ما در آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران مسائل و گرفتاری های زیادی داریم .
آقای ذوالفقاری ( خبرنگار صدا و سیما ) متاسفانه می فرمایند در این جا خبری نیست !
ما یکی از بزرگ ترین گرفتاری هایمان این است که ما زیر سایه سنگین شهر تهران هستیم .
یعنی خیلی از مسائل شهرستان های تهران و خیلی از گرفتاری های این حوزه دیده نمی شود چرا که همیشه این پسوند " تهران " در آن نام اداره کل آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران باعث می شود که نظرها به " پایتخت " جلب شود و به تهران معطوف شود که البته مسائل آن مختص به خودش است .
می شود چنین ادعایی کرد که خیلی از مشکلاتی که به جهت وجود " تهران " باید می بود و اجتناب ناپذیر بود و امروز باید جامعه تحملش کند شهرستان های تهران دارند تحمل می کنند .
شهرستان های استان تهران شاید خیلی جذابیتی برای مهاجرپذیری ندارد به جهت این که قرار است ساکنان شهرستان های تهران بخش زیادی از آن ها در شهر تهران کار کنند و در زندگی شان بهبود نسبی ببخشند باعث مهاجر پذیرشدن آن شده است .
ما سالانه قریب 30 هزار دانش آموز جدید به دانش آموزان مان اضافه می شود .
اگر میانگین تراکم هر کلاس 30 نفر باشد ما نیاز به 1000 کلاس جدید در هر سال داریم .
اگر سرعت ساخت و ساز مخصوصا خیرین را از آن حذف کنیم اصلا تناسبی با این افزایش دانش آموز ندارد .
این باعث می شود که تراکم ما بالاتر برود .
میانگین در کل کشور 24 نفر است و در شهرستان های استان تهران 32 دانش آموز است .
رقم 32 میانگین است .
البته ما کلاس هایی داریم که بیش از 45 نفر تحصیل می کنند .
در این کلاس ها از منظر من که تخصصی در این حوزه دارم ، کیفیت هیچ معنایی دارد و تقریبا بقیه مدیران آموزش و پرورش به جای این که دنبال آن باشند که آخرین متدهای آموزشی دنیا چیست ؟ آخرین روش خهای تدریس چیست ؟ و اوضاع کلاس ها چگونه است بنده باید دائما دنبال این باشم که کجا کلاس درس خراب شد و یا مدرسه ای لازم است ساخته شود ، کجا آب قطع شد ، کجا مدیر مدرسه پول دارد فیش برق را پرداخت کند ...
یکی از گرفتاری های آموزش و پرورش این است که مدیرانش دنبال مسائل غیرتخصصی خودشان هستند به جهت کثرت مشکلاتی در حوزه آموزش و پرورش وجود دارند .
امیدوارم این نشست حداقل فایده ای که می تواند برای شهرستان های استان تهران داشته باشد همین باشد که برخی مسائلش با نگاه لطف شما دوستان به جامعه معرفی شود و به ویژه در مورد خیرین که بنده در یکی از بزرگ ترین شهرستان ها عرض کردم که کاش این شعار را می شد برجسته کرد که در شهرستان های استان تهران ، یک مدرسه مساوی دو مدرسه است .
یعنی اگر خیری در شهرستان های استان تهران مدرسه بسازد انگار دو مدرسه ساخته است !
ما کم تر مدرسه ای داریم که دو شیفت از آن استفاده نشود .
برخی از مسائلی که ما فکر می کنیم دیده شدن آن موجب جلب برخی حمایت ها و کمک ها شود و برخی توجهاتی که سسیستم به این بخش توجه کند از طریق ظرفیتی است که شما دوستان در اختیار دارید .
من خیلی علاقه ندارم وارد ریز و جزئیات مسائل شوم .
یکی از مسائلی که در حوزه اجرا مدیری را درگیر می کند حواشی است که ممکن است رقبای مختلف برای او ایجاد کنند .
به هر حال قمستی از کار اجرا لازم است با بخش های مختلف هماهنگی صورت بگیرد مثلا تشکل های سیاسی کسانی هستند که می توانند به ما کمک کنند ؛ اما علی رغم این که این دوستان خیلی حسن نیت دارند اما شما وقتی از آن ها کمک می خواهید اولین کمک شان این است که فلان کس را فلان جا رئیس بگذار ، فلان کس را معاون بگذار !
بعد وقتی می روی بررسی می کنی این قدر با منطق ضعیف در این مسائل آموزش و پرورش ورود می کنند که ورودشان واقعا کمک نیست !
یکی دو جا ما رئیس منطقه عوض کردیم . برخی از این تشکل ها روی برخی گزینه ها بسیار اصرار داشتند .
گفتم حاضری گزینه ای که شما می گویید رو به روی مدیران مدرسه بایستیم .
بگویم این گزینه مدیر کل است و این آقا می خواهد ایشان مدیر منطقه شود .
این برخی مشکلات ما است و کسی که در این سطح کار می کند باید این قابلیت را داشته باشد که بتواند با آن ها تعامل کند تا اندازه ای که بتوانند به او کمک کنند و اگر واقعا لازم است " نه " گفته شود به این ها " نه " بگوید .
اما آن بخشی که شما دوستان عزیر باید به بنده در شهرستان های استان تهران کمک کنید این مسادئلی بود که خدمت تان عرض کردم .
دو عدد خدمت تان عرض می کنم .
دانش آموزان اتباع خارجی که اکثرشان از اتباع کشور افغانستان هستند در کل کشور 470 هزار نفر هستند . در شهرستان های استان تهران ما 112 هزار نفر دانش آموزان تبعه غیر ایرانی داریم که از سال 93 به بعد تا سال 93 بابت تحصیل آن ها مبلغی دریافت می شد .
چیزی بین 150 هزاز تا 250 هزار تومان در مقاطع مختلف .
از سال 93 به بعد با فرمایش مقام معظم رهبری که گفتند تحصیل را برای این ها رایگان کنید و آن ها بتوانند از مزایای آموزش و پرورش مثل دانش آموزان ایرانی بدون پرداخت هیچ پولی بهره مند شوند ؛ این درآمد از شهرستان های استان تهران " فقیر " هم گرفته شده است و ما دیگر نمی توانیم روی این ها حساب کنیم .
ما تنها استانی هستیم که مجبوریم به جهت استفاده کردن از نیروهای ساکن در شهر تهران و شاغل در شهرستان های تهران سرویس ایاب و ذهاب همکاران را تامین کنیم .
این موضوع سالانه حدود 10 میلیارد تومان هزینه برای استان فقیری دارد که هیچ منبع درآمد ویژه ای برای این قصه ندارد .
دائم باید فکر مدیر درگیر این مساله شود .
فکر کنید جای بنده هستید و امروز 3 پیمانکار بیرون در اتاق شما نشسته اند و پول شان را می خواهند .
نه می توانید آن را حذف کنید و نه می توانید به اندازه ای که لازم است به آن بپردازید که ذهن تان را مشغول نکند .
این ویژگی های منحصر به فردی که در شهرستان های استان تهران هست با موضوع اتباعی که از 470 هزار ، 112 هزار نفر در این جا داریم عرض کردم و آن شرایط نیروی انسانی که به جهت سکونت در جاهایی مثل شهر تهران باید هزینه ایاب و ذهاب شان را بپردازیم .
از آن طرف علاقه بسیار زیادی که برای انتقال از شهرستان های تهران به شهر تهران وجود دارد ...
همین امسال بنده با 5000 درخواست انتقال مواجه هستم که این ها قصد انتقال به شهر تهران را دارند ...
ادامه دارد