گفتند مادر است فقط یارِ بی کَلَک
گفتم اگر کَلَک بُوَدش ، هست نَم نَمک
گفتند از کسی مگر آیَد به گُل شَوَد
چون بُلبُلی اَنیس ، بگفتم ز شاپَرَک
در زیرِ پایِ او چو بگفتند جنّت است
گفتم ز هرچه ما به کناریم ، بر دَرَک
گفتند از فرشته مگر نیست برتر است؟
گفتم مَلَک نه او بشوَد ، او نه یک مَلَک
گفتند حلقه می زَنَد هر نسل را به هم
گفتم که کارِ حلقه زنی ، آیَد از خَرَک
گفتند چیست پس نظرِ التقاطی اَت
در کلّه ای ز سنِّ جوانی است با کَپَک
گفتم خدا به مایۂ هستی که می سرشت
از مادری بخواست بگیرَد زَنَد نَمَک
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید