چاپ کردن این صفحه

" موضوع مورد بحث در این نوشتار این است که مادر اديسون چگونه و بر چه اصلی توانست کودکی که نظام آموزشی روی او برچسب «کودن» زد را به نابغه قرن تبدیل کند؟ "

اثر پیگمالیون در تعلیم و تربیت

سید طاهر سیدی نظرلو / دانشجوی دکتری برنامه ریزی درسی دانشگاه تبریز و مدرس دانشگاه فرهنگیان تبریز

اثر پیگمالیون در تعلیم و تربیت

اواخر بهمن ماه بود که برای روز مادر دنبال متنی برای تبریک روز مادر بودم که به داستان واقعی مادر ادیسون و خدمت بزرگ او به بشریت برخوردم. شرح واقعه از این قرار است که ادیسون در پایه دوم دبستان بود که روزی به خانه بازگشت و یادداشتی به مادرش داد و گفت :
این را آموزگارم داد گفت فقط مادرت بخواند. مادر در حالی که اشک در چشمان داشت یادداشت برای کودکش خواند:
"فرزند شما یک نابغه است و این مدرسه برای او کوچک است؛ آموزش او را خود بر عهده بگیرید".
مدتی پس از فوت مادر، روزی ادیسون برای خود جشن تولد می گیرد و در آن جشن، صندوق خاطرات مادرش را آورده، نامه را در جمع باز کرده تا به همه بگوید که من از بچگی نابغه بودم اما با دیدن اصل نامه شروع به گریه می کند. در نامه این گونه نوشته شده بود:

" کودک شما کودن است از فردا او را به مدرسه راه نمی دهیم. "
 ادیسون ساعت ها گریست و در خاطراتش نوشت: «چطور مادرم از ادیسون کودن، یک ادیسون نابغه ساخت».
موضوع مورد بحث در این نوشتار این است که مادر اديسون چگونه و بر چه اصلی توانست کودکی که نظام آموزشی روی او برچسب «کودن»  زد را به نابغه قرن تبدیل کند؟
بررسی ادبیات تعلیم و تربیت و علم روانشناسی نشان می دهد مادر ادیسون آگاهانه یا نا آگاهانه از اصلی به نام اثر پیگمالیون استفاده کرده است. عبارت پیگمالیون () برگرفته از نام یکی از نمایشنامه‌های جرج برنارد شاو است. پیگمالیون، مجسمه‌سازی بود که به یکی از مجسمه‌های خود علاقه مند شد و آنقدر عشق و تحسین نثار او کرد که در نهایت، مجسمه جان گرفت. به عبارت دیگر موضوعی که نمایشنامه پیگمالیون به آن می‌پردازد این است که رفتاری که یک شخص با شخصی دیگر دارد، چه خوب و چه بد، کاملاً قابل انتقال است و می‌تواند به حقیقت بپیوندد. بر اساس این اصل یک فرد به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه، انتظاراتی که از او می‌رود را آموخته و در راستای برآورده کردن آن انتظارات رفتار می‌کند.

  اثر پیگمالیون در تعلیم و تربیت اثر پیگمالیون اولین بار در پژوهشی با موضوع اثر آموزگاران بر دانش‌آموزان، توسط روزنتال و یاکوبسن در سال 1968 مطرح شد. در این آزمایش از دانش‌آموزان متعدد تست IQ گرفته شد و تعدادی از دانش‌آموزان به‌طور تصادفی به عنوان برندگان این تست به معلمانشان معرفی شدند. پس از مدتی افزایش محسوسی در ارتقای تحصیلی این دانش‌آموزان پدید آمد؛ درحالی‌که دانش‌آموزانی که برندگان حقیقی این آزمون بودند در پیشرفت شان هیچ تغییری حاصل نشد. در واقع، از آنجایی که این کودکان به عنوان دانش آموزان نخبه به معلمان معرفی شده بودند، معلمان انتظار عملکرد خوبی از این کودکان داشتند. همین موضوع سبب شد تا کودکان در راستای این انتظارات عمل کنند.   
این پدیده در علم طب و پزشکی نیز بارها و بارها خود را نشان داده است. بارها دیده‌ایم که پیش بینی بدبینانه یک پزشک چه اثر مخربی بر بیمار گذاشته است. باز همه به خوبی می‌دانیم که انتظارهای مثبت یک پزشک بر اثربخشی یک دارو یا درمان جدید به شدت تاثیر می‌گذارند؛ این تاثیر در حرفه پزشکی به اثر دارونما (Placebo) معروف است.
برآورده کردن انتظارات، چیزی است که کودک دائماً در تلاش برای انجام آن است؛ در مدرسه تلاش می‌کند انتظارات معلمانش را به واقعیت بدل کند. حتی ثابت شده اگر معلمان تصورات منفی از یک شاگرد داشته باشند، رفتار خودشان و رفتار دانش‌آموز به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه به‌گونه‌ای هدایت می‌شود و جهت می‌گیرد که این انتظارات منفی واقعاً برآورده شود. بنابراین معلمان می‌توانند با اعمال انتظار در نحوه عملکرد دانش آموزان به‌طور مستقیم بر آینده آنان اثر بگذارند. اگر معلمی براین باور باشد که دانش آموزی کند ذهن است، خود کودک هم باور می‌کند و واقعاً دیر یاد می‌گیرد. همچنین دانش آموز خوش اقبالی که در چشم معلم، تیز‌هوش جلوه ‌کند، در راه دستیابی به انتظارها موفق خواهد بود. بالا بودن سطح انتظار والدین از فرزندان خود نیز به افزایش میزان عملکرد آنها در ادامه زندگی‌شان کمک می‌کند (البته باید توجه کرد که انتظارات نابجا یا خیال‌پردازانه اثرات منفی شدیدی بر کودک می‌گذارد). این یافته، همچنان که به نمونه هایی از آن ها اشاره شد بارها و بارها تایید شده، حتی در بسیاری از موارد به عنوان یک امر بدیهی پذیرفته شده است.  
 
به یاد داشته باشیم ادیسون که به اعتقاد معلمش کودن بود فقط با دروغ مادری که باعث شد باورهای محدود کننده‌ای در ذهن او شکل نگیرد تبدیل به نابغه قرن و بزرگترین مخترع تاریخ شد!

بنابراین نه ‌نتها مادران بلکه ما آموزگاران نیز می توانیم در راه تلاش به سوی موفقیت، پشتوانه‌ی یک دانش آموز به ظاهر کند ذهن باشیم. و از آن ها نوابغی بسازیم که دنیا را متحول نمایند.

 کانال دکتر سعید صفایی موحد


اثر پیگمالیون در تعلیم و تربیت

دوشنبه, 17 فروردين 1399 18:23 خوانده شده: 1801 دفعه

در همین زمینه بخوانید: