد می کند.
واقعیت این است که شغل معلمی هیچ ملازمه ای با تندروی و تندگویی و افعال غیر قانونی ندارد. معلمان قشری محافظه کار به معنای جامعه شناختی آن و پای بند به قانون هستند. از طرفی ،تقریبا تمام مطالبات معلمان را می توان در چارچوب قوانین موجود پی گیری کرد.
اینکه گردانندگان سایت سخن معلم در این دوسال و به خصوص در 7-8 ماه گذشته گرفتار هیجان های مقطعی نشده و به قول معروف به سیم آخر نزده اند نشانه غلبه تعقل بر احساس گرایی و هیجان زدگی مرسوم در بین فعالان رسانه ای و غیر رسانه ای جامعه معلمی است.
معلمان مطالباتی دارند و از تبعیض ها و کمبودهایی رنج می برند. اما شکل بیان مطالبات و نحوه اعتراضات آنها باید متناسب با شان و شخصیت معلمان باشد. اینکه تمام مشکلات معلمان را در معیشت خلاصه کنیم و بعد هم توصیه کنیم که برای تحقق خواسته ها ، در خیابان فریاد بزنیم که "معلم گرسنه است" ، دارای فواید احتمالی و ضررهای مسلم و قطعی است زیرا به اعتبار و منزلت معلم در جامعه و نزد اقشار دیگر به ویژه اولیا و دانش آموزان لطمه می زند .
مزیت معلم، قلم و بیان و منطق اوست. وقتی معلم فریاد می کشد هرسه تای این مزیت ها را از دست می دهد.
امتیاز دیگر « سخن معلم » این است که برای فعالیت های معلمان تئوری های عجیب و غریب نمی بافد و مثلا اعتراضات صنفی معلمان را بخشی از مبارزه مزدبگیران علیه سرمایه داران و دولت سرمایه داری تعبیر نمی کند و از مدیران آموزش و پرورش به عنوان کارفرما و کاربه دست و فرادست و از معلم به عنوان مزدبگیر و فرودست یاد نمی کند.
این حرفها و تعابیر سبک است و به اعتبار معلمان لطمه می زند. حتی اینکه معلمان را پیش قراول مبارزه سیاسی برای دمکراسی و حقوق بشر معرفی کنیم با واقعیت ها ناسازگار است. اصولا مطالبات معلمان نه در چهارچوب انقلاب و شورش و نه جنبش سیاسی می گنجد. تلاشی است جمعی برای تغییراتی در شرایط کار معلمان.
این درست نیست که ما با تعابیر و شعارها و تحلیل های خود معلمان را به میدان هایی بکشانیم که فوق طاقت و توان و ظرفیت آنهاست. مرکز و کانون فعالیت صنفی معلمان در مدرسه است نه در خیابان. دولت روحانی فضا را برای اعتراضات معلمان تا حدودی باز کرده و تشکل ها را به رسمیت می شناسد و در حد معاونت ریاست جمهوری با معلمان جلسه می گذارد و خواهان مشارکت آنها است ، اما عده ای از فعالان در تحلیل های خود این دولت را به عنوان دولت لیبرال سرمایه داری معرفی می کنند.
خوشبختانه « سایت سخن معلم » با مسایل صنفی ایدئولوزیک برخورد نمی کند. عده ای بدون واقع بینی وزیر آموزش و پرورش را در سیبل اعتراضات خود قرار داده اند . تصور من این است که آقای پورسلیمان با توجه به تجربه اعتراضات صنفی سال های 80 تا 84 مراقب است که در زمین اصولگرایان تندرو بازی نکند.
انتقاد از وزیر و معاونان و مدیران آموزش و پرورش لازم است اما بهانه جویی و این تحلیل که تمام مشکلات آموزش و پرورش به شخص فانی برمی گردد دادن آدرس غلط است. اصل این است که انتقاد ما مبتنی بر اطلاعات درست و استدلال منطقی باشد و دنبال شایعات و یا تخریب شخصیت افراد نرویم .
« سایت سخن معلم » با معیار روزنامه نگاری تناسب بین سه بخش خبر ، گزارش و تحلیل را رعایت نکرده است. در یک رسانه جدی باید حجم اخبار و گزارش خیلی بیشتر از تحلیل باشد. اما بر اساس مشاهدات محدود من که ممکن است خطا باشد حجم یادداشت های سایت بیشتر است.
تحلیل های سایت هم غالبا در قالب یادداشت های انتقادی ارائه می شوند. اهمیت یک سایت معلمی در میزان اخبار و گزارش های دست اولی است که از داخل مدارس منتشر می کند. خبر و گزارش های مستند به اعتبار سایت می افزاید. هر چند یادداشت نویسی شکل رسانه ای مورد علاقه معلمان است ، اما مدیریت سایت می تواند از همکاران سخن معلم و اعضای شورای نویسندگان که در مدارس حضور دارند ، خواهش کند که به جای یادداشت هایی با مضمون کلی و اغلب گلایه آمیز و تکراری حول معیشت، تجربیات خود از کار در مدرسه و اخبار و گزارش های مدرسه را برای سایت بفرستند.
در کنار انعکاس مشکلات معلمان چهره پرافتخار ، مسئول و عاشق معلم را هم تصویر کند.
روزگاری می گفتند معلمی یعنی عشق و هنر و امروز عده ای می گویند معلمی یعنی حقوق و مزایا . وقت آن است که به تعدیل برسیم. فریاد کشیدن بر سر دولت لازم است اما مخاطب و طرف حساب معلمان نباید فقط دولت و وزیر باشند .
اینکه ما کاستی ها را ردیف کنیم و آخر سر حل همه مشکلات را از دولت بخواهیم دو ایراد دارد :
اول اینکه دولت را به عنوان توانای مطلق معرفی می کنیم و دیگر نمی توانیم به دخالت دولت در همه حوزه ها اعتراض کنیم.
دوم اینکه معلم را ناتوان مطلق و موجودی دست و پا بسته و منفعل ترسیم می کنیم.
البته بخشی از مطالبات ما متوجه وزیر و مدیران و مسئولان است و انتقاد لازم است ، اما انتقاد باید متکی به فکت و اطلاعات درست و استدلال منطقی باشد. ضمنا نیروی خود را نباید دست کم بگیریم. این نیرو را باید در جهت ساختن آموزش و پرورش به کارگیریم. نگاه ما باید در کنار دولت، معطوف به جامعه معلمان ، اولیا و دانش آموزان و طبقات مختلف جامعه باشد.
حل مشکلات معیشتی و غیر معیشتی معلمان تنها در چارچوب حل مشکلات آموزش و پرورش امکان پذیر است و حل مشکلات آموزش و پرورش تنها با توانمند سازی معلمان و اولیا و مشارکت آنها در اداره آموزش و پرورش به دست می آید. این تصور که معلمان فقط باید اعتراض کنند و دولت و وزیر باید کارها را درست کنند توقع محال است.
بهبود معیشت معلمان فقط در چارچوب راه حل هایی با مشارکت فعال معلمان و اولیا و دولت امکان پذیر است. اینکه معلم را مقدس ، مظلوم ، بی عیب و نقص جلوه دهیم و سایر بخش های آموزش و پرورش را کاملا ناقص و معیوب بدانیم غلط و متعصبانه است .
بر اساس اصل تناسب ، اجزای سیستم با هم تناسب منطقی دارند. اینکه همه تقصیرها را به گردن سیستم نیندازیم گول زننده و عوام گرایانه است، زیرا معلم یکی از اجزای اصلی سیستم آموزش و پرورش است و بر اساس اصل تناسب همه اجزای این سیستم، از مدیریت تا قوانین و مقررات تا معلم و بودجه به یک نسبت دچار ناکارآمدی هستند.
بنابراین اصلاحات در آموزش و پرورش باید همه جانبه باشد. به قول دکتر شکوهی اولین وزیر آموزش و پرورش بعد از انقلاب " کوچک برداریم " .
معلمان به عنوان اصلی ترین بخش سیستم باید اعتماد به نفس خود را بازیابند و در پروسه تغییرات در آموزش و پرورش صرفا ناظر منفعل یا معترض نباشند، بلکه به عنوان عنصر فعال ، مسئول و مشارکت جو ظاهر شوند.
معلم به جای کوچک کردن خود در خیابان و ارائه تصویری گرسنه و مفلوک و در عین حال تاامید و طلبکار از همه باید سرش را بالا بگیرد و به شغل خود افتخار کند.
به گمان من نه فقط « سایت سخن معلم » بلکه همه فعالان این حوزه باید در این جهت تلاش کنند. وقت آن رسیده که معلمان از مرحله آه و ناله و درد دل و آنچه که زیر عنوان « نق زدن » طبقه بندی می شود، عبور کنند و با صلابت علمی و اندیشگی و عزت نفس خواهان مشارکت در روندهای اصلاحی آموزش و پرورش شوند.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید