پرده اول (تولد کوروش) :
تولد کوروش با افسانه های هندی و اروپایی عجین شده است.
هرودوت مورخ نامدار معتقد است که کوروش پادشاه هخامنشی بوده و حدود سی سال بین کمبوجیه اول و دوم حدود 600 سال قبل از میلاد بر بخشهایی از ایران کنونی از رود سند تا آناتولی حکمرانی کرده است.
در مقابل نیکلاس دمشقی معتقد است که پدر و مادر کوروش افرادی عادی و چادرنشین، و البته پدرش سارق حرفه ای و غیر هخامنشی بوده است.
به هر حال کوروش در زمان حکمرانی ابتدا حکومت مادها را در هگمتانه همدان برانداخت و در بهار سال 539 آهنگ فتح بابل نمود و بدون جنگ با کمک مردوک بابلی یهودیان را به کنعان بازگرداند.
استوانه کوروش در سال 1971 به زبانهای بین المللی ترجمه شده و نقل است که بدل منشور کوروش در تالار اصلی شورای امنیت و تالار قیومت نیویورک نصب شده است.
پرده دوم (کوروش جهانگشا) :
آنچه مسلم است کوروش نیز همچون سایر جهانگشایان بزرگ همانند چنگیزخان، اسکندر و تیمور و ... برای بسط و توسعه قلمرو فرمانرواییش دست به جنگهای خانمانسوز و ویرانگر زده است.
همان قدر که چنگیزخان در نزد ما خونخوار و وحشی به شمار می آید، به همان نسبت در بین مغولها منجی تمام عیار آسمانی و طلایه دار پیشرفت و توسعه برای جامعه مغولها می باشد. (دو روی متضاد سکه از منظر مخاطبان متفاوت) غ لذا کوروش نیز در بوته نقد و قضاوت دوگانه و کاملا متضاد (منجی آسمانی و جهانگشای عادل وارسته برای پارسیان و همین طور خونخواری وحشی و متجاوز به جان و مال ملل مغلوب البته بجز بابل) است.
یهودیان کوروش را مسیح از جانب یهوه / روحانیان بابل وی را برگزیده مردوک / رومیان او را شاهزاده ای بزرگ و سیاستمداری باهوش / اهالی آسیای میانه وی را خونخواری تمام عیار و متجاوزی ششدانگ و... می دانند.
آنچه مشهور است کوروش خود زرتشتی بوده و پرستشگر اهورامزد است و در فتوحاتش به سنت ها و ادیان ملل مغلوب به دیده احترام می نگریسته است. ما در پردازش تاریخ و نکوداشت شخصیت های مؤثر نباید در ورطه افراط و تفریط غوطه ور شویم. مطلق نگری صفر یا صد و افتادن در دام توهمات ملی گرایی و همچنین ندیدن نقش بی بدیل کوروش در برهه زمانی خویش نه تنها گرهی از مشکلات ما نخواهد گشود، بلکه خود مسبب کینه ها و نفرتها و توهمات بی پایان خواهد شد
پرده سوم (کوروش ذوالقرنین) :
برخی از یهودیان در عهد عتیق معتقدند کوروش ذوالقرنین (قوچ صاحب دو شاخ) و پادشاه پارسیان و مادها است.
علامه طباطبایی معتقد است هرچند اشکالات جدی به دوران جوانی کوروش وارد است، ولی ذوالقرنین بودنش قابل قبول تر است.
مایل اچ هارت معتقد است کوروش 87 امین فرد تاثیرگذار در تاریخ است.به قول دکتر شریعتی فردوسی در شاهنامه گرانسگش در خصوص کوروش و هخامنشیان کلاً ساکت و خاموش است، هرچند عده ای سعی در القاء کوروش بودنِ کیخسرو دارند.
البته هستند منتقدانی فارس زبان همچون پورپیرار که کلیت کاخ های عظیم مجموعه پاسارگاد را دست ساخته یهودیان با تکمله پهلوی دانسته و تاریخ هخامنشیان را با استنادات خاص خود به زیر رادیکال می برد و جالب تر آنکه هنوز به جز فحاشی و اطلاق نسبت جاسوسی و خائنی به وی جواب علمی و متقنی به ایرادات امثال پورپیرار داده نشده است.
احمدی نژاد نیز معتقد بود کوروش جوانی نجیب و بسیجی واقعی زمانش بود!
پرده چهارم (مرگ و آرامگاه کوروش) :
عده ای معتقدند آرامگاه کوروش در یک کیلومتری جنوب غربی کاخهای پاسارگاد است. در حالیکه اولین بار در سال 1818 کرپورتو جهانگرد و دیپلمات انگلیسی حدس زد که (مقبره مشهد مادر سلیمان) ممکن است همان گمشده تاریخ، آرامگاه کوروش باشد.ولی با توجه به داستان مرگ و جداشدن سرِ کوروش به دست آنا تومروس در آسیای میانه و انداختن سرش در خیک پر از خون انسانی و انتقال جنازه به مسافت بیش از 3000 کیلومتر (از آرال تا پاسارگاد) با چارپایان آنهم در بستر شکستی سنگین با 200 هزار کشته از آناتومروس ترک باید به آرامگاه کوروش با شک و تردید نگریست.
چرا که حداقل یک ماه زمان لازم است تا چاپارهای آنروز بتوانند با امکانات آن زمان، جنازه متلاشی کوروش را از بین لشکر پیروز آناتومروس به سلامت به پاسارگاد برسانند.
پرده آخرکوروش نیز به سان خیلی از پادشاهان موثر و بزرگ ایران زمین (همانند نادر شاه افشار، شاه اسماعیل، شاه عباس کبیر و ...) در گسترش، انسجام و اتحاد ایران خدمات و زحمات زیادی را متحمل شده است. همانطور که اگر نبود فداکاری شاه اسماعیل جوان، الان چیزی به نام ایران در صفحه روزگار معنا نداشت.
ما در پردازش تاریخ و نکوداشت شخصیت های مؤثر نباید در ورطه افراط و تفریط غوطه ور شویم. مطلق نگری صفر یا صد و افتادن در دام توهمات ملی گرایی و همچنین ندیدن نقش بی بدیل کوروش در برهه زمانی خویش نه تنها گرهی از مشکلات ما نخواهد گشود، بلکه خود مسبب کینه ها و نفرتها و توهمات بی پایان خواهد شد.
و مخلص کلام اینکه توسعه نیافتگی و ناکامی های تاریخی ما با بزرگ نمایی و یا تخفیف شخصیت هایی چون کوروش تسکین نخواهد یافت و حلقه های مفقوده توسعه نیافتگی ترمیم نخواهد شد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید