هیأت رئیسه دانشگاه فرهنگیان متشکل از رئیس «دانشگاه» ،معاونان «دانشگاه» و مسئول «دفتر نهاد نمایندگی مقام رهبری» در دانشگاه با حمایت از «فحش نامه» رییس دانشگاه ،اطلاعیه ای صادر کرد. این اطلاعیه ادامه واکنش مسئولان دانشگاه فرهنگیان به انتشار مطلبی انتقادی در باره " همایش شیرخوارگان " بود که در اینستاگرام یکی از کارکنان دانشگاه منتشر شد. در اطلاعیه تاکید شده که "فرد مذکور در هیچ کدام از سلسله مراتب ارشد مدیریتی دانشگاه جایگاهی ندارد." با این حساب این فرد از دید رییس و معاونان او صرفا یکی از "کارکنان دانشگاه فرهنگیان" و در مقیاسی بزرگتر یکی از "کارکنان آموزش و پرورش" و یک معلم است. در این صورت ورود رییس دانشگاه به ماجرا با آن بیانیه غلیظ و شدید و متعاقب آن واکنش هیات رئیسه دانشگاه چه توجیهی دارد و مطابق با کدام بند از شرح وظایف رییس دانشگاه یا هیات رئیسه دانشگاه است؟
استفاده ابزاری از مقدسات به بهانه یک پست اینستاگرامی بهانه ای برای راه اندازی یک انقلاب اداری در دانشگاه فرهنگیان بود که البته طرح ناکام ماند.
در بیانیه هیات رئیسه طوطی وار تکرار شده که دلیل انتشار نامه رییس دانشگاه ، انتشار مطالبی از سوی یکی از کارکنان " در فضای مجازی با موضوع شبهه افکنی در مراسم عزاداری حسینی و در پی واکنش های متعدد عزاداران حسینی و اعضای خانواده دانشگاه فرهنگیان" بوده است.
فرض را بر این می گذاریم که در فضای مجازی یکی از کارکنان عادی دانشگاه جرمی رایانه ای مرتکب شده است به رییس دانشگاه چه ربطی دارد؟ مگر ما در عصر داروغه ها زندگی می کنیم؟
اصل 36 قانون اساسی می گوید : "حکم به مجازات و اجراء آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد." در ماده 2 قانون مجازات اسلامی آمده است : "هر رفتاري اعم از فعل یا ترك فعل که در قانون براي آن مجازات تعیین شده است جرم محسوب می شود." کشف جرم در فضای مجازی به عهده قوه قضاییه از طریق ضابطین قضایی از جمله پلیس فتا و مجازات آن باقاضی به حکم قانون است و تا اثبات جرم در دادگاه کسی هم کسی حق ندارد در رسانه ها فردی را متهم یا مجرم معرفی کند.
رییس دانشگاه و هیات رییسه دانشگاه، اصولا حق نفتیش ، اتهام زنی، قضاوت و صدور حکم در مورد اشخاص را ندارند. اما ظاهرا هم رییس دانشگاه و هم هیات رییسه در این ماجرا در نقش ضابط قضایی ، دادستان، قاضی و مامور اجرای حکم ظاهر شده اند. از جمله اختیارات رییس دانشگاه فرهنگیان طبق ماده 10 اساسنامه " نظارت بر امور انضباطی «دانشگاه» (هیأت علمی ـ دانشجویان ـ کارمندان) در چارچوب ضوابط و مقررات مربوط" است. حتی اگر فعالیت خانم مقدم را در اینستا گرام تخلف انضباطی در ارتباط با شغل او بدانیم، وظیفه رییس دانشگاه یک وظیفه نظارتی در چارچوب مقررات است. اگر این همکار در محیط اداری مرتکب تخلف شده است وظیفه دانشگاه گزارش به "هیات رسیدگی به تخلفات اداری" وزارت آموزش و پرورش است و اگر در فضای خارج از دانشگاه مرتکب جرمی شده است وظیفه رسیدگی به عهده "مسئولان قضایی" است و حداکثر رییس دانشگاه می تواند به مسئولان قضایی اطلاع بدهد.کاری که رییس دانشگاه و هیات رئیسه کرده اند تخطی از قانون است.
من تعجب می کنم که هیات رئیسه دانشگاهی که به نام فرهنگیان مزین است با چه استدلال حقوقی از فحش نامه آقای خنیفر حمایت کرده است؟ آیا می شود پذیرفت که اینها با الفبای حقوق و اخلاق بیگانه اند؟ اینها چه جوابی برای فرهنگیان دارند؟ آیا احترام خانواده شهید امری تشریفاتی و سیاسی است؟ آیا انبوه اتهامات و دشنام های مستقیم و غیر مستقیم آقای خنیفر خطاب به یک کارمند و معلم " و " همسر و خواهر شهید " که " زندگی خانوادگیش با عاشورا و محرم و حسین و راهش عجین" است را می توان دفاع از ارزشهای عاشورا نامید؟ بین پیام والای حسین(ع) و زینب(س) و این دشنام نامه، چه نسبتی برقرار است؟
چه کسی به خنیفر اجازه داده است که مستقیم و یا با کنایه و اشاره، یک معلم را : "هتاک ، روغن فکر ، مردم فریب، افساد گر، نیش مدار ، بوم صفت ، جاهل، دارای رنگ شیطانی ارتداد ، منکر حقیقت ، گرونده به حقه ، کجرو ، بی خرد ، کج اندیش، فاسد النظر ، فاقدالبصر " بنامد؟ این اتهامات در کدام محکمه ثابت شده است؟ چنین دفاع بیخردانه ای از حریم عاشورا حتی از یک شیعه بیسواد و متعصب هم پذیرفته نیست تا چه رسد به فردی که خود را "استاد تمام" تعلیم و تربیت می داند و ریاست دانشگاهی را بر عهده دارد که قرار است معلمان آینده کشور را تربیت کند.
تحلیل من بر اساس شواهد موجود این است که افراطی های نزدیک به جبهه پایداری در بخش اداری دانشگاه فرهنگیان و برخی نهادهای این دانشگاه در حال رشد و برآمدن هستند. این جریان، دانشگاه فرهنگیان و سازمان پژوهش را علناً "تیول" خود می نامد (رجوع کنید به یادداشت اخیر ا.سحرخیز با عنوان – دانشگاه فرهنگیان منبع خلق ثروت ") و افراد مستقل را متهم به جانبداری از محمود مهرمحمدی و اصلاح طلبان می کند و با جوسازی و ایجاد جو رعب و وحشت در صدد ساکت کردن دانشجویان و یکپارچه کردن مدیریت در این دانشگاه از طریق اخراج افراد مستقل است. آنها با برچسب توهین به عاشورا می خواستند پای دستگاه امنیتی و قضایی را به دانشگاه بکشانند و کار را یکسره کنند، اما تیرشان به سنگ خورد، به این دلیل که اولا سوژه آنها همسر شهید و فردی موجه بود که به عنوان فعال سیاسی شناخته نمی شود. ثانیا انتقاد سیاسی از جریان قشریون و حجتیه ای جدید و شیعه صفوی و برخی مراسم عزداری را نمی توان به عنوان توهین به مقدسات جا زد. مراسم و مناسک عزاداری امری فرهنگی و بسیار متنوع است و قداست ندارند. به نظرم نهادهای امنیتی متوجه بازی سیاسی صحنه گردانها شدند و واکنشی نشان ندادند.
آقای خنیفر باید توجه کند که استفاده از روشهای غوغاسالارانه و یا میدان دادن به نیروهای خودسر ممکن است در این مقطع برای او مفید باشد، اما اگر این رویه در دانشگاه فرهنگیان باب شود فردا ممکن است دامن خودش را هم بگیرد. اصولگرایان تندرو امروز از خنیفر به عنوان یک متحد برای تصفیه بقایای اصلاح طلبان و مستقل ها، حمایت می کنند و برای او دست می زنند. این سیاست آنها ، هوشمندانه است. اما استراتژی آنها بردن انتخابات مجلس در سال جاری و انتخابات ریاست جمهوری دوسال بعد است. آنها اگر به هدف خود برسند که احتمالش زیاد است ، ترجیح می دهند یک پایداریچی خالص را در راس این نهاد فرهنگی بگذارند و با همین روش غوغاسالاری، آقای خنیفر را از مدیریت برمی دارند. بنابراین بهتر است که به قول سیاسیون آقای خنیفر همه تخم مرغ های خود را در سبد اصولگرایان تندرو (جبهه پایداری ) نگذارد. به نظر من خنیفر چیزی بین تکنوکراتهای آفتاب پرست از قماش بطحایی و اصولگرایان افراطی است و هرچه به آخر دولت روحانی نزدیکتر شویم او هم به اصولگرایان تندرو نزدیکتر می شود.سرنوشت این افراد در صورت پیروزی تندروها، سقوط است.
پیشنهاد من این است که خانم گلین مقدم با استناد به فحش نامه صادره از آقای خنیفر ، به رییس هیات امنای دانشگاه فرهنگیان (رییس جمهور ) شکایت کند و خواستار برکناری رییس دانشگاه به دلیل عدم صلاحیت اخلاقی و نداشتن ظرفیت قانونی در هیات امنا که عالی ترین رکن دانشگاه فرهنگیان است بشود.
در هیات امنای دانشگاه علاوه بر رییس جمهور ، وزیر آموزش و پرورش ، وزیر علوم، رئیس سازمان برنامه و بودجه، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، معاون آموزشی وزارت علوم، رئیس دانشگاه فرهنگیان ، دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش، رئیس مرکز برنامه ریزی و آموزش نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش و سه تن از شخصیت های علمی ـ فرهنگی کشور حضور دارند. ترکیب هیات امنا به سود دولت است اما دولت اراده ای برای اقدام ندارد. احتمال اینکه هیات امنا ، آقای خنیفر را اخراج کند ، به این دلیل که وی از حمایت تندروهای شورای عالی انقلاب فرهنگی برخوردار است خیلی کم است. اما به هر حال ثبت شکایت و واکنش معلمان به این توهین و بی حرمتی اقدامی است که در تاریخ آموزش و پرورش ماندگار می شود. فرهنگیان و دانشجویان دانشگاه فرهنگیان و آن دسته از اساتید این دانشگاه که با رانت نیامده اند و دنبال رانت جدید نیستند نباید به سادگی از کنار این مساله بگذرند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید