چاپ کردن این صفحه

" یک حلقه‌ی مفقوده در کلان حاکمیت در کار آموزش‌ و پرورش باید یافته و در جای خود نهاده شود؛ ...و آن اراده‌ی تغییر و‌ تحول و نوسازی و کارآمدی است "

احضار ارواح !

دکتر محمّدعلی فیاض‌بخش

وزرای آموزش و پرورش و احضار ارواح  تکرار نصب‌ها و عزل‌ها و استیضاح‌ها و استعفاها در وزارتخانه‌ی آموزش‌ و پرورش، اگر گره‌گشای مشکلات نهادینه‌شده‌ی این وزارت بود، چهار دهه آزمون و خطا کافی می‌نمود.
ماشین عظیم و ثقیل و‌ مستهلک آموزش‌ و پرورش را ساده‌انگاری است اگر بپنداریم، تنها راننده‌ای ماهر بتواند در طریق صحیح هدایت کند؛ بدون آن‌که مجموعه‌ای از دیگر امکانات به کمک بیایند.

نگاهی به عمر چهل‌ سال اخیر آموزش‌ و پرورش، دلیلی بر مدعای فوق است:
آموزش و‌‌ پرورش در طول این چهار دهه، تقریباً تمام گرایش‌های فرهنگی و سیاسی و حتی ایدئولوژیک را در سطح مدیریتی تجربه کرده است.
از زمان شهید رجایی، دومین وزیر آموزش‌ و پرورش پس از انقلاب تا امروز، صحنه‌ی آموزش‌ و پرورش، میدان تلاش‌ها و کوشش‌ها و زحمات افراد مختلف بوده است. شهید رجایی، نمایه‌ای از تحول‌خواهی انقلابی در این دستگاه بود؛ هرچند عمر کوتاه و پربرکتش این مجال را از او گرفت.

پس از او دیدگاه‌هایی از تندروترین‌ها تا محافظه‌کارترین‌ها بر این‌ مسند نشستند و هرکدام در عمر وزارت خویش اقداماتی را به عمل آوردند. چه کسانی که همچو او بالیده‌ی آموزش‌ و پرورش بودند و از کسوت معلمی به جامه‌ی وزارت رسیده بودند و چه افرادی، همچو وزیر اولین دولت اصلاحات، که یک روز هم سابقه‌ی معلمی در کارنامه‌ی خود نداشتند؛ اما به سهم خود دغدغه‌ی آموزش‌ و پرورش را داشتند.
در قطاری که انواع دیدگاه‌ها و ‌گرایش‌ها را در ایستگاه آموزش‌ و پرورش سوار و پیاده کرد، همه‌ی چشم‌ها به توانایی‌های ذاتی و مدیریتی و اجرایی لوکوموتیوران‌ها بود؛ ...و نه به دیگر تمهیدات و لوازم این قطار پرواگن. کمتر کسی به ریل‌های زیر این قطار و زیرساخت‌های زیر ریل‌ها یا فرسودگی واگن‌ها یا سوخت مناسب لوکوموتیو اندیشه کرد. همه، همیشه لوکوموتیوران را نگریستند و افت‌وخیز این قطار را در کوره‌‌ راه‌های پرپیچ‌ و خم چهار دهه، یکسره از چشم راننده دیدند.
با این نگاه، تردید نکنید، ماهرترین و‌ چابک‌ترین راننده نیز همچنان این قطار را یا در میانه‌ی کویر یا وسط پلی معلق یا در جنگلی انبوه متوقف خواهد‌کرد؛ یا زیر تیغ استیضاح، یا به عافیت استعفا و یا حتّی به رؤیای بهارستان!

وزرای آموزش و پرورش و احضار ارواح

یافته‌ی من این است که یک حلقه‌ی مفقوده در کلان حاکمیت در کار آموزش‌ و پرورش  باید یافته و در جای خود نهاده شود؛ ...و آن اراده‌ی تغییر و‌ تحول و نوسازی و کارآمدی است.

امروز، سه عنصر بودجه، نیروی انسانی ماهر و راهبرد علمیِ آموزشی-پرورشی در حلقه‌ی مفقوده‌ی آموزش‌ و پرورش پنهان شده است.
داستان بودجه از فرط تکرار، ملال‌انگیز شده است. بحث نیروی انسانی ماهر و کارآزموده، به تبَع بودجه و نیز فقر پژوهش‌های عملیاتی در مدیریت نیروی انسانی، به یک تراژدی زمان‌خورده تبدیل شده است و بالاخره مشکل راهبرد علمی درازمدت در این امر بزرگ، در دو دهه‌ی اخیر در چالش با تجارت فرهنگی و آموزشی قربانی شده است.

راهبرد «آموزش کنکوری» و «تربیت حافظه‌محور» -که در تجارت تست و‌ حل‌المسائل و مؤسسات به اصطلاح کمک آموزشی نمایان شده- راه را بر هرگونه تجدیدنظرطلبی نوآورانه و تحول‌خواهانه بسته است و تا زمانی که اراده‌ای جامع در کلان حاکمیت برای حل و رفع این سه مانع به میدان نیاید، رفت‌وآمد وزیرانی که یکی‌یکی قربانی روزمرگی‌های وزارتخانه هستند، گرهی از کار فروبسته‌ی آموزش‌ و پرورش نمی‌گشاید. بد نیست صاحبان مناصب و تصمیمات -که در این یک هفته با انواع طعنه‌ها و شماتت‌ها وزیر را به خاطر استعفایش نواختند- تصور کنند که با ادامه‌ی همین ساختار، وزیر بعدی چه معجزی رو خواهد کرد؟

گیرم «جان‌دیویی» زنده شود و یا «ابن‌مسکویه» روحش احضار گردد و یا «محمدباقر هوشیار» سر از گور به‌در آورَد!

روزنامه اطلاعات

وزرای آموزش و پرورش و احضار ارواح

پنج شنبه, 22 خرداد 1398 11:29 خوانده شده: 759 دفعه

در همین زمینه بخوانید: