چاپ کردن این صفحه

" نمی توان به وقت نیاز و خوشایند بر این رسانه ، آفرین ، بارک ا... باراند و هر وقت یادداشت ها و مطالب آن گوشۀ منافع و حیطۀ مدیریتی ما را می لرزاند ، دست به شکایت بریم ! "

حاشیه ای بر شکایت از مدیر صدای معلم : رسانه ای مستقل حامی تمام عیار برای استقلال آموزش و هویت حرفه ای معلمان !

مینو امامی/ همکار صدای معلم

شکایت از مدیر صدای معلم به خاطر دفاع از استقلال آموزش و پرورش

اصل مهم برای شاغلین یک حرفه خاص ، داشتن منافع و مزایای مشترک است. همدلی برای رفاقت و همراهی همدیگر است. رقابت صمیمانه و جوانمردانه است . دستِ یاری در دستِ همکار فشردن است. پشت گرمی مهربان و استوار برای با او بودن است. پوشانندۀ عیوب و تحسین کنندۀ محاسن یکدیگر است. دست یاری پیش کشیدن برای بالا کشاندن اوست . تقویت کنندۀ تمامی فازهای مثبت محیط کار و کاهندۀ همۀ انرژی های منفی است. همراه و حامی فزایندۀ قوا ، برای انجام وظایف است.

اما چرا ما معلمان و یا در کل فرهنگیان در نقش های گوناگون ، موفقیت تحسین برانگیز ، تلاش فزاینده ، حرکت مؤثر و.... همکار خود را یا نمی بینیم ، یا حسادت می ورزیم ، یا تخریب می کنیم .

شاید شما هم جزو آن دسته از فرهنگیان هستید که تفاوت حتی چند هزار تومان ناقابل همکار همسطح خود را تعقیب می نمایید ؟ چرا او اضافه می گیرد ؟ با یک علامت سئوال و ابهام ناراحت کننده که گاه تا اداره برای جست و جوی پاسخ نیز می روید؟

مدیر از معلمان راضی نیست ، معلمان از ایشان و معاونان ، مستخدم و سرایدار از همه ، معاونان از مدیر و.... وقتی یکی از همکارانمان به عنوان معلم نمونه کشوری و یا استانی انتخاب می شود ، فوری به دنبال محو ارزش های این موفقیت ، شروع به تخریب او می نمائیم : فرد بسیار چاپلوسی هست ، از بس با مدیر و مسئولان نشست و برخاست که بالاخره دستمزد تلاش خود را گرفت ، آدم بدبختی است از بس در دوره های مختلف آموزشی و یا علمی شرکت کرد و جشنواره تدریس برتر و تهیه مقالات و..... که شد معلم نمونه ! 

البته دلیل اصلی همۀ این سوء تفاهمات ، آیینه همدیگر نبودن ماست. به دنبال منفعت و مصلحت فردی بودن ماست. تمنای همۀ خوبی ها و نیکی ها برای خودمان است. اولویت پیشرفت و ترقی فردی نسبت به جمع است. طبیعی است چنین تربیتی ، چنان تبعاتی هم خواهد داشت. بیایید اول خود را باور کنیم بعد عظمت توانایی های شغلی خود را اقرار کنیم و بعد دست در دست یکدیگر دهیم تا آموزش و پرورش را آباد کنیم . اتحاد دستانِ درهم تنیده شده و پیوند اندیشه های ما ، مانع ورود و نفوذ غیر و بیگانه خواهد شد

راستی ما چرا همانند درخت که از تنۀ خود به خودخوری می پردازد ، در بین خودمان ، همدیگر را در مَظان اتهام و تهمت و تخریب قرار می دهیم ؟

مدیر سایت صدای معلم ، بر اثر ذکاوت و ارادۀ راسخ خود روزی روزگاری به دنبال آغاز حرکتی ناب و بسیار مؤثر برآمده است . راه های قانونی، چنین قابلیت و توانایی را در ایشان تأیید نموده است. با حفظ و رعایت چند اصل مهم در امر رسانه چون احترام به آزادی بیان ، تحمل نقد ، اصل مطالبه گری ، تعصب نسبت به هم کیشان ، انعکاس واقعیت ها و نظرات همکاران بدون سانسور حتی اگر توهین و اتهامی علیه خودشان باشد ایشان را به حامی سفت و سختی از قشر مظلوم جامعه یعنی معلمان تبدیل ساخته است و البته معلمان نیز طی این مسیر به ایشان اعتماد ورزیده و حامی استقلال رأی و دیدگاه شان گردیده اند ، زندگی روزمره و آسوده خیالی خویش با خانوادۀ محترم را فدا و تبدیل به دغدغۀ پیگیری اخبار خوشایند و ناخوشایند برای آگاهی و یا شادمانی ما نموده اند. و ما نیز برای فرار از روزمرگی و یا تقویت حس در بطن رخدادها بودن ، ساعاتی معین ، پس از خستگی و فراغت از کار روزانه ، عادتی حذف نشدنی و حتی کنترل ناپذیر خود را در تعقیب آخرین مطالب سایت ، می گذرانیم.

شکایت از مدیر صدای معلم به خاطر دفاع از استقلال آموزش و پرورش

هیجان مطالعه هر مطلب ، در برخی شور همراهی و گذاشتن نظر و یا کامنت را تحریک می کند. برخی هم برای عافیت طلبی و یا تعقیب بی تفاوتی ، فقط می خوانند. اما عده ای هم نقش تخریب و انتشار اراجیف ( سخنان یاوه و دروغ ) بر علیه مدیر سایت یا برخی از نویسندگان و یا مجموعۀ معلمان را برعهده دارند. هر چند خوشبختانه تعداد این افراد حال فرهنگی و یا غیرفرهنگی ، در این سایت انگشت شمار است اما آزاردهنده و دردآور است. برخی علامت فلش تمامی کاستی ها و بدبختی ها را به سوی خود معلمان برمی گردانند، اما راه حلی مناسب ارائه و یا با انجام فعالیتی مشابه و مفید این امر را تخفیف نمی دهند.

راستی ما در این سایت که تنها بلندگوی دردها و صدای درونمان است چه رسالتی برعهده داریم ؟ یا اصلا می بایست به عنوان یک روند مفید و مؤثر بر روی آن حساب باز کنیم و یا خیر ، فقط اوقات فراغت خود را با هیجانات مرتبط شغل مان پر می نمائیم ؟

 

انسانهای بدون هدف ، حباب روی آبند اگر آب باشد آنها هم هستند و گر نه تضمینی برای ماهیت وجودی آنان وجود ندارد. شکایت از یک رسانه که انعکاس دهندۀ منافع و مصالح 13 میلیون نفر دانش آموز و به طور تقریبی 23 میلیون اولیای دانش آموز ( والدین فوت کرده تقریبی محاسبه شده است ) و 1700000 فرهنگی شاغل و بازنشسته است ، چه منافع و یا مضراتی برای 37.700.000 نفر از جمعیت کشور دارد ؟! یعنی تقریبا 45 درصد جمعیت کشور! مگر برای انتخاب رئیس جمهور و یا نمایندگان مجلس در کشور چند درصد رأی می دهند ؟!

از لحاظ رعایت اصل دموکراسی ، حق حمایت از مدیر سایت صدای معلم که به تنهایی از هر حیث مادی و معنوی ، جسمی و روحی تلاش می کنند ، چند می ارزد ؟ آیا تقابل ارزشی با انتخابات کشور ، به عنوان یک اصل مشارکت سیاسی را دارد و یا خیر یک روزمرگی بدون ماهیت و هویت است ؟! همان هایی که از تنهاترین منتقد اطلاع رسانی فرهنگیان شکایت می کنند به وقتش نیازمند ارائه توضیح و یا اطلاع رسانی خبری خواهند شد. نمی توان به وقت نیاز و خوشایند بر این رسانه ، آفرین ، بارک ا... باراند و هر وقت یادداشت ها و مطالب آن گوشۀ منافع و حیطۀ مدیریتی ما را می لرزاند ، دست به شکایت بریم. تذکر در اسلام هم توصیه شده است ، در نامه ای به سایت ، تذکر خود را بدهیم و انتظار همراهی داشته باشیم اگر از اعمال و افعال خود و درستی آنها یقین داریم .

شکایت از مدیر صدای معلم به خاطر دفاع از استقلال آموزش و پرورش

همکاران بزرگوار ،

تا ما نتوانیم همکار خود را با تمامی کاستی ها و قوت هایش ، تحمل و همراهی نمائیم ، متأسفانه آلام و دردهای مزمن و حاد موجود در آموزش و پرورش ، درمان ناپذیر خواهد بود. این مهم شامل همۀ افراد موجود در وزارتخانه است از وزیر و مدیران کل تا مدیر مدرسه و خود معلمان و تنها رسانه مستقل صدای معلمان .
وزیر محترم ، به عنوان رأس هرم وزارتخانه ، می بایست حافظ و حامی منافع شغلی ، حقوقی ، امنیت جانی و مالی و اوضاع معیشتی تمامی افراد شاغل در وزارتخانه و دانش آموزان باشند. پایمال شدن حق و حقوق من معلم از بابت بیمه و درمان ، عدم تأمین معاش زندگی ، شرایط نامساعد و نامطلوب تدریس ، ناهمترازی حقوق فرهنگیان با سایر کارمندان در 17 وزارتخانه دیگر ، نبود کُرسی آزاداندیشی در مدارس و دانشگاه های پردیس و تربیت معلم و.... بر تعداد مشکلات و معضلات خواهد افزود . پیچیدگی متزاید در روابط شغلی به وجود خواهد آورد و هر نوع احتمال همواری در مسیر رشد و توسعه پایدار آموزشی را دست نیافتنی خواهد ساخت. کاستی های موجود در آموزش و پرورش و عدم حمایت همه جانبه از قشر محروم و به استضعاف کشیده شده ، یادآور این واقعیت است که تکرار اشتباه ، دیگر اشتباه نیست ، رویۀ زندگی است . ضعف مدیریتی است . قبول اشتباه به عنوان یک اصل مریض احوال و معیوب در روابط زندگی و یا شغلی خود با دیگران است.

ناشناس محترم و مشهور سایت ،
صد بار گفتید و هر بار پاسخ دادم اما عناد شما ، اصلا و ابدا شکستنی نیست. حتی به طور انحصاری ، برای شما یک یادداشت ویژه نوشتم ، اما نمی دانم چرا زیر آن ، گفته های دائمی خود را بازگو نکردید و انگار نه انگار ، همانند مسئولان که بهانه عدم پاسخگویی شان ، ندیدن مطلب است ، ظاهرا شما هم شتر دیدی ، ندیدی !

اگر همکار هستید و جزئی از نیروهای صفی و یا ستادی آموزش و پرورش ، عارضم که در جامعه اصلی پسندیده و زیبندۀ انسانها وجود دارد به نام آزادی و دموکراسی . در طی سالیانی بسیار دور ، امام حسین "ع" با جان و خون خود و 72 تن از اصحاب خود در دشت کربلا با حقیقت خون خود این دو را برای امت خویش هدیه بخشیدند و بعدها در مقاطعی از تاریخ ، از جمله عصر رنسانس ، عده ای با خون خود چنین مسیری را برای امروز من و شما و فردای فرزندانمان ترسیم نموده اند. لابد سال 57 - 56 هم خاطرتان هست .

دو واقعه تاریخ ایران یعنی انقلاب اسلامی و جنگ با عراق ، جان و مال و سلامتی و خون بسیاری را در راه خدا برای ماندگاری آزادی بیان و اندیشه و قلم و امنیت ، تقدیم ملت ایران کرد. حال امروز شما با کدام منطق و یا استدلال و قدرت ، اجازه و موقعیت اتهام زنی و افترابندی به مدیر محترم و یا سایر نویسندگان سایت را ، به خود می دهید ؟! این که چه کسی حامی چه کسانی است ؟ به چه کسانی رأی داده و یا تبلیغ کرده است و.... همۀ این موارد در سایۀ محترم شمرده شدن حقوق فردی و اجتماعی افراد در قانون اساسی ، دارای حریمی کاملا محرمانه و خصوصی است و شما نمی توانید با تکرار جملاتی دور از شأن هموطنی ، همکاری و انسانی در یک رسانه همه گیر علیه فرد و یا افرادی ، به دنبال تفتیش عقاید برآئید. در اسلام اصل زیبنده ای برای تثبیت دموکراسی وجود دارد به نام " ولا تجسسوا " . شما حق ورود به اذهان افراد و زوایای پنهانی آن را ندارید. خطا و اشتباه شما محرز و غیرقانونی است. اگر منطق اثبات اصول و مراتبی را دارید ، همۀ همکاران میل به مستفیض شدن دارند و گر نه ، چنین حقی باطل از سوی شما در جهت تخریب شخصیت و یا موقعیت اجتماعی و سیاسی افراد ، مطرود و مردود می باشد.

شکایت از مدیر صدای معلم به خاطر دفاع از استقلال آموزش و پرورش

سخن پایانی
من معلم هستم آن هم بازنشسته ، شما معلم هستید آن هم شاغل ، حال با مراتب متفاوت برخی معاونید و برخی مدیر و.... چه تفاوت می کند عنوان ما ، وقتی فاصلۀ بین ما فرهنگیان برابر است با مقدار مسافت سال نوری معادل ۹٬۴۶۰٬۷۳۰٬۴۷۲٬۵۸۰٬۸۰۰ متر ، بیگانگی ما از یکدیگر و یا خدای نکرده زیر آب زنی و تخریب همدیگر ، امری بدیهی اما ویرانگر است.

بیایید اول خود را باور کنیم بعد عظمت توانایی های شغلی خود را اقرار کنیم و بعد دست در دست یکدیگر دهیم تا آموزش و پرورش را آباد کنیم . اتحاد دستانِ درهم تنیده شده و پیوند اندیشه های ما ، مانع ورود و نفوذ غیر و بیگانه خواهد شد.

بیایید خودمان با خودمان بیگانه نباشیم. شما ضعف مرا دوستانه برطرف کنید و من قوت شما را صمیمانه اقرار کنم و بخل و حسد و کینه و نفرت از همدیگر را به دنیایی از شادی و نشاط و انرژی مثبت تبدیل سازیم. من با تو قدرت دارم تو با ما من . عزت و احترام و شأن شغل معلمی در سایه اصلاح نگرش و بینش ما احیا شده و تثبیت خواهد شد . زنده باد آزادی . زنده باد وطن . زنده باد معلمان متحد و متفکر. زنده باد سایت صدای معلم .

برای قدر دانستن تلاش بی امان تمامی شاعران کشورمان که معلمانی بسیار بزرگ بوده اند ، اشاره می کنم که شعر زیر بر روی بازوی "برد پیت " هنرپیشه مشهور آمریکایی به زبان انگلیسی خالکوبی شده است ، حیف است ارزش همدیگر را کم بدانیم و گرنه غارت می شویم :

از کفر و ز اسلام برون صحرائیست
ما را به میان آن فضا سودائیست
عارف چو بدان رسید سر را بنهد
نه کفر و نه اسلام و نه آنجا جائی است

و اما لحظاتی تفکر بر چند بیت از شعرایی که برای ما زیسته اند و معلم واقعی بوده اند :

من آنچه شرط بلاغ است با تو می‌گویم / تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال ( سعدی )

من از بیگانگان هرگز ننالم / که با من هرچه کرد آن آشنا کرد ( حافظ )

من نمی‌گویم سمندر باش یا پروانه باش / چون بفکر سوختن افتاده‌ای مردانه باش ( مرتضی قلیخان شاملو )

هر کسی پنج روزه نوبت اوست / دور مجنون گذشت و نوبت ماست ( حافظ )

هرکسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من ( مولوی )

در پناه حق با هم باشیم.


شکایت از مدیر صدای معلم به خاطر دفاع از استقلال آموزش و پرورش

جمعه, 13 دی 1397 13:46 خوانده شده: 2305 دفعه

در همین زمینه بخوانید: