چاپ کردن این صفحه

شیرزاد عبداللهی / همکار گروه صدای معلم

محمود مهرمحمدی در 50 ماه گذشته نتوانست تایید و تصویب شورایعالی انقلاب فرهنگی را کسب کند؛ انعطاف تاکتیکی او و تغییر گفتمانش به گونه ای معکوس فهمیده شد؛ این تصور که جانشین مهرمحمدی چه خنیفر و چه کس دیگری مشکلات این دانشگاه را حل می کند خیالپردازی است!

وزیر آموزش و پرورش، می خواهد "تکلیف" رئیس دانشگاه فرهنگیان را مشخص کند/ وزیر آموزش و پرورش حسین خنیفر از افراد نزدیک به اصولگرایان را به عنوان رییس دانشگاه فرهنگیان به وزیر علوم معرفی کرده است/ صدور حکم رییس دانشگاه فرهنگیان بامعرفی وزیر آموزش و پرورش، موافقت وزیر علوم و تصویب شورایعالی انقلاب فرهنگی صورت می گیرد/ نظرات واقعی محمود مهر محمدی در چارچوب آموزش و پرورش مدرن و غیر ایدئولوژیک می گنجد/ مهر محمدی معرفی شده از سوی وزیر و مورد تایید وزیر علوم بود اما شورایعالی انقلاب فرهنگی او را برای ریاست دانشگاه تایید نکرد/  اولویت دانشگاه فرهنگیان تربیت "حرفه ای و تخصصی" معلم نیست و مهر محمدی این نکته  را نادیده گرفت/ مهرمحمدی به اساسنامه دانشگاه فرهنگیان التزام عملی دارد و فکر می کرد همین التزام عملی کافی است/ مشکل مهرمحمدی عملکرد او در دوران مدیریتش نیست ،او اعتقاد سیاسی خود را پشت درِ دفترکارش جا گذاشت/ شورایعالی انقلاب فرهنگی نمی پذیرد که شخصی مانند مهرمحمدی با سوابق اصلاح طلبانه  در راس دانشگاهی باشد که قرار است "معلم مکتبی" تربیت کند/ طبق اساسنامه، دانشگاه فرهنگیان برای شکل‌گیری هویت یکپارچه اسلامی- ایرانی- انقلابی دانشجو – معلمان تاسیس شده است/ طبق اساسنامه هیئت علمی و مدیران دانشگاه فرهنگیان باید باورمند به جامعه عدل جهانی (جامعه مهدوی)  باشند / حساسیت اصولگرایان روی مراکز تربیت معلم و تاسیس دانشگاه پیامبر اعظم (ع ) و نهایتا دانشگاه فرهنگیان، نگرانی آنها  از شل شدن پیچ و مهره های ایدئولوزیک معلمان آینده بود/ این تصور که جانشین مهرمحمدی چه خنیفر و چه کس دیگری مشکلات دانشگاه فرهنگیان را حل می کند خیالپردازی است/ دانشجویان باید مسایل را عمیق تر و فراتر از دعوای سیاسی ببینند/ وقتی که آقای فانی از قول مهر محمدی وعده داد که دانشگاه فرهنگیان را تبدیل به یک برند بین المللی می کند معلوم بود که مهر محمدی دچار اشتباه محاسبه و خوش بینی بیش از حد شده است/ هیات علمی دانشگاه فرهنگیان از سالها پیش  پارکینگ مدیران معزول دوره های مختلف بوده است/ عده ای می گویند دولتی که با حمایت اصلاح طلبان روی کارآمده است، نباید پست مدیریت دانشگاه فرهنگیان را دو دستی تقدیم یک فرد اصولگرا کند/ اصولگرایان هم می گویند که در نظام اسلامی ، مدیر دانشگاه باید فردی مکتبی و اصولگرا باشد/ تربیت معلم دهه 60 و سختگیری های شرعی و فراشرعی و کنترل رفتار و ذهن دانشجویان تربیت معلم الگوی اصولگرایان است/ دعوای محمد علی نجفی و حسین مظفر بر سر اداره  مراکز تربیت معلم بود/ بطحایی به دلیل نداشتن  عقبه سیاسی ، مانند فانی برای بقای مهرمحمدی حاضر به دوئل سیاسی باشورای انقلاب فرهنگی نیست/ سید محمد بطحایی بر خلاف وزرای سلف خود  عقبه و وابستگی سیاسی مشخصی ندارد/ بطحایی از جمله مدیران اداری "فاقد چهره سیاسی" است که با هر رییسی کنار آمده است/ اصولگرایان سید محمد بطحایی را خودی می دانند/ اگر حمایت اصولگرایان که دلایل ایدئولوژیک دارد از پشت دانشگاه فرهنگیان برداریم  این دانشگاه تعطیل می شود و یا کارکرد آن به برگزاری دوره ضمن خدمت و ابتدای خدمت معلمان محدود می شود

آسیب شناسی عملکرد محمود مهرمحمدی بر ریاست دانشگاه فرهنگیان و انتظارات شورای عالی انقلاب فرهنگی

انتخاب رییس دانشگاه فرهنگیان در کادر منازعات سیاسی دو جناح اصلی، قابل فهم است. هر چند سعی می شود بر آن جامه کارشناسی بپوشانند. محمود مهر محمدی یکی از چهره های اصلاح طلب آموزش و پرورش در شهریور 92 از سوی علی اصغر فانی به عنوان سرپرست دانشگاه تربیت معلم منصوب شد. اما او در 50 ماه گذشته نتوانست تایید و تصویب شورایعالی انقلاب فرهنگی را کسب کند و رسما رئیس دانشگاه فرهنگیان شود.

ظاهرا وزیر آموزش و پرورش، تصمیم گرفته که برای شکستن این بن بست فرد دیگری را برای ریاست دانشگاه فرهنگیان پیشنهاد کند. سید محمد بطحایی اوایل مهرماه به خبرنگاران گفت : "تکلیف رئیس دانشگاه فرهنگیان مهرماه مشخص می‌شود." مهرماه گذشت و آبان هم دارد تمام می شود، اما مساله ریاست دانشگاه فرهنگیان حل نشد. گفته می شود که  وزیر آموزش و پرورش، حسین خنیفر از اساتید نزدیک به اصولگرایان را به عنوان رییس دانشگاه فرهنگیان به وزیر علوم معرفی کرده، اما وزیر علوم نپذیرفته است.ظاهرا رایزنی ها ادامه دارد و ممکن است به نتیجه برسد.

انتخاب رییس دانشگاه فرهنگیان در یک پروسه سه مرحله ای انجام می شود

اول باید وزیر آموزش و پرورش شخصی را به وزارت علوم معرفی کند. اگر فرد معرفی شده توسط وزیر علوم تایید شود ، به شورایعالی انقلاب فرهنگی معرفی خواهد شد. اگر شورای انقلاب فرهنگی صلاحیت فرد معرفی شده را تایید کند، آنگاه  وزیر آموزش و پرورش می تواند ابلاغ ریاست دانشگاه فرهنگیان را به نام او صادر کند. محمود مهر محمدی که یک اصلاح طلب شناخته شده بود در چهار سال گذشته ، سعی کرد با اظهار نظرهای تئوریک در چارچوب نظرات اصولگرایانه و برخی انتصابات مورد پسند جناح مخالف در حوزه فرهنگی ، نظر مساعد اعضای محافظه کار شورایعالی انقلاب فرهنگی را به خود جلب کند. اما موفق نشد. من حدود سه سال پیش در نامه ای به آقای مهرمحمدی نوشتم که انعطاف تاکتیکی او و تغییر گفتمانش ،  از سوی اصولگرایان شورای انقلاب فرهنگی به گونه ای معکوس فهمیده می شود و کمکی به او نخواهد کرد

آسیب شناسی عملکرد محمود مهرمحمدی بر ریاست دانشگاه فرهنگیان و انتظارات شورای عالی انقلاب فرهنگی 

تا قبل از تصدی سرپرستی دانشگاه ،نظرات محمود مهر محمدی در در چارچوب آموزش و پرورش مدرن و غیر ایدئولوژیک می گنجید. حتی از نظر تیپ و ظاهر هم تلاشی هم برای همرنگ نشان دادن خود با اصولگرایان نمی کرد. مهر محمدی مدیر پروژه تهیه سند ملی آموزش و پرورش در دوره وزارت مرتضی حاجی بود. تقریبا 90 درصد کار تهیه سند انجام شده بود که محمود فرشیدی جانشین مرتضی حاجی شد. فرشیدی هیچ اعتمادی به تهیه کنندگان سند از جمله مهرمحمدی نداشت. او سنگی جلوی پای مهر محمدی انداخت و گفت : "اول باید فلسفه آموزش و پرورش اسلامی تدوین شود." مهر محمدی سراغ همکار روحانیش صادقی قمصری رفت . حجت الاسلام صادقی هم مقدمه ای با ادبیات اسلامی برای سند نوشت که البته فرشیدی را راضی نکرد. فرشیدی تصمیم گرفت با تشکیل کارگروه ویژه ای بحث فلسفه آموزش و پرورش را دنبال کند و سند تهیه شده را که 500 کارشناس در تهیه آن دخیل بودند و هزینه گزافی صرف تهیه آن شده بود را به دلایل سیاسی و ایدئولوژیک بایگانی کرد.

از بد حادثه ، مهر محمدی در راس نهادی آموزشی قرار گرفت که موجودیت و ماموریت آن قرابتی با دانش آکادمیک و نظرات کارشناسی مهر محمدی در زمینه آموزش و پرورش نداشت. این بحث که داوطلبان شغل معلمی باید اصول حرفه ای کار معلمی را بیاموزند، امری بدیهی و عقلانی است . اما اولویت تربیت معلم در سالهای بعد از انقلاب و نیز دانشگاه فرهنگیان تربیت "حرفه ای و تخصصی" معلم نبوده و نیست. دانشگاه فرهنگیان و قبل از آن مراکز تربیت معلم ، بیشتر برای ایزوله کردن دانشجویان تربیت معلم از فضای عمومی دانشگاه های کشور و تربیت معلمان آینده در فضایی به شدت مذهبی و ایدئولوژیک تاسیس شده اند. ماموریت این دانشگاه یک ماموریت عقیدتی – سیاسی است. تاسیس دانشگاه پیامبر اعظم (ع ) توسط فرشیدی و ارتقای آن به دانشگاه فرهنگیان در دوره حاجی بابایی ، با هدف جلوگیری از شل شدن پیچ و مهره های ایدئولوزی آموزش و پرورش صورت گرفت. بدیهی است که آنها می خواهند کسی در راس دانشگاه فرهنگیان باشد که با آنها کاملا همسو و همراز باشد.

آسیب شناسی عملکرد محمود مهرمحمدی بر ریاست دانشگاه فرهنگیان و انتظارات شورای عالی انقلاب فرهنگی

من مطمئنم که مهرمحمدی به اساسنامه دانشگاه فرهنگیان التزام عملی دارد اما این کافی نیست. مهرمحمدی قصد تغییر اولویت های عقیدتی – سیاسی دانشگاه را نداشت. او تصور می کرد با رعایت همین اولویت ها و جلب اعتناد اصولگرایان می تواند اصلاحاتی در بخش آموزشی ایجاد کند. بحث هایی که در مورد عملکرد مدیریتی مهرمحمدی می شود نوعی آدرس غلط دادن است. مشکل مهرمحمدی عملکرد او در دوران مدیریتش نیست و مشکلات عمده دانشگاه فرهنگیان به مدیریت مهرمحمدی ربطی ندارد. مساله این است که شورایعالی انقلاب فرهنگی نمی پذیرد که شخصی مانند مهرمحمدی در راس دانشگاهی باشد که قرار است برای کشور "معلم مکتبی" تربیت کند. به همین دلیل در 50 ماه گذشته او را تایید نکرده اند.الان هم می خواهند او را بردارند تا خیالشان راحت شود. این تصور که جانشین مهرمحمدی چه خنیفر و چه کس دیگری مشکلات این دانشگاه را حل می کند خیالپردازی است. دانشگاه فرهنگیان از دانشگاه بودن یک اسم را دارد و برای تبدیل شدن به دانشگاه راه درازی در پیش دارد.

طبق اساسنامه ، دانشگاه تربیت معلم برای  "شکوفایی فطرت، استعدادها و شکل‌گیری هویت یکپارچه اسلامی- ایرانی- انقلابی دانشجو معلمان، برخوردار از هیئت علمی و مدیران مؤمن، آراسته به فضائل اخلاق اسلامی، عامل به عمل صالح، تعالی‌جو و تحول‌آفرین، باورمند به جامعه عدل جهانی (جامعه مهدوی) تاسیس شده است.

هدف شمار 1 آن : "تأمین و تربیت معلمان، مدیران، مربیان، کارکنان و پژوهشگرانی مؤمن و متعهد، معتقد به مبانی دینی و ارزش‌های اسلامی و انقلابی، دارای فضائل اخلاقی و ارزش‌های والای انسانی، کارآمد و توانمند در طراز جمهوری اسلامی" است. وقتی که در مراسم معارفه مهر محمدی در سال 92، آقای فانی از قول مهر محمدی وعده داد که دانشگاه فرهنگیان را تبدیل به یک برند بین المللی می کند معلوم بود که مهر محمدی دچار اشتباه محاسبه و خوش بینی بیش از حد شده است. دانشگاهی با 62 پردیس زنانه و مردانه در مکانهایی شبیه دبیرستان با بودجه محدود و وابسته به یک وزارتخانه دولتی چگونه می توانست تبدیل به برند بین المللی شود؟

مهر محمدی قطعا معنای دقیق برند و نیز مشخصات دانشگاه بین المللی را می شناخت .حال بر اساس چه محاسباتی چنین وعده ای را داد؟

یک نکته روشن است مهرمحمدی تصور می کرد با حداکثر انعطاف در دیدگاه های خودش و با استفاده از تعابیر آشنایی مانند "حیات طیبه " و بازگذاشتن دست  "نهادنمایندگی" و  بسیج دانشجویی و انتصاب افرادی از اصولگرایان در مدیریت های فرهنگی دانشگاه و ارائه چهره ای فراجناحی از خود ، می تواند اعتماد شورایعالی انقلاب فرهنگی را جلب کند.

او می خواست در حوزه های غیر حساس ، اصلاحاتی ایجاد کند. ارزیابی کارنامه 50 ماهه او نیازمند دسترسی به اطلاعات واقعی است. بطحایی هم به دلیل نداشتن  عقبه سیاسی ، بر سر بقای مهرمحمدی مانند فانی حاضر به دوئل سیاسی با شورای انقلاب فرهنگی نیست. او می خواهد همه را وارد بازی کند و علاقه ای به ایجاد چالش ندارد. او باید با نهاد قدرتمند شورای انقلاب فرهنگی کارکند و علاقه ای ندارد که آنها را نسبت به خودش حساس کند.  

عده ای معتقدند در دولتی که با حمایت اصلاح طلبان روی کارآمده است، پست مدیریت دانشگاه فرهنگیان باید به یک فرد اصلاح طلب سپرده شود و اگر وزیر دولت اعتدال این پست را دو دستی تقدیم یک فرد اصولگرا کند نوعی خیانت به آرای مردم در سال 96 است. البته مخالفان هم می گویند که در نظام اسلامی ، معلم باید مطابق معیارهای دینی و انقلابی گزینش و تربیت شود. الگوی تربیت معلم های دهه 60 و سختگیری های شرعی و فراشرعی در مورد کنترل رفتار و ذهن دانشجویان تربیت معلم نوستالوژی اصولگرایان است. بعد از جنگ که ستاره چپگرایان در آموزش و پرورش افول کرد یکی از موضوعات اختلافی محمدعلی نجفی وزیر آموزش و پرورش دولت سازندگی و حسین مظفر مدیرکل مقتدر آموزش و پرورش تهران مساله تربیت معلم بود. قدیمی ها یادشان هست که در یک جلسه رسمی ، حسین مظفر نجفی را "آمریکایی" خواند و نجفی به شیوه بچه های جنوب شهر  کتش را در آورد و گفت: من آمریکایی نیستم ! بچه سلسبیلم و ... را سرویس می کنم!

اما بحث و گفت و گویی که اکنون در داخل آموزش و پرورش جریان دارد تابع منافع شخصی افراد و به ویژه مدیران ارشد آموزش و پرورش است. هیات علمی دانشگاه فرهنگیان از سالها پیش  پارکینگ مدیران معزول دوره های مختلف بوده است. عضویت در هیات علمی دانشگاه فرهنگیان و یا سمت اداری در این دانشگاه یک رانت بسیار ارزشمند مادی و معنوی است. همین امر کیفیت کادر علمی این دانشگاه را به شدت تنزل داده است. افراد معمولا بر اساس سود و زیان شخصی از تداوم مدیریت مهرمحمدی یا روی کار آمدن یک اصولگرا حمایت می کنند. البته مباحث داخلی معمولا در پوشش نقد و بررسی عملکرد مدیریت صورت می گیرد و هر دو طرف سعی می کنند از بین دانشجویان پردیس های دانشگاه و هیات علمی یارگیری کنند.اما واقعیت این است که مدیریت مهر محمدی یا شخص دیگری تغییری در امکانات رفاهی دانشجویان ، در ارتقای سواد هیات علمی و در افزایش امکانات این دانشگاه ندارد. اصولا با تسامح می توان عنوان دانشگاه را بر این مجموعه بی در و پیکر اطلاق کرد.

آسیب شناسی عملکرد محمود مهرمحمدی بر ریاست دانشگاه فرهنگیان و انتظارات شورای عالی انقلاب فرهنگی

سید محمد بطحایی بر خلاف وزرای سلف خود  مانند مرتضی حاجی ، حسین مظفر ، علی احمدی ، محمود فرشیدی و حاجی بابایی و علی اصغر فانی و دانش آشتیانی عقبه و چسبندگی سیاسی مشخصی ندارد. بطحایی سوابقی در حوادث 88 و دعوای محافظه کار و اصلاح طلب دهه 70 و 80  و درگیری های جناح چپ و راست دهه 60 ندارد. او از آن دسته مدیران اداری "فاقد چهره سیاسی" است که با هر رییسی کنار آمده است. با تسامح فراوان می توان او را یک تکنوکرات دانست. امثال بطحایی نه اصلاح طلبها را قبول دارند و نه اصولگرایان را و در عین حال با هردو جناح می توانند کار می کنند. آنها ایدئولوژی حاکمیت را به عنوان پروتکل اداری رعایت می کنند، اما مسایل سیاسی و جناحی برای آنها جنبه حیثیتی ندارد.

به نظر می رسد برای بطحایی، مهرمحمدی اصلاح طلب با حسین خنیفر اصولگرا تفاوتی ندارد،  اما چون گرایش و قدرت شورایعالی انقلاب فرهنگی را می فهمد و نمی خواهد در مقابل این نهاد بسیار قدرتمند بایستد، مایل است که با معرفی شخصی مورد قبول شورایعالی انقلاب فرهنگی با منویات اعضای موثر این شورا کنار بیاید و مساله 50 ماهه را حل کند.

به نظر من تاسیس و اداره دانشگاهی با 62 پردیس زنانه و مردانه با کادر علمی بسیار ضعیف که اکثرا بعد از پایان دوره مدیریت به تربیت معلم آمده اند، با فضاهایی شبیه دبیرستان و امکاناتی در حد مراکز تربیت معلم سابق و با سختگیری های ایدئولوژیک و سیاسی ، حتی با استانداردهای داخلی قابل قبول نیست.

اگر حمایت اصولگرایان به دلایل ایدئولوژیک را از پشت دانشگاه برداریم  این دانشگاه تعطیل می شود و یا کارکرد آن به برگزاری دوره ضمن خدمت و ابتدای خدمت معلمان محدود می شود.

آموزش و پرورش اگر توان اداره دانشگاه داشت دانشگاه تربیت معلم با قدمتی 90 ساله را حفظ می کرد و یا از صد درصد ظرفیت دانشگاه شهید رجایی استفاده می کرد. دانشسرا های تربیت معلم در دوره ای موثر بودند که کشور با کمبود شدید مراکز آموزش عالی رو به رو بود.

در شرایط فعلی آموزش و پرورش می تواند فارغ التحصیلان بهترین دانشگاه های دولتی را جذب و پس از گذراندن واحدهای تخصصی،  استخدام کند. دانشگاه فرهنگیان با این شمایل عجیب و غریب اکنون یک واقعیت است .

 


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

پنج شنبه, 01 آذر 1396 21:55 خوانده شده: 1976 دفعه

در همین زمینه بخوانید: