مدتی بود که قصد نوشتن مطلب در مورد مسائل فرهنگیان را نداشتم، اما هر روز که خبرهای مرتبط با آموزش و پرورش را مطالعه می کنم، شاهد ظلمی دیگر می شوم که سکوت در برابر آن غیر ممکن است.
به خبر زیر توجه کنید :
رئیس کمیسیون آموزش، تحقیقات مجلس شورای اسلامی :"میانگین دریافتی معلمان استانهای کشور ماهانه 18 میلیون ریال است "
منبع ( این جا )
نکته ی جالب تر اینکه: این مبلغ در سایر دستگاهها 20 میلیون ریال است.
البته ایشان ذکر نکردند که منظورشان از سایر دستگاه ها کدام دستگاه هاست؛ چون در این مواقع به راحتی برخی خود را خارج از شمول دستگاه های دولتی می دانند و جنابشان احتمالا دستگاه های خارج از شمول قانون خدمات کشوری را لحاظ ننموده اند.
اما آیا جناب زاهدی که خود زمانی وزارت علوم و تحقیقات کشور را عهده دار بوده است، از واقعیت های زیر بی خبر است؟
1- در هیچ کجای دنیا حقوق کادر آموزشی را با کارمندان دون پایه مقایسه نمی کنند؟ بلکه همیشه دریافتی معلمین، به ویژه معلمین پایه های اول و دوم ابتدایی، جز بالاترین های کشور و قابل مقایسه با وزرا و کارشناسان ارشد و گاهی بالاتر است .
به عنوان مثال در کشور سوئد میانگین حقوق دریافتی بابت 40 ساعت کار هفتگی حدود 17000 کرون(حدود7 میلیون تومان) است در حالی که برای تدریس 20 ساعت هفتگی برای یک معلم در دوره شش ساله اول، بیش از 25000 کرون خواهد بود.
2- آیا جناب زاهدی بی خبر است که میانگین مدرک تحصیلی فرهنگیان حدود 4 سال از میانگین مدرک تحصیلی سایر کارکنان دولت بیشتر است؟ و چرا با سطح سواد بالاتر دریافتی کمتری دارند؟
سطح سواد در آموزش و پرورش فقط با وزارت علوم قابل مقایسه است و سایر کارکنان دولت از نطر سطح سواد و مدرک تحصیلی به هیچ عنوان قابل مقایسه یا آموزش و پرورش نیست و از این جهت مقایسه حقوق فرهنگیان با میانگین دریافتی آنها کار خطایی است.
3- جنابشان از مزایای دریافتی سایر کارکنان دولت اطلاع ندارند و یا نمی دانند که دریافتی کارکنان غیرفرهنگی دولت، بسیار بالاتر از مبالغی است که در حکم کارگزینی درج شده است، در حالی که در آموزش و پرورش هیچ یک از آن مزایا وجود ندارد.
مزایایی مانند : حق مسکن، حق غذا، حق ایاب و ذهاب، حق شیفت، شب کاری، دور کاری، حق دوری از مرکز، اضافه کاری 80ساعته (بدون حضور در محل کار)، کمک هزینه تحصیل فرزندان، کمک هزینه ازدواج ...
همچنین : وام های کم بهره، وام خرید مسکن، وام تعمیر مسکن، کمک هزینه خرید آجیل، کمک هزینه های مربوط به روزهای پدر - مادر - زن و ....
4- جناب آقای زاهدی، ذکر نکرده اند که کدام "سایر دستگاه ها" میانگین حقوق دو میلیون تومان دارند، آیا دستگاه ذیل لایحه ی خدمات کشوری است؟ آیا ایشان از میانگین حقوق دستگاه هایی که خود را با مصوبه های رنگارنگ از شمول ابن لایحه خارج کرده اند، خبر دارند؟
ایشان از میانگین حقوق قضات و نمایندگان مجلس و نهاد ریاست جمهوری و پزشکان و ... هم اطلاع دارند؟
5- حکم کارگزینی سال 94 بنده با 24 سال سابقه تدریس و مدرک فوق لیسانس ریاضی، بعد از اعمال 14 درصد افزایش، 18 میلیون ریال است، یعنی باید حدود نیمی از فرهنگیان مدرکی بالاتر از فوق لیسانس و سابقه ای بیش از 24 سال داشته باشند تا میانگین دریافتی ما به 18 میلیون ریال رسیده باشد، تازه آن هم به شرط اینکه عددهای اعلام شده توسط ایشان مربوط به سال قبل نبوده باشد!
6- جناب آقای زاهدی بهتر است به جای سفرهای استانی به قصد "بررسی مسائل و مشکلات آموزشی استانهای مختلف از جمله مسائل فرهنگیان"، بهتر نیست توضیح دهند که از اردیبهشت 93 تا فروردین 94 چه اتفاقی رخ داده است که ایشان از خیل مخالفین با تصویب "نظام رتبه بندی" به موافقین پر و پا قرص پیوسته اند؟
مگر ایشان به شدت با آن مخالف نبودند؟
7- آیا جناب آقای زاهدی و سایر اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات، اطلاعی از کار مفید کارکنان دولت و فرهنگیان دارند؟ ایشان اطلاع دارند که فرهنگیان بار کار مفید سایر! کارکنان دولت را هم به دوش می کشند و حتما می دانند با حذف فرهنگیان از کارکنان دولت و محاسبه کار مفید روزانه آنان به عددی کمتر از 40 دقیقه در روز خواهیم رسید!
8- چرا بودجه های مربوط به آموزش و تحقیقات باید در وزارتخانه های دیگر هزینه شود و آموزش و پرورش هیچ سهمی از آن نداشته باشد؟ خود اطلاع دارم که بسیاری از همکاران فرهیخته و پژوهشگر بنده، کارهای پژوهشی بسیاری را برای سایر نهادها انجام می دهند که می توان با تخصیص بودجه این کارهای پژوهشی را در وزارت آموزش و پرورش و با رویکردهای آموزشی انجام داد.
آیا ریاست محترم کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، اطلاع دارند که چه مدت است بودجه ی ناچیز پژوهشکده های معلم و معاونت های پژوهشی استان ها، پرداخت نشده است؟
9- آخرین مورد هم اینکه، آیا اصولا رئیس محترم کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، فرهنگیان کشور را مشمول کمیسیون خود می دانند یا خیر؟
چند درصد از بودجه پژوهش کشور در اختیار آموزش و پرورش و چند درصد آن در اختیار سایر نهادها و ارگان هاست؟ و اصولا ما حق تحقیق و پژوهش داریم یا خیر؟ چرا که ما مدت های مدیدی است که خود را رها شده در مقابل خیل مشکلات می بینیم و هیچ کس هم خود را مسئول رفع این مشکلات نمی داند. شاید اگر ایشان بپذیرند که فرهنگیان مظلوم کشور هم سهمی از وقت و اعتبار کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس دارند بتوانیم با انتقال مشکلات به ایشان، امیدی به بهبودی وضع آموزش کشور داشته باشیم که البته خود جنابشان بهتر از ما از مشکلات و ظلم هایی که بر ما می رود آگاهند.
در نهایت ذکر نکته ای را ضروری می دانم که با نزدیک شدن به زمان انتخابات مجلس در اسفند 94 ، ما هم عزیزتر شده و شان بالاتری در شعارهای مجلسیان خواهیم داشت، اما بنده بر این اعتقادم که باید پیشینه ی چنین افرادی در مجلس را بررسی نموده و سپس به گفته های آنان پرداخته شود.
نمی دانم چرا مدتی است نمی توانم وعده های متولیان آموزش و پرورش را باور کنم ؛ این شک با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات بیشتر هم خواهد شد.
موفق و پیروز باشید .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید