بیمه تکمیلی فرهنگیان طی سالهای اخیر یکی از پرچالشترین حوزههای خدمات رفاهی در وزارت آموزش و پرورش بوده است. یک سال زمان بود که تمدید شود. با سوء مدیریت دو ماه تمدید شد و دوباره یک ماه دیگر یعنی تا اول آبان. اکنون بعد از گذشت نزدیک به یک ماه ، هنوز هیچ سر و سامانی نیافته است.
نارضایتی گسترده فرهنگیان، تأخیرهای مکرر در پرداختها، محدود بودن مراکز طرف قرارداد، ماهیت ناپایدار پیمانسپاری و گزارشهای مکرر از کیفیت پایین خدمات، این پرسش را به طور جدی مطرح میکند که چرا این خدمت مهم، همچنان از سامان یافتگی و ثبات برخوردار نیست؟
بررسی دقیقتر نشان میدهد مشکل نه در یک عامل، بلکه در مجموعهای از متغیرها و نارساییهای ساختاری، مدیریتی و مالی ریشه دارد.
۱. شکاف عمیق میان حق بیمه دریافتی و هزینههای واقعی درمان
حق بیمه تکمیلی فرهنگیان، سالهاست که بدون افزایش متناسب با رشد هزینههای درمان تعیین میشود. این در حالی است که هزینه خدمات پزشکی، دارویی و پاراکلینیکی سالانه افزایش قابلتوجهی دارد.
۲. تعیین غیرعلمی حق بیمه و غلبه نگاه اداری–سیاسی
حق بیمه و سطح تعهدات قراردادی، در بسیاری از دورهها بر اساس ملاحظات رسانهای و فشارهای برآمده از شرایط اجتماعی تعیین شده است، نه بر پایه محاسبات علمی و اکچوئری. در چنین وضعیتی، «پوشش گسترده با هزینه پایین» عملاً ممکن نیست.
۳. تغییرات مداوم شرکتهای بیمهگر
یکی از مشکلات مزمن این حوزه، عدم ثبات در پیمانسپاری است. تقریباً هر سال یا هر دو سال یکبار شرکت بیمهگر تغییر میکند. این چرخه پیاپی منجر به:
- قطع و وصل شبکه طرف قرارداد،
- انتقال ناکامل دادهها و سوابق،
- ادامهدار شدن بدهیهای معوق،
و ناتوانی در ایجاد زیرساخت پایدار برای خدمات میشود.
۴. نبود مشارکت واقعی فرهنگیان در فرآیند تصمیمگیری
تجربه جهانی نشان میدهد هر بیمهای که بدون مشارکت مستقیم مصرفکننده طراحی شود، دیر یا زود دچار نارضایتی خواهد شد.
۵. ضعف شفافیت و نبود سازوکار ارزیابی مستقل
با وجود حجم مالی سنگین این قرارداد، جزئیات آن از جمله نحوه محاسبه تعهدات، الگوی پرداختها، معیار انتخاب شرکت بیمهگر و نحوه نظارت بر عملکرد، برای فرهنگیان شفاف نیست.
۶. محدود بودن مراکز درمانی طرف قرارداد
به دلیل پایین بودن نرخ پرداخت و تأخیر در تسویه حساب، بسیاری از مراکز درمانی تمایلی به همکاری با بیمه تکمیلی فرهنگیان ندارند.
این عدم همکاری، فرهنگی را مجبور میکند هزینهها را آزاد پرداخت کند؛ سپس هفتهها یا ماهها منتظر بازپرداخت بماند. طبیعی است که چنین تجربهای حس ناکارآمدی نظام بیمه را تقویت میکند.

۷. نارسایی در سامانهها و فرآیندهای الکترونیک
بخش زیادی از فرآیندها همچنان نیمهکاغذی، غیرهمسان یا فاقد یکپارچگی است. در عصر تحول دیجیتال، بیمهای که نتواند سامانهای ساده، شفاف و قابل پیگیری ارائه دهد، نمیتواند رضایت عمومی را تضمین کند.
چالشهای فنی از جمله گم شدن مدارک، خطای اطلاعاتی و تأخیرهای غیرمنطقی، پیامد همین کاستی زیرساختی است.
به نظر میرسد راهکار اصلی، اصلاح ساختاری و نه صرفاً تغییر پیمانکار است.
اگر آموزش و پرورش به جای تغییر مکرر شرکت بیمهگر ؛ به سمت طراحی الگوی پایدار، مشارکتی و شفاف مبتنی بر واقعیات مالی حرکت کند، امکان سامان یافتن این حوزه وجود خواهد داشت.
https://t.me/eshterake_hale_khoob
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید