گروه گزارش/
شاید تصورش را هم نمی کرد که در فاصله حدود دو هفته از انتشار گفت و گویش با سخن معلم ( این جا ) بتواند با آقای فانی دیدار نموده و با او گفت و گو کند .
دیداری که بنا بر گفته این آموزگار تقاضایش را از مهر ماه سال گذشته تقدیم دفتر وزیر نموده بود و بیش از 9 ماه در صف انتظار ایستاده بود ...
« خاتون جا باد پر » آموزگاری که بیش از 5 سال در یک کانتینردرس داد . او 5 سال بردبارانه و دلسوزانه با غنچه های زندگی به تعلیم و تعلم پرداخت و البته در این مدت خیلی ها خبری از او نگرفتند ...
او فکرش را نمی کرد که زمانه این چنین با او با نامهربانی سخن بگوید و رفتار دوستانش در این مدت محنت او را صد چندان نماید ...
او در این دیدار صمیمانه ، با فانی از دردهایش گفت ...
این که تنها به خاطر فعالیت هایی که همه آن ها در جهت منافع معلمان و آموزش و پرورش بوده است و او را به جرم " ناکرده " به کانتینری تبعیدش کردند هر چند او بهترین لحظه های زندگی و عمرش را همین 5 سال می داند که با محروم ترین بچه های جامعه سر کرده است .
آموزگاری که چون سایر معلمان در موقع آتش سوزی کلاسش - تراژدی نامیمون و همزاد مدارس محروم ایران در سال های اخیر که شین آباد غم انگیزترین و تاثرآورترین آن بود - عاشقانه به کمک شاگردانش شتافت و سلامتی دستانش را هدیه راه نوباوگانش نمود .
او هنوز این کار را نه فداکاری و یا منتی بر سر شاگردانش که وظیفه اخلاقی و انسانی خود دانسته و می داند .
فانی در این دیدار با او رفتاری به غایت مهربانانه داشته و او از این رفتار مردمی و معلمانه وزیر آموزش و پرورش بسیار خرسند و راضی بوده است .
" باد پر " که بیش از 27 سال با دانش آموزان مقطع ابتدایی سر می کند از مشکلات و مسائل آموزگاران و معلمان مقطع ابتدایی گفت . این که اگر هر کاری هم برای این معلمان شود باز هم کم جلوه می نماید .
او کار آموزگاران را بسیار سخت و مشقت بار و با حقوقی کم می داند و از مظلومیت معلمان ابتدایی می گوید .
او از آموزگاری سخن راند که در حال حاضر با همسر و فرزندانش در پارکینگ یک خانه زندگی می گذراند و با سیلی صورتش را سرخ نگه داشته است . آموزگاری که توان خرید یک کیلو گوشت را هم ندارد ...
« باد پر » در موقع بازگویی این سخنان اشک بر چشمانش جاری می شود و این را هم به سخن معلم می گوید که چشمان فانی نیز در موقع شنیدن این دردها و واگویه ها ، لبریز از اشک شده است...
« بادپر » بر خلاف برخی و شاید بسیاری از معلمان که فانی را " وزیری ناکارآمد و محافظه کار " می خوانند نظری متفاوت ارائه می کند.
او فانی را وزیری می داند که به فکر معلمان است ، از جنس معلمان است و البته این سخن را با صلابت و با تعصب می گوید و از آن دفاع می کند .
« آموزگار کانتینری » فانی را وزیری می داند که می خواهد برای معلمان کار کند اما شاید مثل برخی از وزرای سابقش اهل جار زدن و شیپور زدن نیست !
شاید اگر فانی هم مثل برخی از وزرای قبلی موقع صحبت بالا و پایین می پرید و با هیجان حرف می زد و وعده های ناشدنی به معلمان و مردم می داد اکنون این چنین در حاشیه نبود و مظلوم واقع نمی شد ...
بادپر به سخن معلم می گوید که این حرف ها را برای خوشایند کسی نمی زند چون که زمان زیادی به بازنشستگی اش نمانده است و نه به دنبال پست و مقام که تنها دل خوشی اش همان آموزگاری و سر و کله زدن با دانش آموزان ابتدایی است .
این آموزگار سخت ترین دوران ابتدایی را مربوط به زمان وزارت آقای حاجی بابایی می داند و انتقادش از این وزیر موقع صحبت کردن به حد " فریاد " می رسد ...
وزیری که یک سال به این مقطع اضافه کرد ، معلمانی را به این دوره فرستاد که نه دانشی و نه انگیزه ای برای تدریس در این مقطع نداشتند و حتی در مدارس آزمایشگاه و کتابخانه و ... را هم به کلاس تبدیل کردند چون وزیر این گونه خواسته بود و البته خیلی ها هم سر شان را در برف کرده و با نیکی از او یاد می کنند !
او در مورد رفتار مجلسی ها با فانی و این که شمشیر استیضاح را بالای سر او نگاه داشته اند به سخن معلم می گوید که رفتار این مجلسی ها ناشی از صداقت نیست ، آن ها به فکر خودشان هستند و نه معلمان و همین بس !
آن ها به دنبال چیزهای دیگری هستند اما قطعا این را می دانم که دل شان نه برای معلمان می سوزد و نه برای آینده آموزش و پرورش ...
« بادپر » با اراده و با جدیت به سخن معلم می گوید :
اگر فانی و حتی مجلس اجازه بدهد با عنوان " یک آموزگار " در مجلس حاضر شده و از فانی دفاع خواهم کرد !
او از رفتار وزیر هم گلایه ای دارد . این که چرا وزیر آموزش و پرورش در مراسم آقای خشخاشی در بروجرد حاضر نشده بود .
حضور آقای فانی می توانست دل ها را به هم نزدیک کند و مرهمی باشد برای خانواده دل سوخته اش ...
پایان گزارش /