سرانجام استيضاح وزير آموزش و پرورش تقديم هيات رييسه مجلس شد. طبق آييننامه داخلي مجلس ابتدا موضوع استيضاح به کميسيون آموزش و تحقيقات ارجاع داده ميشود و وزير آموزش و پرورش يک هفته فرصت دارد تا در کميسيون مربوطه حاضر شده و درباره محورهاي استيضاح توضيح دهد و در صورت قانع نشدن استيضاحکنندگان، استيضاح وزير آموزش و پرورش قابل اعلام وصول و طرح در صحن علني مجلس خواهد بود.
تقريباً يکسال پيش، سيدمحمد بطحايي عليرغم همهي انتقادها و مخالفتهاي کارشناسان و منتقدان حوزه آموزش و پرورش توانست با رايزني و لابيگري، نمايندگان مجلس را با خود همسو کرده و به طرز غيرمنتظرهاي بر صندلي وزرات تکيه زند.
اگرچه موافقان آن روزهاي بطحايي بر اين باور بودند که او به عنوان وزيري منتخب از بدنه آموزش و پرورش با مشکلات و چالشهاي اين وزارتخانه آشناست اما در جبهه مقابل، مخالفان حضور بطحايي در وزارت آموزش و پرورش، انتخاب او را ادامه سياستهاي نامطلوب دولت در اين حوزه تلقي کرده و حضور او در وزارت آموزش و پرورش را بازگشت به عقب ميدانستند.
به باور آنان، بطحايي توان مقابله با حجم بالاي چالشهاي پيچيده آموزش و پرورش را نداشته و نميتوانست منشا تحولاتي مثبت و سازنده باشد چراکه وزارتخانه پرمخاطب آموزش و پرورش مديريت خاص و منحصر به فرد خود را ميطلبد و با توجه به پيشينه کاري بطحايي، او را فاقد توانمندي لازم در اين حوزه مي دانستند.
سيدمحمد بطحايي در يکسال گذشته عملاً در حل مشکلات مالي « وزارتخانه مطبوعاش» ناکام ماند تا يکبار ديگر مشخص شود نگاه سطحي و مقطعي به مشکلات اين حوزه و فدا کردن مصالح اکثريت فرهنگيان در راستاي کسب رضايت طيفهاي مختلف سياسي باعث فرصتسوزي و تکرار اشتباهات قبلي خواهد شد. به باور کارشناسان و صاحبنظران مسائل آموزش و پرورش، بطحايي نه تنها در حل مشکلات اقتصادي آموزش و پرورش ناتوان بوده است بلکه در اجراي سياستهاي آموزشي و تربيتي نيز کارنامه قابلي از خود ارائه نداده است.
بيشک مسير اصلاح و نوسازي ساختار کهنه و فرسوده آموزش و پرورش بسيار دشوار است اما نمايندگان مجلس ميتوانند با واقعبيني، نگاه تخصصي و برنامه محور، به دور از شعار زدگي براي ترميم ساختار بيمار آموزش و پرورش تلاش کنند اگرچه خبر استيضاح وزير آموزش و پرورش اکثريت جامعه فرهنگيان را خوشحال کرده و در صورت اعلام وصول و طرح در صحن علني مجلس آن را مي توان اقدامي مثبت در جهت خواسته آنان تلقي کرد اما با نگاهي واقعبينانه به محورهاي استيضاح وزير آموزش و پرورش به سادگي ميتوان فهميد که بخشي از عقبماندگيها و نابهسامانيهايي که امروز گريبان نظام آموزش و پرورش، معلمان و دانشآموزان را گرفته به دليل بيتدبيري، ناتواني و ضعف وزرای آموزش و پرورش بوده است و بخش مهمتر به نگاه سنتي و هزينهاي سياستگذاران کلان و خصوصاً دولتمردان به مقوله آموزش و پرورش بر ميگردد.
بدون ترديد همه مشکلات، عقبماندگيها و ناكاميهاي وزارتخانه عريض و طويل آموزش و پرورش زير سر وزير اين وزارتخانه نيست و نهادها و ارگانهاي ديگر در به وجود آمدن بخشي از مشکلات ساختاري آموزش و پرورش مقصرند.
بهزعم نگارنده درحالي که بخش اعظمي از مشکلات کنوني آموزش و پرورش، به عدم توجه و اهتمام جدي دولتها به حل مشکلات ريشهاي و زيرساختي اين حوزه بر ميگردد؛ آمدن و رفتن وزراي آموزش و پرورش باعث تغيير و تحولي چشمگير در بزرگترين دستگاه اجرايي کشور نشده و نخواهد شد.
اين روزها آموزش و پرورش به عنوان بزرگترين نهاد آموزشي و تربيتي کشور در معرض مشکلات پيچيده و نابهسامانيهاي بسيار جدي قرار دارد. عدم توجه به آموزش و پرورش و اهتمام به حل مشکلات بزرگترين دستگاه اجرايي کشور موجب مستولي شدن روزمرگي بر معلمان و به تبع آن بر نظام آموزشي شده است.
شوربختانه در سالهاي اخير بهسبب سياستها، غفلتها و بيتدبيريها در برنامهريزيهاي کلان، سطح زندگي و رفاه معلمان و بهتبع آن جايگاه اجتماعي آنان نهتنها بهبود نيافته که از بسياري جهات بدتر هم شده است.
سخني با منتخبان ملت؛
رويکرد کنوني بهارستان نشينان به مقوله آموزش و پرورش و عدم توجه به مطالبات و انتظارات فرهنگيان، موجب ترديد در اراده آنان براي حل مشکلات اين حوزه شده است. به نظر ميرسد برخلاف تمامي اظهارنظرها و ادعاها، دغدغههاي فرهنگيان چندان براي نمايندگان مهم نيست و فقط در بزنگاه انتخابات براي اردوکشي سياسي به آنها بها داده شده و بعد از گذر از اين وادي با پشتيباني همين معلمان، در وقت نياز مصالح و منافع آنان قرباني تعلقات جناحي و سياسي ميشود.
در شرايط كنوني نياز به تحول در بزرگترين دستگاه اجرايي کشور ضرورتي اجتناب ناپذير است. اما نبايد فراموش کرد که تحول در آموزش و پرورش صرفاً جابه جايي وزير نيست و نياز به عزم ملي، حمايت مجلس شوراي اسلامي، رئيسجمهور و سازمان برنامه و بودجه دارد.
بيشک مسير اصلاح و نوسازي ساختار کهنه و فرسوده آموزش و پرورش بسيار دشوار است اما نمايندگان مجلس ميتوانند با واقعبيني، نگاه تخصصي و برنامه محور، به دور از شعار زدگي براي ترميم ساختار بيمار آموزش و پرورش تلاش کنند.
شرايط نامطلوب اين روزهاي آموزش و پرورش نه به نفع دولت است و نه به صلاح آموزش و پرورش. از اين رو از نمايندگان مجلس خصوصاً نمايندگاني که در سايه حمايت معلمان به بهارستان راه يافتند انتظار ميرود؛ احساس مسئوليت و تصميم منطقي و عاقلانه را جايگزين مصلحتانديشي و حفظ منافع حزبي و جناحي نمايند و بر اساس خواست و نظر اکثريت فرهنگيان براي ايجاد تحولي لازم و ضروري بکوشند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید