چاپ کردن این صفحه

" برنامه آموزش و پرورش را با این زبان نوشتند و کفایتش معلوم است ! "

برنامه نویسی به زبان (او)

نرگس کارگری/ خبرنگار صدای معلم

برنامه نویسی به زبان او و کاربرد آن در آموزش و پرورش  مدت هاست که زبان (او) به عنوان یک زبان برنامه نویسی قدرتمند ، در خانه ها ،  مدارس ، دانشگاه ها ، صنایع ، تجارت و هر کجا که فکرش را بکنید مورد بهره برداری قرار می گیرد. وجود منابع ارتباطی با زبان غنی ( او) ، کمک شایانی به پیشرفت علم رابطه گری در تمام مراکز اجتماعی این کشور داشته که حاکی از سابقه ی طولانی این زبان دارد. زبانی که بعضا بیش از زبان مادری ، در میان مردم رواج یافته . ویرایش اول زبان (او) از زمانی که آموزش در ایران به وجود آمد شروع شد و در طی صد سال گذشته تغییرات شگرفی داشته است.

 زبان ( او ) ، تکامل یافته زبان (تو) در حال حاضر است. کسانی که خود نمی توانند ، مستقیم حرفی را بزنند و برای آنکه وجهه خود را خوب حفظ کنند ، بهترین راه ارتباطی را زبان ( او ) می دانند.

زبان ( او ) ، یک زبان میانی ست. نه سطح بالاست و نه سطح پایین. علت میانی بودن این زبان آن است که ، از زبان سطح پایین استفاده می کند تا مستقیما به حافظه اصلی دستیابی داشته باشد و با مفاهیمی چون آدرس و نشان به خوبی آشنایی دارد.  از طرف دیگر به سطح بالا هم دسترسی دارد و به قابلیت خواندن دستورالعمل های بالایی نزدیک است. کوچکترین پیام های محاوره ای انسان را دریافت و پردازش می کند.

زبان ( او ) یک زبان ساخت یافته است. در این زبان با استفاده از حلقه های تکراری مثل هست ، بله ، حتما و چَشم می توان برنامه هایی نوشت که مو لای درزش نرود و برای هضم آن درک بالایی نیاز نباشد. لذا راحت هم اجرا می شود.

برخی زبان های ساخت یافته در جدول زیر آمده است:

زبان های سطح بالا

زبان های میانی

زبان های سطح پایین

(تو)

(شما)

(او)

(آنان)

(من)

(ما)

هدف از ایجاد برنامه نویسی زبان ( او) ، حذف تمام ورودی های منطقی ، پردازش آنچه از ابتدا مدنظر است و باید استخراج شود. لذا آنچه در ساختمان این زبان از همان ابتدا تعبیه شده است ، برای اجرا در تمام مراحل اکتفا می کند و دقیقا هم باید همان داده ها به ورودی داده شوند.

از نشانه های دستورالعمل هایی که از زبان ( او ) می بایست استخراج شود می توان به چند مورد اشاره کرد:

- هر دستور زبان ( او)  ، به " بررسی شود" ، ختم می شود.

-  حداکثر طول یک دستور ، 5 کلمه دارد و غالبا با ارجاع به مراجع بالاتر پاسخ داده می شود.

-  هر دستور می تواند در یک یا چند سطر ادامه داشته باشد که این کاملا منوط به قشر خاصی ست و برای کمتر از ده درصد جامعه صدق می کند.

-  در هر سطر می توان چند دستور را تایپ کرد ( اغلب این کار توصیه نمی شود ، چرا که ارزش انسانیت در این زبان پایین است )

وقتی دنبال کلمات کلیدی می گردیم تا با یک زبان ، قدرتی بیش از آنچه حساسیت برای کوچکی و بزرگی مدنظر است را به مراتب کمتر کنیم ، بیشتر بر دوام یک کلید واژه ، تمام کامپایلرها را اسیر می کنیم.

برنامه نویسی به زبان او و کاربرد آن در آموزش و پرورش

برنامه آموزش و پرورش را با این زبان نوشتند و کفایتش معلوم است.

مؤلفه ای چون وزیر آموزش و پرورش ، از زیر بار دستورات شرطی فرار کرد و معادلات زیادی را تغییر داد. یعنی عملا عملگر منطقی برای داشتن عبارات منطقی وجود ندارد.

درستی و نادرستی زبان ( او) ، با مقایسه صفر ارزش گذاری می شود. سرپرست فعلی آموزش و پرورش تقدم از بالا به پایین جدول است. شاید گزینه ای بهتر از او برای قایم کردن نقصِ نقشه ی فرار وزیر پیدا نشد.

هرگز آموزش و پرورش در این چهل سال متغیری ارزشمند و قابل احترام تلقی نشد که حال انتظار این را نداشته باشیم که طبق فرموده خانم دکتر علم الهدی :"  از انقلاب اسلامی به بعد که چهلمین سال آن را می گذرانیم سکولاریسم نه تنها ادامه پیدا کرد بلکه بسیار پیچیده تر ادامه پیدا کرد  " !
فلسفه ی وجودی آموزش در ایران ، همچون آمار و بهداشت در رتبه های بسیار پایین در سطح جهانی برای این کشور برنامه ریزی شد. اگر غیر از این است ، با یک مثال بسیار ساده ، چرا تاکنون بعد از چهار سال از تصویب قانون  3 / 6 / 95 ، سازمان نهضت سواد آموزی نخواسته است مستندات آمار مشمولان را به وزارت و مجلس ارائه کند ؟ دقیقا چند مربی پیش دبستانی و جامانده حق التدریس در کشور داریم؟ امور اداری و استخدامی تا کی می تواند از آمار دست و پا شکسته ، معجزه بسازد؟ کسانی که خود انتخاب کردند خدمتگزار مردم باشند ، باید برای مردم کار کنند ، خط سیاه پُر رنگی که میان خود و ملت کشیده اید و گاهی تبدیل به نرده و حفاظ شده است ، فاصله ها را زیاد خواهد کرد و این رویه دوام نمی آورد. چنانچه آشفتگی و نگرانی را در جوانان می بینید و بی تفاوت از آن رد می شوید ، همین زنگ خطری ست برای شما که زبان (ما ) را نمی شنوید
حافظه ملت ایران ، دارای ردیف و شماره است و در زبان ( ما ) آن را آدرس می نامند. با استفاده از عملگری چون وزیر آموزش و پرورش ، می توانیم به آدرس دسترسی پیدا کنیم. ولی چون در زبان ( او ) ، کلا دسترسی به محتوا جز برای مؤلفه های خاص تعریف نشده است ، عملا سردرگمی رکن اساسی این زبان است.
به نظر شما مردم و حتی جامعه فرهنگیان توانستند با سخنرانی های اخیر سرپرست موقت آموزش و پرورش ، تفاوتی میان فرهنگ امنیتی به جای امنیت فرهنگی احساس کنند؟ اکنون همه در آموزش و پرورش آزادانه می توانند مطالبات به حقشان را پیگیری کنند و مشکلی برایشان پیش نیاورند و نیاید؟
راه محمد (ص) ، در این زبان نامفهوم است و اعتبار نفوذی ندارد.  کاربرد این متغیر فقط برای دستکاری مفاهیم جهت تفهیم مطلبی خاص در سطح پایین نیاز است. این روش تا به امروز خوب جواب داده و راندمان دستگاه های زیادی را برای چپاول بالا برده است.
ملتی که آموزش صحیح ندیده باشد ، آگاهی کافی ندارد که فرق نتیجه درست و نادرست را متوجه شود و بیشتر راه را گم می کند . وقتی فقط صفر وجود دارد ، مقایسه نیاز نیست.

برنامه نویسی به زبان او و کاربرد آن در آموزش و پرورش

آقای حاجی بابایی در مصاحبه اخیر خود با صدای معلم گفت : کمک کنیم آموزش و پرورش سرپای خودش بایستد ؛ در این 6 سال وزیری نیامده است که واقعا در قد آموزش و پرورش بوده باشد !
باید از ایشان پرسید : قد آموزش و پرورش چقدر است؟ وقتی آموزش و پرورش در ایران این قدر علیل و ذلیل است و کمر خمیده ، که از زمان وزارت شما و قبل از آن هم چنین بوده است ، وزیر هم نداشته باشد اداره می شود . مگر نه این است که در این اوضاع وانفسا با سرپرست هم می چرخد!
آموزش و پرورش با این قوانین دست و پاگیری که مجلس فقط برای حفظ کرسی ها در هر دوره انتخابات ، آن هم از سر چشم و هم چشمی تصویب می کند ، متولی زیرک و دانایی نخواهد داشت. اطلس تمام راه های دیپلماسی در وزارت آموزش و پرورش تخیلی ست و تا زمانی که رُل اساسی را به جای فرهنگیان و دلسوزان واقعی این حوزه ، استعمارهای ملوک الطوایفی در چنگال خود گرفته اند ، شاهرگ های حیاتی آموزش و پرورش که نسل آینده هستند ، کمای سابق در کشمکش نزاع های داخلی نابود می شوند.
وقتی حرف از تجزیه کشور می شود ، تن و بدن هر ایرانی الاصلی به لرزه در می آید ، ولی مرحله کار ما از خاصیت کرخی گذشته است که شاید حواسمان نیست ، چگونه قدرت های محلی ، آموزش و پرورش را نشانه رفتند و در دوره ی فترت ، مقدمات نابه سامانی را حرفه ای تر از آینده نگری انگلیس ها برای تمام فرهنگ دوستان رقم زدند.
برای گل آلود کردن آب و گرفتن ماهی ، آستین ها بالاست. همین که در هر استان سلسله مراتب یارکشی و انتصاب افراد نالایق برای منصب ها حتی در رسته های پایین اتفاق افتاده و روز به روز بیشتر می شود ، هر فرهیخته ای را به فکر فرو می برد که عقب نگاه داشتن تجربه و کسوت معلمی در آموزش و پرورش ، جز در یک شعار دیده نمی شود .
شعاری که در سایه شومش ، چند صد میلیون انسان گرسنه ، مریض ، برهنه ، بی سواد و قلابی تحویل جامعه بشریت داده شده است.
شعاری که استعمارگران با اتکاء به آن ، چند قرن ، در اکثر نقاط جهان ، نهضت های فکری و علمی ملت ها را در هم کوبیده اند.
و بالاخره شعاری که آثار نکبت بار و ضررهای خانمان سوز و خسارت جبران ناپذیر آن ، به حساب نمی آید و ده ها سال وقت لازم است که بشریت از چنگ آن آزاد شود و شاید هم تا ابد آزاد نشود.
"باید ملت ایران را گذاشت تا در همین حالت توحش و بربریت باقی بماند "
سر گراوزلی سفیر انگلیس در ایران -  15 اکتبر 1844

کسانی که خود انتخاب کردند خدمتگزار مردم باشند ، باید برای مردم کار کنند ، خط سیاه پُر رنگی که میان خود و ملت کشیده اید و گاهی تبدیل به نرده و حفاظ شده است ، فاصله ها را زیاد خواهد کرد و این رویه دوام نمی آورد. چنانچه آشفتگی و نگرانی را در جوانان می بینید و بی تفاوت از آن رد می شوید ، همین زنگ خطری ست برای شما که زبان (ما ) را نمی شنوید .

برنامه نویسی به زبان او و کاربرد آن در آموزش و پرورش

دوشنبه, 30 تیر 1398 08:05 خوانده شده: 1410 دفعه

در همین زمینه بخوانید: