فرض کنید امروز اولین روز مدیریت من در یک سازمان مهم است. با خود می اندیشم اگر همیشه تلاش کرده ام تا مدیران ناکارآمد را نقد و تحلیل نمایم ، حال که نوبت خودم هست چگونه می بایست متفاوت باشم و نوعی دیگر بنگرم و عمل نمایم تا مورد نقد دیگران قرار نگیرم ؟ سعی کردم موارد زیر را سرفصل قول و فعلم قرار دهم تا شاید تغییرات مثبتی در وادی مدیریت کلان و خرد در کشورم به وجود آید . همیشه یک اولی باید باشد تا دوم و سوم و.... اتفاق بیفتد.
تفکر رایج اما اشتباه آن است که با یک گل بهار نمی شود و یا یک دست صدا ندارد و یا منزه باقی ماندن در بین این همه ناپاکی تفکری ایده آلیست است اما می خواهم تلاش خود را بکنم و یقین دارم حتی اگر برخی از آنها عملی شود کلی تغییرات مثبت در جامعه ایجاد خواهد شد. البته لازم است ذکر کنم که مدرک کارشناسی ارشد در رشتۀ مدیریت دولتی را دارم و قبلا سابقۀ فعالیت در معاونت های متفاوتی را داشته ام و برای قبول سِمت جدید لحظه شماری نکرده و برای پذیرش آن یک هفته فرصت خواسته ام تا به توانایی ها و ظرفیت های خود به خوبی بیندیشم لذا خود را موظف کرده ام تا موارد زیر را تا حد توان رعایت کنم : کارکنان باید درک کنند که بین فرد ساعی و وظیفه شناس با فرد از کار در رُوی کارشکن ، تفاوت فاحشی وجود دارد
1 - از پذیرش حضوری همکاران درون و برون سازمانی جهت عرض تبریک معذورم.
2 - لطفا از طریق ایمیل و یا پیام تلفن همراه ، ابراز محبت خویش را تقدیم دارید.
3 - از قبول هر نوع هدیه و کادو و گل و..... از سوی تمامی کارکنان سازمان فوق و دیگر سازمانها معذورم.
4 - دریافت هر نوع هدیه مرا بدهکار و مجبور به انجام کارهای غیرقانونی خواهد کرد لذا با قبول سفارشات خارج از نوبت و یا غیرقانونی مجبور به ادای دِین خواهم شد. من نمی خواهم بدهکار کسی باشم و لطفا انتظارات خارج از حد توانم و یا چارچوب شغلم از من مدیر نداشته باشید.
5 - به دلیل پذیرش سِمت مدیریت سازمانی ، مجبور هستم از برخی رفت و آمدهای توقع زا ، پرهیز نمایم لذا پیشاپیش از این سروران پوزش می طلبم و انتظار دارم به حساب تغییر رفتار بنده و گرفتن ژست مدیریت و عدم ظرفیت شخصیتی ام نگذارند.
6 - از همین اولین روز مدیریت ام بر خود وظیفه می دانم جهت آشنایی با کارکنان سازمانم ، واحد به واحد در بین آنها حضور یافته و از نزدیک با آنان آشنا شوم. حتی با سرایدار و آبدارچی سازمان. چون تجارب این افراد به دلیل همکاری با تعداد زیاد مدیران هم بیشتر است و هم ارزشمند . آنان ظرایف مثبت و منفی کارکرد مدیریت ها را بهتر از هر کس لمس می کنند. این کار اگر یک هفته هم طول بکشد ارزشمند است چون وجود فاصله مابین مدیر و کارکنان باعث بوجود آمدن سوء تفاهم ، ترس و واهمه جهت برقراری ارتباطی سالم ، افزایش جوّ غیبت در محیط کاری و..... می شود. برای به حداقل رساندن این فاصله در درجۀ اول می خواهم ثابت کنم من نیز همانند آنان یک رکن سازمانی هستم و بدون آنها ، مدیریت من بی معناست.
7 - برخلاف برخی از مدیران که مسئول روابط عمومی خود را همفکر و هم جهت و فردی آشنا با خود انتخاب می کنند، من این مسئولیت را به فردی توانمند که در رشته ای مربوط تحصیل کرده و بسیار نکته سنج و حسّاس و با شهامت است واگذار خواهم کرد تا تضادها باعث نمایان شدن خطاها و لرزش ها شود و در جهت ایجاد هماهنگی و پیشگیری از تعارض ، بتوان بیشتر تلاش نمایم. قوی بودن روابط عمومی یعنی توانمندی مدیریت برای برقراری تعامل تنگاتنگ بین سازمانی و درون سازمانی .
8 - با کمک روابط عمومی سازمان خود یک پرسشنامه جهت نظرسنجی و اطلاع از آرای کارکنان تنظیم و در همین روزهای اول مدیریت خود به اجرا خواهم گذاشت تا با انتظارات و جهت فکری آنان آشنا شوم. یک مدیر زمانی موفق است که تفکرات کارکنان خود را بشناسد و در جهت تخالف با آنها بر نیامده و به ایجاد تغییرات مثبت کمک نماید.
9 - درِ اتاق من همیشه باز خواهد بود. هر چند منشی دارم اما محدودیتی برای پذیرش ارباب رجوع و همکاران خود ندارم. منشی فقط وظیفۀ هماهنگ کننده و برقراری نظم را خواهد داشت.
10- به هنگام برقراری جلسات اداری درون و برون سازمانی ، یکی از معاونان به عنوان جانشین پاسخگوی مراجعه کنندگان خواهد بود و منشی وظیفه دارد تمامی مراجعات را در فایل مربوط به من در ایمیلم وارد نماید تا سر وقت آنها را بررسی کنم و از طریق ایمیل به آنها پاسخ دهم. یکی از روش های تسریع بخش تعاملات و ارتباطات همین مقوله است که از تعداد مراجعات حضوری نیز می کاهد. منشی با دسته بندی کردن این پیام ها مرا در پاسخگویی سریع و حتمی یاری خواهد کرد.
11 - صندوق پیشنهادات و انتقادات کارکنان با مراجعین متفاوت خواهد بود و هر ماه آن را کنترل خواهم کرد. این صندوق فاکتور تشریفاتی و یا نمایشی نیست و وسیله ای بسیار مناسب در برقراری ارتباط با کسانی است که شهامت ابراز وجود ندارند.
12 - کارکنان از خوردن صبحانه در پشت میز خود پرهیز نمایند. صبحانه با رعایت نوبت در بین واحدها و کارکنان آن ، در اتاقی مخصوص سرویس داده خواهد شد. هیچ واحدی نباید خالی از فرد پاسخگو باشد. برای نماز نیز وجود فرد پاسخگو در هر واحد الزامی است.
13 - کارت ورود و خروج کارکنان ، بی طرف ترین شاخص برای کنترل نظم و انضباط است. این ساعات طی یک ماه کنترل و در صورت مشاهدۀ تکرار بیش از حد بی نظمی و تأخیر ، علت، پیگیری و نظارت خواهد شد و او را به اصلاح و یا تغییر رفتار ترغیب خواهم نمود. برخلاف برخی از مدیران که مسئول روابط عمومی خود را همفکر و هم جهت و فردی آشنا با خود انتخاب می کنند، من این مسئولیت را به فردی توانمند که در رشته ای مربوط تحصیل کرده و بسیار نکته سنج و حسّاس و با شهامت است واگذار خواهم کرد
14- در طول یک هفته به طور تصادفی به یکی از واحدها خواهم رفت و مدتی در آنجا نشسته و ناظر بر چگونگی رتق و فتق امور خواهم شد. نکات ضعیف و قوی را یادداشت نموده و در جلسه ای با آنان، موارد را بررسی خواهم کرد. کارکنان باید درک کنند که بین فرد ساعی و وظیفه شناس با فرد از کار در رُوی کارشکن ، تفاوت فاحشی وجود دارد. برای تقویت درک این تفاوت از تنخواه سازمان به کارکنان تلاشگر پاداش سفر سالانه با خانواده را خواهم داد. هر سازمانی درآمد و یا بودجه ای برای روز مبادا دارد و من به جای استفادۀ شخصی از آن جهت دادن هدیه و کادو به همترازان خود ، ترجیح می دهم کارکنان زحمتکش خود را تشویق نمایم و انگیزه های شغلی آنان را تقویت کنم. برای دفعات بعدی پاداش هایی متناسب در نظر گرفته خواهد شد چون صرف شام در یکی از رستورانها با اعضای خانواده .
15 - از پذیرش هر نوع سفر زیارتی – سیاحتی خارج از عرف پرهیز نموده و در صورت نیاز با هزینه شخصی سفر خواهم کرد. امتیاز چنین سفرهایی را برای کارمندان شایسته خود با همراهی خانواده ، به عنوان پاداش تشویقی خواهم داد.
16- برای رفت و آمد از وسیلۀ نقیلۀ شخصی و یا عمومی استفاده خواهم کرد.
17- از قدرت و توانایی نماینده مجلس و یا استاندار و فرماندار و..... برای حل و فصل مسایل کاری و معضلات اداری استفاده خواهم کرد.
18- یک نشریه داخلی برای اطلاع رسانی از فعالیت ها و عملکردهای انجام شده و مورد انتظار در سازمان خواهیم داشت و کارکنان قادر خواهند بود مقالات و نکته نظرات خود را جهت درج در آن ، ارائه دهند.
19 - تلاش خواهم کرد تا حد امکان کتب جدید و دیدگاه های نوین علم مدیریت را مطالعه نمایم و آنها را در مدیریت خود لحاظ نمایم. در ضمن اگر از کشورهای موفق و پیشروی علم مدیریت و فعالیت اقتصادی ، فیلم و یا گزارشاتی در دسترس داشته باشم حتما با کارکنان خود به تماشای آن خواهم نشست.
20 - در ایام خاصی چون روز کارمند و یا ماه رمضان و یا ولادت معصومین و..... حداقل در طی یک سال ، دو بار با کارکنان خود جهت صرف
ناهار و یا شام ، یکجا جمع شده و روابط انسانی مستحکمی را به وجود خواهم آورد.
قدرمسلم موارد بسیار دیگری نیز هست که دارای اهمیت و ارجحیت است تا مسئولیت خود را به نحو احسنت انجام دهم لذا تلاش خواهم کرد بر روی موارد دیگر نیز حین انجام وظیفه و برخورد با آنها ، حساسیت نشان دهم. برای من شرط اول مدیریت ، تقویت روابط انسانی است لذا با در کنار آنها بودن و همراهی آنان در فراز و نشیب ایام ، فاصلۀ خود را با آنان به حداقل رسانده و سازمان را همگی با هم مدیریت خواهیم کرد.
مدیریت فصل تمایز انسانها از یکدیگر نیست. حساسیت مسئولیت مدیر در توانمندی او برای حل و فصل مشکلات و معضلات سازمانی و رهبری و هدایت مجموعۀ افراد زیرمجموعه است. یک مدیر وقتی خود را تافته ای جدا بافته از مجموعۀ افراد سازمان تحت سرپرستی خود می بیند، پشت درهای بستۀ مدیریت و دیوار بلند جدّیت و قاطعیت خشک و غیرمنعطف ، تنها می ماند. یک مدیر می بایست از حلقۀ جادویی مقبولیت ، محبوبیت و موفقیت عبور کند تا بتواند باری از دوش جامعه بر داشته و بر زمین بگذارد نه این که حجم و ضخامت آن را بیفزاید.
مدیر موفق فردی است که وقتی مدت انجام مأموریت اش تمام می شود و هنگام خداحافظی فرا می رسد همه از رفتن او دلتنگ و ناراحت باشند نه خوشحال و هیجان زده. می توان همه چیز را جور دیگر نگاه کرد فقط کافی است چشم ها را بشوئیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید