پس از خروج آمریکا از برجام و نقض یک سویه تعهدات این کشور که توسط دولت قبل اوباما مورد تایید و تصویب قرار گرفته بود برخی از نمایندگان مجلس اقدام به آتش زدن پرچم آمریکا در صحن علنی مجلس کردند .
روزنامه پرتیراژ گاردین انگلیس در شماره 53450 ( دهم می ) تصویر شادمانی نمایندگان از به آتش کشیدن پرچم آمریکا و متن برجام در مجلس شورای اسلامی را منتشر کرده و نوشته است آتش خشم از خروج ترامپ از برجام به مجلس ایران رسیده است. آنها در این شرح عکس البته اشاره کردند که دولت حسن روحانی و اروپا تصمیم گرفته اند بدون آمریکایی ها این توافق را ادامه دهند.
در این ارتباط برخی دیگر از نمایندگان مجلس مواضع دیگری اتحاذ کردند .
علی مطهری، نایب رئیس مجلس، این اقدام را رفتاری «بد» توصیف کرده و گفته است: «کار عاقلانه» و «درستی نبود».
همچنین پروانه سلحشوری، رئیس فراکسیون زنان مجلس، این اقدام را «خارج از عرف و اخلاق» خوانده و گفته است: نمایندگانی که این اقدام را انجام دادند «از ابتدا مخالف برجام بودند». فراموش نکنیم نمایندگان مجلس و سایر مدیران و تصمیم گیران هم زمانی پشت این نیمکت ها و در محضر ما معلمان بوده اند
خانم سلحشوری در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا، با تأکید بر اینکه «آتش زدن پرچم به معنای ضدیت با نماد ملی مردم هر کشور است» گفت: «در تمام این سالها جایی نشنیده و ندیدهام که مردم آمریکا پرچم ایران را آتش بزنند؛ چرا که اختلافات میان دو کشور ایران و آمریکا در سطح حکومت و دولتهاست، نه ملتها».
مدرسه هم به جای آموختن زندگی و حقوق شهروندی و فرهنگ مطالبه گری و پرسشگری و فن گفت و گو و تفکر نقادی به محلی برای اتلاف وقت ، کشتن روح انسان ها و خلاقیت ها و دکان داری و کاسبی تبدیل می شود همزمان فاطمه سعیدی، نماینده تهران در مجلس، نیز در پیامی توییتری نوشت که آتش زدن برجام و پرچم آمریکا توسط برخی نمایندگان را «عملی در راستای تامین منافع ملی» نمیداند.
خانم سعیدی تاکید کرد که «پرچم یک کشور نماد یک ملت است و وظیفه ماست به همه ملتها احترام بگذاریم».
محمود صادقی، نماینده تهران در مجلس، نیز در پاسخ به یکی از کاربران در توییتر که پرسیده بود چرا مانع از این اقدام نشد گفته است کاری از دست او برنمیآمده است.
شما بگو تو اون لحظه من چکار میتونستم بکنم؟!
شمار دیگری از نمایندگان مجلس نیز، از جمله علیرضا رحیمی، نماینده تهران، از آتش زدن پرچم آمریکا در صحن علنی مجلس انتقاد کردهاند.
رئیس مجلس نیز قانونا اداره مجلس را بر عهده دارد با چند کنایه مانند این که آتش هم نمی گیرد ... و یا نمایندگان مواظب باشند مجلس را به آتش نکشند ؛ از کنار آن گذشت ...
« پرچم یک کشور » نشان دهنده هویت و نیز تاریخ آن جامعه است و مهم تر از آن مورد توافق قاطبه ملت آن کشور است .
آتش زدن و حتی له کردن پرچم یک کشور به نوعی توهین به فرهنگ یک ملت است هر چند ممکن است ما به سیاست های آن کشور انتقادات جدی داشته باشیم .
رفتار این عده از نمایندگان مجلس می باید مورد تحلیل دقیق تر و عمیق تر قرار گیرد .
آیا نمایندگانی که قاعدتا باید عصاره فضایل ملت باشند و جایگاه آنان در راس امور تعریف شده است این گونه مسائل و یا موضوعات را نمی دانند و یا متوجه نمی شوند ؟
آیا آن ها نمی فهمند که حرکت آن ها در جهان بازتاب دارد و مورد تفسیر و تحلیل افکار عمومی دنیا و مردم قرار می گیرد و عوارضی و پیامدهایی برای کشور دارد ؟
آیا این نمایندگان نمی دانند که هزینه این گونه حرکات احساسی و نمایشی را در نهایت " مردم " باید بدهند ؟
آیا این گونه حرکات ناشی از غیرت انقلابی است ؟
آیا بهتر نبود این نمایندگان قبل از این گونه اعمال و اقدامات کمی در موضوع مطالعه کرده و با ادبیات تحلیلی ؛ کارشناسی و مستدل سخن می گفتند تا جهان بداند که ما چه هستیم و که هستیم ؟
ما با یک جامعه " منفعت طلب " مواجهیم که افراد قبل از هر چیز ابتدا منافع فردی خویش را در آن جسته و معمولا کسی کاری با منافع ملی و آینده جامعه ندارد پیش تر گفته ام و باز هم تاکید می کنم که در جامعه ما عموما افراد بر اساس منافع و مصالح خویش عمل می کنند .
متاسفانه این قاعده ای است که در جامعه منفعت گرای ما نهادینه شده است و اصلاح آن نیاز به کار عمیق و کارشناسی و مستمر دارد .
کیست که نداند همین نمایندگان مجلس برای آن که در حوزه انتخابیه خود به اصطلاح " جای پای خویش را محکم کنند " چه فشارهایی را بر وزیر و مسئولان وزارت آموزش و پرورش را وارد که نمی کنند ؟!
تاکنون موارد متعدد و فراوانی از دخالت نمایندگان مجلس ( راست و چپ ) در عزل و نصب های مدیران آموزش و پرورش در همین رسانه صدای معلم منتشر شده است که البته آخرین آن به عزل « خدانظر دریکوند » مدیر کل آموزش و پرورش لرستان انجامید .
خدانظر دریکوند در مراسم تودیع و معارفه مدیران آموزش و پرورش لرستان چنین می گوید :
" به دوستان عزیز نماینده پیشنهاد میکنم اگر توان امضاء جمع کردن تان را صرف رفع مشکلات کارخانجات و احیای صنایع تولیدی و اشتغالزایی در حوزهی انتخابیه خود کنید و لشکر جوانان تحصیلکرده بیکار و فهیم همشهری را سر یک لقمه نان حلال بیندازید دیگر نیازی به چینش افراد در آموزش و پرورش و تبلیغات انتخاباتی با هزینههای سنگین ندارید.
من معتقد هستم که محیط آموزش و پرورش باید به دور از ریا، چاپلوسی، نابرابری، بیاعتمادی، نفاق و افراطگری باشد، زیرا آموزش و پرورش تنها با با فضاهای آرام بهبود مییابد.
در طول مدت کوتاه خدمت خود بنده و همکارانم روزانه با دهها عامل مزاحم از جانب کسانی مواجه بودیم که برای بر هم زدن تمرکزمان از هر کاری بهره میگرفتند، باید دانست که ایجاد اختلال در دستگاه تعلیم و تربیت گناهی سنگین و نابخشودنی است.
سالیان سال است که برخی از نمایندگان مجلس در جای جای ایران اسلامی به جای حمایتهای سیاسی و فکری از آموزش و پرورش سرگرم مهرهچینیهای غیراصولی در دستگاه تعلیم و تربیت هستند. آیا قیمت تمام شده یک صندلی سبز در بهارستان با میزان کار انجام شده برای همه مردم ایران تناسب و هماهنگی دارد ؟
در نشستها من از کمبود تجهیزات میگفتم آنها از عزل و نصبها، من از تلاش برای جذب اعتبارات میگفتم آنها از عزل و نصبها به همین دلیل میدانستم با مشکل سختی روبه رو هستم.
اگر موضوع دیدارهای پیدرپی و رفت و آمدهای هفتهایتان به وزارت آموزش و پرورش را صرف مشکلات این دستگاه میکردید به طور حتم معلمان فهیم و دانشآموزان و خانواده خود قدردان زحمت شما بودند و به موقع پاسخ خیراندیش شما را خواهند داد. "
این نمایندگان که البته خیلی هم کم نیستند هر از چندگاهی با پوشش " مطالبات فرهنگیان ؛ " علم " استیضاح " را برافراشته و سعی می کنند طوری صحبت کنند و یا موضع گیری کنند که نشان دهند واقعا دلسوز معلمان و مردم هستند .
اما مشاهدات ، تجربیات و مستندات اکثرا نشان می دهند که این ها " غیرواقعی " هستند و آن ها بیش از آن دلشان به حال آموزش و پرورش و معلمان بسوزد در فکر خود و منافع خویش هستند .
هزینه برگزاری یک روز جلسه علنی مجلس با احتساب 4 ساعت حدود 5 میلیارد و و 335 میلیون تومان است یک فرضیه قوی و نزدیک به " درست " که می توان برای رفتار این تعداد از نمایندگان مجلس بر اساس اصل " منفعت طلبی " جامعه ایرانی مطرح کرد همانا گرفتن مجوز تایید صلاحیت برای دور بعدی است .
این نمایندگان احتمالا محاسبه می کنند که در صورت مشارکت حداقلی مردم در حوزه انتخابیه و نیز حذف رقبای خویش توسط « شورای نگهبان » می توانند یکه تاز میدان بوده و آینده شغلی خویش را از این طریق تضمین کنند .
به عنوان یک معلم و نیز مدیر این رسانه می توانم شهادت دهم که صداقتی در این عده از نمایندگان برای پی گیری امور در چارچوب رعایت مصالح و منافع ملی ندیده ام .
آیا شده است که غیرت انقلابی این نمایندگان در برابر دانش آموزانی که در طویله و یا زیر سقف های لرزان درس می خوانند به جوش آید ؟
آیا شنیده شده است که این نمایندگان بخشی از حقوق خود را به مدارس محروم بخشیده و یا صدای رسای دانش آموزانی باشند که به علت مشکلات اقتصادی و فقر نتوانسته اند تحصیل کنند و به کارگری و امرار معاش روی آورده اند ؟
آیا آن نماینده مجلسی که نگران عزل و نصب های مدیریتی است به عنوان مثال شده است که خبری از خانواده معلم فداکار " کاظم صفرزاده " بگیرد که بداند چگونه زندگی می کنند ؟
آیا این نمایندگان مجلسی که حقوق خود را از مردم می گیرند و دم از حقوق مردم می زندد ؛ شده است که تاکنون در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق معلمان حق التدریسی که ماه ها حقوق نمی گیرند و نمونه عینی آن معلم فداکار "حمیدرضا گنگوزهی " بود مانند مرحوم فقید " آیت الله طالقانی " یک بار روی زمین بنشینند ؟
پیش تر نوشتم : ( این جا )
" ....نکته مهم و راهبردی این جاست که این " شفاف سازی " و محاسبه " داده ها و ستادها " نباید فقط منحصر به مدیران دولتی شود .
فرمول شفاف سازی باید به همه ارکان و اجزا تسری داده شود .
مطابق آمار ، هزینه برگزاری یک دقیقه جلسه علنی مجلس در سال 95 حدود 22 میلیون و 250 هزار تومان ، هزینه برگزاری یک ساعت جلسه علنی مجلس ، حدود یک میلیارد و 335 میلیون تومان و هزینه برگزاری یک روز جلسه علنی مجلس با احتساب 4 ساعت حدود 5 میلیارد و و 335 میلیون تومان است . ( این جا )
حقوق ها و پاداش های نجومی و لزوم شفافیت و پاسخ گویی یک نماینده مجلس باید دقیق و شفاف توضیح دهد که به ازای حقوقی که دریافت می کند چه آورده ای برای مردم و جامعه اش دارد ؟
آیا قیمت تمام شده یک صندلی سبز در بهارستان با میزان کار انجام شده برای همه مردم ایران تناسب و هماهنگی دارد ؟ "
اگر وزیر آموزش و پرورش می گوید که در این وزارتخانه بهره وری پایین است چرا مرکز پژوهش های مجلس که یک نهاد کارشناسی است گزارشی از میزان " بهره وری " نمایندگان مجلس را به افکار عمومی و مردم ارائه نمی کند ؟
چرا وزیر آموزش و پرورش و سایر مسئولان این وزارتخانه این موضوع را به عنوان " یک مطالبه " در تربیون های خود مطرح نمی کنند ؟
تفاوت آن نماینده مجلس با دانش آموزانی که به خاطر سخت بودن محتوای سوالات امتحان نهایی اقدام به آتش زدن کتاب کردند چیست ؟
نماینده مجلسی که خود را نماینده مردم می داند فرقش با معلمی که به خاطر انتقاد از کار معلمان و یا زیاد بودن تعطیلی آنان در یک روزنامه اقدام به آتش زدن روزنامه در حیاط مدرسه و در برابر چشم دانش آموزان می کند چیست ؟
البته این منفعت طلبی ها فقط محدود و منحصر به نمایندگان مجلس هم نیست .
ما با یک جامعه " منفعت طلب " مواجهیم که افراد قبل از هر چیز ابتدا منافع فردی خویش را در آن جسته و معمولا کسی کاری با منافع ملی و آینده جامعه ندارد .
افراد در مدرسه به جای آموختن کار گروهی و احترام به منافع جمع فقط یاد می گیرند که چگونه ذهن خود را از محفوظات انباشته و در کنکور از دیگران عقب نمانند .
مدرسه هم به جای آموختن زندگی و حقوق شهروندی و فرهنگ مطالبه گری و پرسشگری و فن گفت و گو و تفکر نقادی به محلی برای اتلاف وقت ، کشتن روح انسان ها و خلاقیت ها و دکان داری و کاسبی تبدیل می شود .
فراموش نکنیم نمایندگان مجلس و سایر مدیران و تصمیم گیران هم زمانی پشت این نیمکت ها و در محضر ما معلمان بوده اند .