گروه گزارش/
خبرنگار صدا و سیما ( آن گونه که در کلیپ مشخص است ) در جمع خبرنگاران از وزیر آموزش و پرورش سوالی می پرسد . البته قبل از آن رضا مراد صحرایی چنین می گوید :
بی نظمی ها متاسفانه وجود دارد .
فضای مجازی به طور کلی یک رهاشدگی دارد .
خبرنگار این خبرگزاری می پرسد :
آیا معلم « حق » دارد که توی فضای مجازی ، این فضاها را بدون پروتکل ... یعنی پروتکلی چیدید برای معلمان توی فضای مجازی ؟
وزیر آموزش و پرورش چنین پاسخ می دهد : متاسفانه در این مورد کاری انجام نشده است در این حوزه . یا من بی اطلاع هستم . ولی حتما باید فکری کرد برای این خصوص اگر تداخل رسمی بکند و حتما باید نظم و انضباط پیدا کند . « صدای معلم » بارها و در گزارش های متعدد و کارشناسی خود بر این نکته تاکید کرده است که این هیات ها ، پلیس فضای مجازی نیستند و حتی صلاحیت ورود به این موضوعات را هم ندارند .
در این مصاحبه کوتاه ، کاملا مشخص است که خبرنگار سوال کننده با طراحی سوال جهت دار در حال خط دادن به یک وزیر آموزش و پرورش است و به نظر می رسد که این خبرنگار مانند بسیاری ، مدرسه را با پادگان عوضی گرفته و معلمان را هم «سربازان » خود تصور کرده اند .
هر چند اتمسفر ذهنی و هندسه ی فکری وزیر آموزش و پرورش که در سخنان روز رای اعتماد در مجلس شورای اسلامی ، فضای مجازی را « وحشی » می نامد طبیعی است که هیچ گونه فهم و نشانی از ماهیت تعلیم و تربیت نه در اندیشه ی آن به اصطلاح خبرنگار هست و نه وزیر آموزش و پرورش اش .
وقتی که فضای تحمل انتقاد و پرسش گری در آموزش و پرورشی که قرار است معمار و آفریننده ی « تفکر انتقادی و پرسش گری » در جامعه باشد و غایت همه ی نظام های آموزشی جوامع توسعه یافته بر این محور ریل گذاری می گردد ؛ به « صفر » و حتی « زیر صفر » رانده می شود و حضور رسانه های مستقل و منتقد و البته رسمی همچون « صدای معلم » در نشست های خبری تحمل نمی شود و حذف می شود ؛ پرسش اساسی این است که پس معلم کجا باید حرف بزند و انتقاد خود را مطرح کند ؟
آیا تصور وزیر آموزش و پرورش و مجموعه ی همراهش از « رسانه » و کارکرد آن این است که نقش « بوقچی » و « میرزا بنویس » را ایفا کنند ؟
و یا ثبات شغلی خبرنگاران مستقل و شجاعی مانند « نرگس کارگری » صرفا به خاطر انتقاد از عملکرد مدیر کل آموزش و پرورش اصفهان مورد تهدید قرار گرفته و برای آنان پرونده سازی می شود .
وقتی که « هیات های تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش » که باید تخلفات مدیران متخلف را در اولویت قرار دهند کارشان سرک کشیدن به فضای مجازی می شود و این که یک معلم در فلان جا چه گفت و چه سوالی کرد می شود ؛ آیا می توان به ارتقای حرفه ای معلم امید داشت ؟
آیا دیگر دانش آموزان به چنین معلمانی که از ترس حرف نمی زنند ؛ اعتمادی خواهند کرد ؟
و این در حالی است که « صدای معلم » بارها و در گزارش های متعدد و کارشناسی خود بر این نکته تاکید کرده است که این هیات ها ، پلیس فضای مجازی نیستند و حتی صلاحیت ورود به این موضوعات را هم ندارند . ( این جا )
در پایان توصیه « صدای معلم » به آن خبرنگار آن است که به جای جهت دهی و تعیین تکلیف برای وزیر آموزش و پرورش بی اطلاع و ضعیف که باید مدافع « اصل آزادی بیان » برای معلمان و همه آحاد جامعه باشد این است که با این « بگیر و ببندها » کاری پیش نمی رود .
اگر رسانه ی به اصطلاح ملی دنبال مخاطب و جلب توجه است راهش اعتماد سازی و شفاف سازی در مورد وضعیت و عملکرد و در پیش گرفتن صداقت و اخلاق حرفه ای است .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید