گروه گزارش/
سخنان علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش در نشست با « معلمان نمونه » خبر ساز شده است .
برخی آن را توهین به شان معلمان و دانش آموزان دانسته اند .
این عده این گونه اظهارات را دون شان معلمی و مقام معلم تلقی کرده و خواهان عذرخواهی وزیر آموزش و پرورش شده اند .
کاظمی می گوید :
« شان نظارت داره . شان ... داره . شان رعایت داره . رعایت به معنی این که چی ؟حواسش باشه اگه یکی از این کلاس جدا شد ؛ کجا رفت ؟ چرا نیومد کلاس ؟ ترک تحصیل کرد ؟ این شان رعایت به معنی « چوپانی » .
یه چوپان دیدید یه گوسفند از گله اش کم می شه ، حواسش هست . می ره دنبالش . می دُوه ِ دنبالش . سر به بیابون می ذاره . پیداش می کنه . این گونه وقایع ناخودآگاه ما را به یاد « معلمان چوخ بختیار » و دغدغه های معلم فقید « صمد بهرنگی » می اندازد .
میاره تو جمع . دوباره .
الان ما این جورئییم ما .
این میشه شئونات معلمی ما . دوستان عزیز ... »
برآیند سخنان کاظمی در این مورد متوجه « حس مسئولیت پذیری » است که البته نه فقط در آموزش و پرورش بلکه در کل جامعه کم رنگ و یا کاملا بی رنگ شده است .
آن چه در حال حاضر در جامعه کاملا مشهود است ؛ « بی تفاوتی محض » اکثریت جامعه نسبت به وضعیت دیگران و حتی خودشان است و روز به روز وضعیت بغرنج تر و پیچیده تر می شود .
به این خبر توجه کنید :
« به گزارش همشهری آنلاین، ماجرای عجیب گروگانگیری ۲۹ ماهه یک خانواده در خانه خودشان در رشت، در روزهای اخیر اذهان ایرانیان را درگیر خود کرده است. این خانواده ادعا دارند که با استفاده از داروهای روانگردان و شکنجههای غیرانسانی ۲۹ ماه تحت اسارت افرادی ناشناس قرار گرفتهاند.
یکی از ابعاد این پرونده که هماکنون به عنوان یکی از نکات مهم و مبهم در این پرونده مورد سوال است، پیگیری وضعیت عدم مراجعه دانشآموز این خانواده به مدرسه و ترک تحصیل او است.
برخی معتقدند که اگر این مسئله با حساسیت لازم از سوی مدرسه پیگیری و به اداره آموزش و پرورش اطلاعرسانی میشد، شاید منجر به آن میشد که ماجرای ترک تحصیل این دانشآموز از سوی نهادهای مسئول همچون قوه قضائیه یا بهزیستی با حساسیت بیشتری پیگیری میشد.
بنابراین هماکنون یکی از نکات عجیب این پرونده، عدم پیگیری مدرسه نسبت به وضعیت غیبت حدود ۳ ساله دانشآموز این خانواده است.
پدر این خانواده در این باره میگوید: «باید قانونی وضع شود تا اگر کودکی به مدرسه نرفت، مسئولان مدرسه یا آموزش و پرورش اقدام به خارجسازی نام دانشآموز از سامانه آموزشی نکنند و پیگیر علت نیامدن او به مدرسه شوند.
فرزند من تا روز ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ به مدرسه میرفت، اما یک دفعه ناپدید شد و سپس فرزند دیگرم. در حالی که اگر مدرسه به آموزش و پرورش اطلاعرسانی میکرد و سپس این ماجرا از طریق مراجع قضایی پیگیری میشد، ما درهمان ماه اول نجات پیدا میکردیم. کمک کنید این الزام ناپدید شدن ناگهانی بچهها و اطلاعرسانی آن از طریق مدارس به آموزش و پرورش و سپس مراجع قضایی اجبار شود.» ( این جا )
البته این یک نمونه است و نمی تواند قابل تعمیم به همه جای نظام آموزشی باشد اما واقعیت آن است که معلمان و کادر مدرسه در مجموع به حضور و یا عدم حضور دانش آموزان خیلی حساس نیستند به ویژه در کلاس های پرتراکم و یا پر جمعیت و دانش آموزانی که اصطلاحا شلوغ و بی انضباط هستند و موجب بی نظمی و آشفتگی وضعیت در مدرسه می شوند .
اما در این میان تمثیل وزیر آموزش و پرورش به عنوان مسئول در امور تعلیم و تربیت و واگذاری نقش « چوپان » به معلمان و به تبع آن تعریف نقش « گوسفند » برای دانش آموزان نهایت بد سلیقگی و ابتذال است .
پرسش « صدای معلم » آن است که در میان آن همه « معلم نمونه » آن هم در سطح کشوری کسی نبود که در آن نشست به سخنان وزیر آموزش و پرورش واکنش نشان دهد ؟
نمونه بودن یعنی چه و در کجا باید مصداق پیدا کند ؟
معلمی که خود را « نمونه » می خواند اما شهامت و جسارت دفاع منطقی از جایگاه خود را در فرایند « تفکر انتقادی » ندارد و یا به آن واقف نیست ؛ قرار است کدام الگوی رفتاری و اندیشگی را به دیگران و جامعه هدف انتقال دهد .
این گونه وقایع ناخودآگاه ما را به یاد « معلمان چوخ بختیار » و دغدغه های معلم فقید « صمد بهرنگی » می اندازد .
پایان گزارش /
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید