چاپ کردن این صفحه

مزبان حبیبی / دانشجوی دکترای آنالیز ریاضی

هزار وعده ی خوبان، یکی وفا نکنند

بیماری آلزایمر معلمان و رتبه بندی معلمان  داستان وعده های عمل نشده ی متولیان به ویژه در آموزش و پرورش، داستان مثنوی "هفتاد من کاغذ" است که نه حوصله ی پرداختن به آن هست و نتیجه ای عایدمان خواهد شد. اما شرایط حاکی از آن است که ما آلزایمر داریم و وعده ها را فراموش می کنیم و متولیان آموزش و پرورش هم به شدت به این بیماری آلزایمر ما واقف هستند.


در آغاز این نوشتار اجازه می خواهم تا بیماری آلزایمر را تعریف کنم:
ییماری آلزایمر (به انگلیسی: Alzheimer's disease) که به اختصار آلزایمر خوانده می‌شود، یک نوع اختلال عملکرد مغزی است که به تدریج توانایی‌های ذهنی بیمار تحلیل می‌رود. بارزترین تظاهر زوال عقل اختلال حافظه‌ است. اختلال حافظه معمولاً به تدریج ایجاد شده و پیشرفت می‌کند. در ابتدا اختلال حافظه به وقایع و آموخته‌های اخیر محدود می‌شود ولی به تدریج خاطرات قدیمی هم آسیب می‌بینند. بیمار پاسخ سئوالی را که چند لحظه قبل پرسیده‌ است فراموش می‌کند و مجدداً همان سؤال را می‌پرسد. بیمار وسایلش را گم می‌کند و نمی‌داند کجا گذاشته‌ است. در خرید و پرداخت پول دچار مشکل می‌شود و نمی‌تواند حساب دارائی اش را نگه دارد. به تدریج در شناخت دوستان و آشنایان و نام بردن اسامی آنها نیز مشکل ایجاد می‌شود. کم‌کم مشکل مسیر یابی پیدا شده و اگر تنها از منزل بیرون برود ممکن است گم شود. در موارد شدیدتر حتی در تشخیص اتاق خواب، آشپزخانه، دستشویی و حمام در منزل خودش هم مشکل پیدا می‌کند. بروز اختلال در حافظه و روند تفکر سبب آسیب عملکردهای اجتماعی و شخصی بیمار شده و در نتیجه ممکن است سبب افسردگی، عصبانیت و پرخاشگری بیمار شود.
به جرات می توان گفت، بیمار آلزایمری تنها بیماری است که خودش بیماری اش را متوجه نمی شود و اگر هم متوجه ایرادی باشد ؛ به نظرش دیگران دچار مشکل هستند و اما شدیدترین لطمه های روحی و جسمی را به اطرافیانش وارد خواهد کرد.
شما می توانید با آسودگی خاطر به بیمار آلزایمری هر وعده ای داده، هر دورغی را به وی بگوئید و با فراغ بال آن را فراموش کنید، چون بیمار هرگز آن را به خاطر نخواهد آورد تا شما را بابت عدم وفای به عهد بازخواست کند.
حال داستان ما و وزیر محترم در یکی دو سال گذشته، ایشان به جرات به آلزایمری بودن ما اعتقاد دارند، چون همین شش ماه پیش بود که وزیر و معاونین محترم ایشان، بارها و بارها در اجرای طرح رتبه بندی در ابتدای مهرماه 94 تاکید کرده و وزیر با اقتدار، در برنامه زنده ی تلویزیونی با شجاعت تمام اعلام نمودند:

" احکام رتبه بندی در شهریور صادر شده و همکاران در روز اول مهر می توانند احکام خود را از مدارس تحویل بگیرند "

اما:


نکته اول: جناب وزیر نمی دانستند که با صدور احکام کارگزینی، همکاران می توانند با مراجعه به سامانه ی هوشمند معلم، از حکم خود پرینت کنند؟ و لازم نیست تا اول مهر صبر کنند!
نکته دوم: چه لزومی داشت صدور احکام کارگرینی برای همکاران فرهنگی، رسانه ای شود؟ مگر سایر ارگان ها و سازمان ها هم چنین رویکردی دارند؟
نکته سوم: چه لزومی داشت که وزیر و معاونین مبالغ اضافه حقوق را اعلام کنند؟ اعدادی که حتی در سخنان وزیر و معاونین ایشان هم یکسان نبود !


اما مهرماه آمد و هیچ اتفاقی رخ نداد، در ابتدا ما به ادارات و سازمان ها مشکوک بودیم که احتمالا وزیر وعده ای داده که توان انجامش را دارد، اما کم کم با نطق های آتشین معاونین وزارتخانه و جناب وزیر، معلوم شد که ایراد از وزارتخانه است، چون هیچ استانی تا تاریخ امروز نتوانسته احکام را صادر کند و این روزها وعده های روزانه می دهند که امروز نشد ان شاء لله فردا !

در هر کجای دنیا، وزیری که حداقل یک میلیون پرسنل مستقیم دارد و با نیمی از جمعیت کشور ارتباط غیر مستقیم دارد، اگر نتواند به "وعده ی تاریخ دار" خود عمل کند، حداقل کاری که انجام می دهد عذرخواهی از مردم است و در جوامع پیشرفته کار به استعفا هم می کشد.
حال چرا مجلس نشینان عزیز، برای این خلف وعده ی آشکار وزیر هیچ برخوردی در خور نظام جمهوری اسلامی انجام نمی دهند خود جای سوال دارد، چرا که وزیر دقیقا روز اول مهر را برای صدور احکام اعلام نموده اند آن هم در چندین مورد و به تاکید.

پس جای یک استیضاح یک بندی با عنوان " عدم تحقق وعده ای که شخص وزیر برای آن تاریخ تعیین کرده اند" خالی است تا سایر وزرا بدانند که بدون تحقیق و اطمینان وعده های غیرممکن ندهند و بدانند در صورت تخطی به سرعت از طرف نمایندگان مردم با وی برخورد خواهد شد.

اینک پس از تاخیرهای فراوان در اجرای نظام رتبه بندی و هم چنین عدم صدور احاکم تا امروز، زمزمه هایی از تاخیر در اجرای رتبه بندی و گاهی هم عدم اجرای آن، به گوش می رسد!
جناب وزیر !

اگر نظام رتبه بندی اجرا نشود و یا آن که برنامه ای خلاف آنچه شما فرمودید انجام شود، چه کسی پاسخگوی این همه شعارهایی است که شما و معاونین تان داده اید و عمل نشد؟
سال ها شنیده بودم " هزار وعده ی خوبان، یکی وفا نکنند " و اینک متوجه شدم که خوبان اصولا اعتقادی به وفای به عهد ندارند.


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

پنج شنبه, 15 مهر 1394 12:09 خوانده شده: 3445 دفعه

در همین زمینه بخوانید: