ترديدي نيست كه هر پديدهاي داراي زواياي آشكار و پنهان است و هر قدر آن پديده پيچيده باشد اين زوايا متعدد و پنهانيها عميقتر و گستردهتر است. حال اگر پديدهاي از جنس سياسي و اجتماعي باشد و محور آن آدمها، جريانها و جناحهاي مختلف باشند، پيچيدگي آن چند برابر ميشود و اگر موضوع آن هم وسيع و چندجانبه باشد بر ابعاد پيچيده آن ميافزايد.
به همين دليل بيراه و به دور از واقعيت نيست اگر ادعا شود استيضاح يك وزير آن هم از جنس آموزش و پرورش ميتواند يكي از پيچيدهترين پديدههاي اجتماعي و سياسي باشد به ويژه آنكه اين استيضاح توسط يك مجلس اصولگرا غيرهمسو با دولت اعتدالگراي متمايل به اصلاحطلبي صورت گيرد.
به همين دليل توجه به ابعاد اين استيضاح و كالبدشكافي آن ميتواند در تبيين ديدگاهها و نظرات و در شناخت جريانها و اشخاص موثر باشد و جامعه فرهنگيان به عنوان متوليان اصلي دستگاه تعليم و تربيت با كسب شناخت دقيقتر ابعاد پديده و موضوع ميتوانند در ايفاي نقش خود واقعبينانهتر و آگاهانهتر عمل كنند.
بيشك آنچه را ميتوان پيرامون استيضاح دكتر علياصغر فاني، وزير آموزش و پرورش مورد توجه قرار داد محدود به چهار ساعتي نخواهد بود كه چهارشنبه گذشته در صحن علني مجلس شاهد و ناظر بوديم ، بلكه اين استيضاح كه درواقع از حدود يك سال پيش مطرح بود حداقل يك پيشينه يكساله دارد و از سويي ديگر ميدانيم بحثها و گفتوگوهاي فراواني چه در قالب جلسات كميسيون آموزش و تحقيقات و چه جلسات فراكسيونها يا ارتباطات فردي و گروهي نمايندگان با شخص وزير و ساير مديران و مسوولان وزارت آموزش و پرورش صورت گرفته است؛ بنابراين براي پرداختن به زواياي پيدا و پنهان استيضاح دكتر فاني حداقل اين گستره را ميبايست موردتوجه قرار دهيم.
به نظر ميرسد يك دستهبندي نگرشي كه بتواند انگيزههاي مخالفان و موافقان را در خود جاي دهد و رفتارهاي آنان را در آن قالب تبيين كند به ما كمك خواهد كرد تا بيشتر افراد را در دامنه تحليل و تبيين خود قرار دهيم لذا در اين نوشته در قالب چند دسته به اين زوايا ميپردازيم.
١- موافقان صنفي استيضاح: در طول يك سال گذشته به ويژه چند ماه اخير كه با تحركات اعتراضي معلمان موضوع آموزش و پرورش عموميتر شد، برخي نمايندگان با اين ادعاكه هيچ قصد و غرض سياسي ندارند و فقط به دنبال حل مسايل صنفي آموزش و پرورش هستند، به اين موضوع ورود كردند. اين دسته از نمايندگان كه بيشتر از شهرستانها به ويژه شهرهاي كوچكتر هستند خود را همسو بامعلمان دانسته و مدعي بودند كه اعتراضات معلمان را بر حق ميدانند و صداي آنها را شنيدهاند، لذا بر حسب وظيفه نمايندگي تلاش ميكنند نخست اين صدا را به گوش دولت برسانند و دوم اينكه راهكاري براي حل مشكلات بيابند. برخي از اين نمايندگان آشكارا به تعامل با معلمان و تشكلها پرداخته و بدون محافظهكاري و ملاحظهكاري همسويي خود را با مطالبات معلمان نشان دادند و خود را پشت هيچ جريان يا الفاظ و عبارتي پنهان نكردند. اين عده كه تعدادشان بسيار معدود است را ميتوان به موافقاني تعبير كرد كه آشكارا موافقت خود با استيضاح را از اين منظر دنبال ميكردند و معلمان نيز بيشترين همسويي را با اين دسته از نمايندگان كه به نظر ميرسيد صادقانه و شفاف همسو و همدل با معلمان هستند، نشان دادند.
٢- موافقان سياسي استيضاح: هر چند هيچ يك از موافقان استيضاح به صراحت و آشكارا از انگيزه و اهداف سياسي سخن به ميان نياوردند اما اصرار برخي بر اينكه به هيچ وجه اهداف ما سياسي نيست و تلاش براي پنهان كردن اين انگيزه و هدف، بيشتر سياسي بودن آنها را نشان ميداد، به ويژه اينكه بر مصاديقي از انتقادها تاكيد ميكردند كه با اين ادعاي آنها ناسازگار بود. آن دسته از نمايندگان كه با حساسيت بر انتصابات و حلقه مشاوران و مديران دكتر فاني خرده ميگرفتند بيشتر از منظر سياسي موافق استيضاح بودند، چراكه آنها دلايلي كه اثبات كننده ضعف مديريت افراد مورد انتقاد آنها باشد را ارايه نميدادند بلكه بيشتر بر سمت و سوي فكري و سياسي مديران انگشت ميگذاشتند؛ اين در حالي است كه بالاخره هيچ مديري آن هم در سطح مديران ارشد نميتواند بدون گرايش سياسي باشد و ادعاي غيرسياسي بودن يا غيرسياسي شدن يك ادعاي غيرممكن است چرا كه ساختار سياسي و حاكميتي ما اين موضوع را غيرممكن ساخته است ، لذا نمايندگاني كه تلاش داشتهاند با پنهان كردن انگيزه سياسي خود به مخالفت با دكتر فاني بپردازند چندان موفق نبودند و دم خروس ادعاي آنها در سخنان و ابراز نظرهايشان كه رنگ و بوي جناحي، تبليغاتي و انتخاباتي داشت، آشكار شد. اين دسته از نمايندگان كمترين اقبال را در افكار عمومي معلمان داشتند تا حدي كه فعالان حوزه رسانه و تشكلهاي صنفي دست تعدادي از آنها را رو كردند.
٣- مخالفان صنفي استيضاح: شايد گروهي كه در ميان كارشناسان و صاحبنظران بيشترين حامي را داشت و مورد استقبال نخبگان فعال صنفي معلمان نيز قرار گرفت، اين گروه ازنمايندگان بودند كه نه با تعصب جناحي و جرياني مخالف استيضاح بودند و نه حامي جدي و مطلق دكتر فاني؛ بلكه آنها به طور معقول و منطقي از اين منظر با استيضاح مخالفت ميكردند كه ريشه مشكلات آموزش و پرورش در جاي ديگري است، لذا راه حل را هم بايد در آنجا جستوجو كرد. در واقع آنها عقيده دارند كه استيضاح آدرس اشتباهي است براي حل مسائل آموزش و پرورش. از طرفي اين عده بر ضعفهاي آقاي فاني پوشش نميگذاشتند و آشكارا اذعان ميكردند كه ايشان و تيم مديريتي وي ضعفهايي دارند اما اين ضعفها آن قدر عميق و گسترده نيست و دوم اينكه مربوط به دوره مديريتي فعلي نيست، لذا راهكار رفع آن استيضاح نيست بلكه تعامل و گفتوگو و ارايه طرح و برنامه است. اين دسته از نمايندگان كه بيشتر از حاميان منتقد دولت يازدهم هستند مورد اقبال بدنه سياسي جامعه به ويژه اصلاحطلبان نيز هستند و شايد بتوان گفت كه از جمله معدود نمايندگان مجلس نهم هستند كه شانس بيشتري براي انتخاب دوباره دارند.
٤- مخالفان سياسي استيضاح: اين گروه را ميتوان به دو دسته تقسيم كرد، يك دسته بهرغم اينكه مخالف سرسخت دولت هستند به استيضاح راي مثبت ندادند؛ آنها از عملكرد فاني راضي نيستند اما آن قدر هم ناراضي نيستند كه از لحاظ جرياني احساس خطر كنند، از طرفي نگران آن بودند كه با كنار گذاشتن فاني رييسجمهور گزينهاي را معرفي كند كه از نظر آنها بدتر باشد، لذا به تعبير خودشان از ترس مواجه شدن با گزينه بدتر به بد راضي ماندند و نكته مهمتر اينكه اين طيف از مخالفان سياسي كه برخي با سكوت و برخي با مخالفت آشكار با استيضاح مواجه شدند، به اين ميانديشند كه نبايد برگ استيضاح را كه از قويترين اهرمها براي فشار به دولت است با استيضاح وزيري كه چندان مزاحمتي براي آنها ايجاد نميكند، سوزاند يا به عبارتي آنها نيمنگاهي به استيضاح چند وزير ديگر دارند استيضاحهايي كه شايد در ماههاي آينده و در آستانه انتخابات مجلس با اهداف كاملا سياسي، تبليغاتي و انتخاباتي صورت بگيرد و از منظر ديگر اين دسته از نمايندگان كه سياسي بودنشان آشكار است، ميدانند چه موافق و چه مخالف استيضاح باشند، نميتوانند محبوبيتي ميان قشر فرهنگي براي خود دست و پا كنند، لذا چون هيچ نفع فردي و جناحي در اين استيضاح متصور نبودند، به صورت پنهان يا آشكارا با استيضاح مخالفت كردند. دسته دوم مخالفان سياسي استيضاح حاميان دولت تدبير و اميد بودند؛ آنها شرايط دولت را از لحاظ سياسي و اقتصادي حساس دانسته و بر حمايت مطلق و همهجانبه از دولت تاكيد دارند و هر گونه تقابل با دولت حتي انتقادهاي موردي را هم برنميتابند و ميگويند چوب لاي چرخ دولت گذاشتن است. بنابراين استيضاح فاني را هم در اين قالب تعبير و تفسير كرده و با آن مخالفت كردند. اين افراد حمايت حداكثري خود از فاني را بهنمايش گذاشتند و حتي او را بهترين وزير دانسته و در مقايسه با ساير وزراي آموزش و پرورش نمره بالاتري به او ميدهند. اين عده هم كه تعدادشان در مجلس معدود است، اگرچه مورد رضايت و حمايت دولت هستند ولي جايگاه چنداني در افكار عمومي معلمان ندارند مگر لايهاي از معلمان كه خيلي سياسي و همراه دولت هستند.
به طور كلي با نگاهي كالبدشكافانه به موضوع استيضاح ميتوان به اين جمعبندي رسيد كه در اين استيضاح، نگاه عميق و همهجانبه به مسائل آموزش و پرورش و مطالبات معلمان حلقه مفقوده بوده است.
*عضو شورای نویسندگان سخن معلم