چاپ کردن این صفحه

" آموزش و پرورش در جوامع توسعه یافته سنگ بنای پیشرفت یک جامعه است این پیشرفت اتفاق نخواهد افتاد مگر آن که به سمت تخصص گرایی و علمی شدن برویم "

استخدام حوزویان در آموزش و پرورش زیر ذره بین " قانون " ؟!

غفار جلالی / کارشناس آموزش

استخدام حوزویان در آموزش و پرورش از منظر قوانین

قانون شکنی یک آسیب اجتماعی است که گریبان گیر بسیاری از جوامع است. این رفتار نابه هنجار و گسترش آن علاوه بر اینکه پیشینه‌ی تاریخی دارد ، از دیدگاه حقوق بستگی به عوامل متعددی دارد که عبارتند از : 

۱- قانون پذیر نبودن مسئولان و نهادهای حکومتی 

۲- فقدان علم و آگاهی به وجود قوانین و مقررات 

۳- ضعف عملکرد نهادهای نظارتی 

۴- منطبق نبودن قوانین با واقعیات و اخلاقیات جامعه 

۵- گریز از قانون با توسل به حیل قانونی.

متولیان جامعه برای دعوت مردم به قانون گرایی ابتدا باید در عرصه عمل، قانونمداری را سرلوحه تمام روابط و مناسبات خود قرار دهند و با اطلاع از قوانین و مقررات و خضوع در برابر آنها، شهروندان را در برابر قانون مطیع و خاضع نمایند.

برای قانونمند کردن جامعه باید تصویب قوانین ،مسبوق به مطالعات کارشناسی و در نتیجه، منطبق با اخلاقیات جامعه و انتظارات مردم باشد، و بالاخره برای داشتن جامعه قانون مدار باید با استفاده از هرگونه حیل قانونی و به اصطلاح تقلب نسبت به قانون بسته شود.(احمدی کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسی)

بیش از دو دهه است که مقالات مهرداد خدیر تحت عنوان آیینه هفته در هفته نامه امید جوان را می خوانم. حال باید دید آیا وزیر آموزش و پرورش آیین نامه طرح طبقه بندی مشاغل را باطل و آیین نامه جدیدی خواهد نوشت؟ آیا استادان درس زبان دروس زبان و ادبیات فارسی و علوم اجتماعی به دیوان عدالت اداری برای روشن شدن قانون دادخواهی می کنند ؟

مهرداد خدیر  می نویسد:

« آن گونه که از دفترچه آزمون استخدامی کشوری برمی‌آید طلابی که مدرک حوزوی دارند نیز می توانند به عنوان دبیر ادبیات یا تاریخ یا علوم اجتماعی استخدام شوند. این امر -برابر شماری دارندگان مدارک سطح دو و سه حوزه های علمیه با دانش آموختگان کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته های زبان و ادبیات فارسی، علوم اجتماعی و تاریخ - که به آنان امکان استخدام مانند دارندگان مدارک این رشته‌ها را می دهد موجب اعتراض و انتقاد انجمن‌های تخصصی علوم اجتماعی ،تاریخ و ادبیات به وزارت آموزش و پرورش و درخواست لغو این تصمیم شده است.

انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی در بیانیه اعتراضی خود آورده است:

استادان این رشته که متاع شان به ثمن بخس در چهارسوق منفعت و بی تمیز عده ای کار ناشناس کار نابلد شده دیگر با چه استدلالی دانشجویان شان را به ضرورت خواندن ده ها درس تخصصی برای آماده شدن در تدریس درس های زبان و ادبیات فارسی تشویق کنند؟ این استادان پرسیدند:" ۲۰۰ واحد درسی مرتبط با رشته و پایان‌نامه و نقشه جامع علمی، سند تحول راهبردی علم و فناوری و برنامه پنجم توسعه و تاکید بر زبان فارسی به عنوان بنای هویت ملی چه می‌شود ؟ هفت انجمن تخصصی و علوم اجتماعی و تاریخ هم این تصمیم را نشانه" بی توجهی به دانش و تخصص در تصدی نقش معلمی" دانسته و هشدار داده اند قرار گرفتن دانش آموختگان حوزوی در جایگاه غیرتخصصی از اعتبار اخلاقی و اجتماعی آنان می‌ کاهد.

در این میان اما دکتر غلامحسین زاده رئیس انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی پرسیده است : این دانش آموختگان درباره زبان فارسی چه آموزشی دیده اند ؟ آیا دستور زبان خواندند و با متون ادبی و شاهنامه آشنایند ؟ آثار عرفانی و سبک‌های ادبی ما را می‌شناسند؟ با تاریخ ادبیات و تحولات زبان آشنا هستند یا هیچ یک را نمی دانند؟ »

بزرگان نویسندگی و انجمن‌های علمی مراتب اعتراض خود را نسبت به این موضوع اعلام کرده اند، اما بیایید اندکی از زاویه قوانین موضوعه کشور این مطلب را بررسی کنیم .

استخدام حوزویان در آموزش و پرورش از منظر قوانین

مطابق ماده ۷۰ قانون مدیریت خدمات کشوری:

شرایط تصدی مشاغل اختصاصی دستگاههای اجرایی به تناسب وظایف پست های قابل تخصیص به هر شغل، از لحاظ معلومات، تحصیلات، تجربه، مهارت و دوره‌های آموزشی مورد نیاز و عوامل موثر دیگر با پیشنهاد دستگاه اجرایی و تایید سازمان و تصویب شورای توسعه مدیریت تعیین می گردد و در انتصاب افراد به مشاغل مذکور رعایت شرایط مصوب الزامی می باشد.

علاوه بر آن در آیین‌نامه اجرایی طرح طبقه بندی مشاغل معلمان کشور به عنوان زیر نویس قانون خدمات کشوری آمده است : 

۱- این آیین نامه ناظر بر کلیه پست های قابل تخصیص در مشاغل آموزگار، دبیر سه ساله اول دبیرستان، دبیر سه ساله دوم، هنر آموزی ،مربی امور تربیتی مدارس ،مشاور واحد آموزشی، مراقبت سلامت و مدیر واحد آموزشی می باشد که با توجه به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به عنوان معلم و یا مربی رسالت خطیر تربیت دانش‌آموزان را در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی بر عهده دارد . ۲- کارمندان رسمی پیمانی وزارت آموزش و پرورش که به طور تمام وقت در یکی از مشاغل طرح طبقه بندی مشاغل معلمان به انجام وظایف محوله اشتغال دارند ،مشمول مقررات این آیین‌نامه خواهند بود .

برای شغل دبیر سه ساله دوم تعریف شده است که: این شغل در برگیرنده پست‌هایی است که متصدیان آنها به طور تمام وقت انجام فعالیت‌های آموزشی و پرورشی را در واحدهای آموزشی مربوط عهده دار می باشند .انجام این فعالیت ها ممکن است بر حسب پست مورد تصدی متضمن نظارت و سرپرستی نیز باشد.

شرایط احراز این پست به صورت زیر است: ۱ - تحصیلات و معلومات: گواهینامه لیسانس، فوق لیسانس ،دکتری و یا همتراز در یکی از رشته‌های تحصیلی گروه های درسی ۱۴ گانه جدول زیر : ردیف ۹- زبان و ادبیات فارسی: زبان و ادبیات فارسي-آموزش زبان و ادبیات فارسی ردیف ۲ -تاریخ و مطالعات اجتماعی علوم اجتماعی( کلیه گرایش ها) جمعیت شناسی ،مردم شناسی، پژوهشی علوم اجتماعی، تاریخ( کلیه گرایش ها )علوم سیاسی، جامعه شناسی (کلیه گرایش ها ) جامعه شناسی انقلاب اسلامی، تاریخ انقلاب اسلامی ۲- مهارت : توانایی تدریس دروس تخصصی مربوط، مدیریت کلاس درس، آشنایی با روشها و فنون تدریس ۳- دوره های آموزشی روش تدریس و بررسی کتابهای درسی مربوط روشها و فنون تدریس ۴ -سایر عوامل موثر آیا این آیین نامه ملاک برای استخدام هست یا نیست؟ قانون اساسی برای جلوگیری از نقض حقوق مردم در اصل ۱۷۳ می‌گوید : به منظور رسیدگی به شکایات ،تظلمات واعتراضات مردم نسبت به مامورین یا واحدهای یا آیین نامه های دولتی و احقاق حقوق آنها، دیوانی به نام دیوان عدالت اداری زیر نظر رئیس قوه قضاییه تاسیس می گردد. این دیوان به عنوان یک مرجع قضایی، نقش به سزایی در دفاع از حقوق مردم در برابر تعدیات احتمالی مأموران، واحدها و آیین نامه های دولتی بر عهده دارد.

استخدام حوزویان در آموزش و پرورش از منظر قوانین

حال باید دید آیا وزیر آموزش و پرورش آیین نامه طرح طبقه بندی مشاغل را باطل و آیین نامه جدیدی خواهد نوشت؟ آیا استادان درس زبان دروس زبان و ادبیات فارسی و علوم اجتماعی به دیوان عدالت اداری برای روشن شدن قانون دادخواهی می کنند ؟

آموزش و پرورش در جوامع توسعه یافته سنگ بنای پیشرفت یک جامعه است این پیشرفت اتفاق نخواهد افتاد مگر آن که به سمت تخصص گرایی و علمی شدن برویم.

سعدی علیه الرحمه می فرماید: مردکی را چشم درد خاست، پیش بیطار رفت که دوا کن. بیطار از آنچه در چشم چهارپای می کند در چشم او کشید و کور شد .حکومت به داور بردند گفت بر او هیچ تاوان نیست. اگر این خر نبودی ،پیش بیطار نرفتی . مقصود از این سخن آن است که بدانی هر آن کس نا آزموده را کارهای بزرگ فرماید با آنکه ندامت برد به نزدیک خردمندان به خفت رای منسوب گردد . ندهد هوشمند روشن رای به فرومایه کارهای خطیر بوریاباف اگرچه بافند است نبرندش به کارگاه حریر.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

استخدام حوزویان در آموزش و پرورش از منظر قوانین

شنبه, 11 مهر 1399 13:31 خوانده شده: 724 دفعه

در همین زمینه بخوانید: