پرتال وزارت آموزش و پرورش را که نگاه می کنی خبری از خبرنگار و تنها روزش نیست .
انبوهی از اخبار و گزارش ها که اگر واقعا این ها درست باشند چرا خروجی ها آن را تایید نمی کنند ؟
اگر واقعا مدیران ما این قدر فعال ، برنامه ریز و آینده نگر هستند پس چرا روزمرگی در همه اجزاء سیستم حاکم شده است و کم تر کسی را پیدا می کنی که از وضعیت موجود راضی باشد .
سیدجواد حسینی هم که در ابتدا بخشنامه ممنوعیت شکایت از رسانه ها را ممنوع اعلام کرد و البته حرکت خوب و قابل دفاعی بود اما به نظر می رسد که نگرانی اش در مورد معرفی اش به عنوان وزیر آموزش و پرورش وقتی را برای فکر کردن در مورد این موضوع و نوشتن چند کلمه و یا سطر برای تبریک روز خبرنگار از او ستانده است .
هر چند مدیرانی که من در آموزش و پرورش می شناسم به تناسب اوضاع تغییر جهت و خط می دهند و اکثرا اعتقادی به رسانه های مستقل ندارند .
دیروز سه شنبه 15 مرداد رئیس دانشگاه فرهنگیان نشست خبری با خبرنگاران داشت .
بیش از 30 درصد سخنان آقای خنیفر به خبرنگار و جایگاه آن اختصاص داشت اما در این نشست و در میان آن همه خبرنگار غیر از من و آقای خنیفر کسی اشاره ای به این روز و جایگاه خبرنگار نکرد .
خبرگزاری تسنیم یک گزارش بلند بالا از این نشست تهیه کرده اما گویا فراموش کرده است حتی به کلمه خبرنگار هم اشاره ای نماید .
اگر خبرنگاران هم در این روز نخواهند مشکلات خود را طرح کنند پس چه زمانی باید جایگاه حرفه ای خویش را بازیابی کنند ؟
آیا غیر از این است که حرمت امام زاده را متولی نگاه می دارد و هر کسی در این جامعه خودش باید جایگاه تعریف کرده و از آن نگاه داری و مواظبت کند .
به نظر می رسد سایه شوم روزمرگی و از خودبیگانگی نه فقط بر پودمان نظام آموزشی که بر پیکره رکن چهارم دموکراسی نیز سایه افکنده بی آن که خودشان خبردار باشند و در پی یافتن چاره ای.
در نشست " بزم اندیشه " که با حضور عادل پیغامی معاون پژوهشی دانشگاه امام صادق برگزار شد و حاشیه هایی نیز به همراه داشت ( این جا ) ؛ زمانی که نوبت من برای طرح پرسش بود آقای باقری از کارمندان سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی سخنان مرا در نهایت بی ادبی قطع کرد و گفت که ایشان خبرنگار است .
برای من صحبت ایشان واقعا گنگ و غیرقابل فهم بود .
شاید این فوبیای خبرنگاری و ترسی که بسیاری از مدیران آموزش و پرورش و سایر دستگاه ها از رسانه و خبرنگار دارند بی دلیل نباشد و قطعا در یک زمینه و یا کانتکست اجتماعی رخ داده است .
رسانه زوایای تاریک و مبهم برخی پدیده ها و افراد غیرشفاف را در اتاق شیشه ای قرار می دهد و یا زاویه و شدت نور را افزایش می دهد و این باب طبع بسیاری از مدیران و حتی افراد عادی جامعه هم نیست .
بسیاری از مردم هنوز تصور درست و جامعی در مورد حوزه شخصی و حوزه عمومی ندارند و مرز میان این دو را واقعا تشخیص نمی دهند . سیدجواد حسینی هم که در ابتدا بخشنامه ممنوعیت شکایت از رسانه ها را ممنوع اعلام کرد و البته حرکت خوب و قابل دفاعی بود اما به نظر می رسد که نگرانی اش در مورد معرفی اش به عنوان وزیر آموزش و پرورش وقتی را برای فکر کردن در مورد این موضوع و نوشتن چند کلمه و یا سطر برای تبریک روز خبرنگار از او ستانده است !
چندی پیش صدای معلم گزارشی را در مورد اداره آموزش و پرورش منطقه 9 منتشر می کند . ( این جا )
محسنی نسب مدیر منطقه از من دعوت می کند تا نشستی با او داشته باشم .
او در مورد گزارش صحبت می کند .
به این مدیر می گویم که پاسخ و شفاف سازی در مورد امور منطقه بر عهده روابط عمومی یک سازمان است .
قرار نیست هر گزارش و یا خبری که در رسانه منتشر می شود بابت آن ، مدیر رسانه با مدیران نشست بگذارد .
7 مرداد کارگاه آموزش خبرنگاری پانا ویژه دانشآموزان دختر متوسطه اول در محل اتاق شورای اداره آموزش و پرورش منطقه 9 برگزار می گردد . ( این جا )
مدیر آموزش و پرورش منطقه 9 خبرنگاری را حوزه ای حساس، تاثیر گذار و البته چالشی معرفی کرده و دانشآموزان را نسبت به رعایت نکات حقوقی خبرنگاری آگاه می کند .
برای من جای پرسش است که آقای محسنی نسب با کدام سوابق رسانه ای و یا سواد رسانه ای برای دانش آموزان رهنمود می دهد ؟
و یا مهران اصل معاون پرورشی و تربیت بدنی منطقه 9، با حضور در این جلسه رعایت عدل و انصاف در خبرنگاری را لازمه این حوزه حساس دانسته و بر لزوم توجه به ساحتهای ششگانه سند تحول بنیادین تأکید می کند .
برای من جای پرسش است که در کجای سند تحول بنیادین و ساحت های شش گانه آن به خبرنگاری و یا جایگاه رسانه پرداخته شده است ؟
این نمونه و یا شمایی از وضعیت موجود در پایتخت است .
تکلیف حدود 800 منطقه و یا ناحیه آموزشی کشور به ویژه مناطق محروم نیز از قبل مشخص است .
برخی از مدیران آموزش و پرورش وقتی انتقادی از آن ها می شود و حوزه پوششی آن خبر وسعت می گیرد نخستین پرسشی که مطرح می کنند این است که چرا رسانه اول این موضوع را با آن ها مطرح نکرده است ؟
بسیاری از مدیران آموزش و پرورش رسانه را با روابط عمومی اشتباهی گرفته اند و یا آن را عنصری مزاحم و دست و پاگیر می پندارند .
وظیفه و کارکرد رسانه انعکاس منطقی و جامع موضوع است . وظیفه مدیران هم پاسخ گویی .
واضح است که اگر مشکل را با هر مدیری در میان بگذاری اکثریت آن را تکذیب می کنند و سعی می کنند اوضاع را کاملا مطلوب و بی عیب و نقص جلوه دهند .
دوستی تعریف می کرد که خبری را منتشر کردیم .
مدیر مربوطه آن را تکذیب کرد .
سپس فایل صوتی را بارگذاری کردیم .
مدیر مربوطه به جای پاسخ گویی گفت که از طریق نرم افزار ، صداسازی کرده اند .
این دوست خبرنگار هم با طعنه گفته بود که اگر من این کارها را بلد بودم دیگر این جا چه می کردم . الان باید در هالیوود بودم !
شبکه های اجتماعی فرصت خوبی را در اختیار همه شهروندان برای انعکاس اخبار و رویدادها گذاشته اند اما به علت فقدان سواد رسانه ای این وضعیت کارکرد معکوس پیدا کرده است .
هر کسی فرضا در اینستاگرام پیجی درست کرده و یا در تلگرم گروه و یا کانالی زده و خودش را خبرنگار تصور کرده است .
نتیجه چنین وضعیتی گسترش فضای بی اعتمادی ، شایعه ، خشونت کلامی و حتی بیزاری از فضای رسانه ای شده است .
رسانه اگر با توجه به کارکردی که دارد درست و منطقی به کار گرفته شود می تواند روند بلوغ عاطفی و اجتماعی در جامعه توسعه نایافته ما را تسریع بخشد هر چند فعلا چنین چشم اندازی مشاهده نمی شود .
تنها راه حلی هم که به ذهن برنامه ریزان و سیاست گذاران می رسد پاک کردن مساله به جای حل آن است .
مدیریت رسانه شناسنامه دار در جامعه ای مانند ایران که تفکر انتقادی اعراب و یا جایگاهی در نظام آموزشی و سایر حوزه ها ندارد به ویژه زمانی که بخواهی مستقل باشی و حرفه ای عمل کنی بسیار دشوار و با استرس فراوان همراه است .
در جامعه ای که افراد عادت به گفت و گوی انتقادی ندارند و زبان غالب نیش و کنایه است و به جای صرف چند دقیقه و یا چند ساعت برای یافتن " حس مشترک " ترجیح می دهند که ساعت ها و روزها و هفته ها در پله ها و راهروهای دادگاه ها بالا و پایین بروند و سرانجام هم به نقطه شروع می رسند صحبت کردن از رسانه و کارکردهای آن شاید یک شوخی باشد .
آقای سرپرست !
روزخبرنگار و رسانه بر شما و مدیران تان مبارک .