گروه گزارش /
جناب آقای دکتر بطحایی
از این که وقتی را در اختیار سخن معلم قرار دادید تا گفت و گویی در مورد مسائل و مشکلات آموزش و پرورش درحوزه مسائل مالی و اداری آن صورت بگیرد ، تشکر می کنم .
بنده از طرف خودم و بچه های گروه سخن معلم از شما بابت این فرصت تشکر می کنم .
این گامی است در مسیر تقریب نگرش ها و اقناع طرفین و در واقع کوتاه تر کردن آن دیوار بی اعتمادی بین اداره و مدرسه و امیدواریم که این نشست ها استمرار داشته باشد و بتوانیم به عنوان یک رسانه ، با همه مسئولان وزراتی ، دیالوگی برقرار کنیم .
قبل از این که سخن خود را شروع کنم می خواهم اشاره ای به یک سالگی سخن معلم داشته باشم.
یک سالگی سخن معلم در روز 13 آبان بود و خوشحال می شوم نظر شما را در مورد عملکرد و رویکرد این سایت بدانم .
*بسم الله الرحمن الرحیم
بنده از این که وقت گذاشته اید و برای تعالی آموزش و پرورش زحمت می کشید تشکر می کنم . شما به عنوان یک فرهنگی ،سهم خودتان را در یافتن مسائل و مشکلاتی که آموزش و پرورش دارد و کمک برای پیدا کردن راه کارهای برون رفت از این مشکلات اداء می کنید ، ان شاء الله که خداوند شما را کمک نماید و روز به روز به سوی ترقی و پیشرفت باشید .
من از یک سالگی سایت شما اطلاع نداشتم ، اما سعی می کردیم که یک کیکی و جشن تولدی می گرفتیم ! من ، این روز را تبریک می گویم . البته من به صورت مستمر و مرتب از سایت شما استفاده نکرده ام اما هر از گاهی که بنا بر مقالاتی که به نظرم می تواند برای حوزه کاری ما موثر باشد ؛ به سایت سخن معلم مراجعه می کنم .
به نظر من ، سایت شما مسیر ترقی را طی می کند . معمولا در آغاز راه اندازی یک چنین رسانه ای ، یک سری " هیجانات غیر تخصصی " بر کار رسانه حاکم است ،به تدریج رسانه با جا افتادن حرفه ای و تخصصی خود و دور شدن از آن هیجانات که گاهی اوقات رسالت و ماموریت آن رسانه را تحت الشعاع قرار می دهد ، می تواند به تدریج جایگاه اصلی خود را پیدا کند .
به نظر من در این چند ماه اخیر که به سایت شما مراجعه کردم و مقالات مختلفی را که از صاحب نظران مختلف و یا از معلمانی که در خط مقدم جبهه تعلیم و تربیت در حال تلاش هستند ، درج نموده اید ، به نظر می رسد این سیر پختگی و ورزیدگی خیلی خیلی و با سرعت دارد طی می شود و امیدوارم که سایت شما روزی جزء سایت های تراز اول در حوزه تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش کشور قرار بگیرد .
از لطفی که نسبت به سایت سخن معلم دارید مجددا سپاسگزاری می کنم .
درحوزه مسائل مالی و معیشتی آموزش و پرورش پرسش ها و دغدغه ها فراوان است .شاید بتوان گفت یکی از چالش برانگیزترین جاها در آموزش و پرورش و در خانواده بزرگ فرهنگیان همین بحث امور مربوط به معاونت پشتیبانی در وزرات تا لایه های پایین تر مدیریتی است .
معلمان که جزء ارکان مهم تعلیم و تربیت هستند در این زمینه پرسش های اساسی دارند .ما متوجه هستیم که دولت آقای احمدی نژاد چه زمین سوخته ای تحویل دولت تدبیر و امید داده است و از طرف دیگر می دانیم که بضاعت مالی آموزش و پرورش در چه حدی است .مساله مهم این است که سقف مطالبات معلمان خیلی نازل شده است و به عبارتی گفتمان غالب در آموزش و پرورش فعلا گفتمان معیشت محور است . البته گرانی و تورم برای همه است .
با توجه به این مقدمه ،بین این دو یعنی مشکل معیشتی معلمان ، اقتصاد آموزش و پرورش که متاسفانه تبدیل به یک " تراژدی تاریخی " شده است با بضاعت موجود در آموزش و پرورش با توجه به تنگناهای موجود ، چگونه می شود یک رابطه منطقی ایجاد کرد ؟
* اجازه بدهید پاسخ شما را با یک جمله ای آغاز کنم که این جمله برای همه معلمان ، جمله آشنایی است .اما برای این که بتوانم پاسخ دقیق سوال شما را بدهم ، به این گزاره باید اشاره کنم .
وقتی ما صحبت از آموزش و پرورش می کنیم ، صحبت از فردای جامعه است .همه ما می دانیم که کیفیت جامعه فردا در گرو کیفیت آموزش و پرورش امروز است .
این فقط مختص به جامعه و یا کشور ما با فلسفه و ارزش های ما نیست و در همه جوامع مختلف ، آن هایی که می خواهند با تدبیر، جامعه فردایشان را بسازند ، به آموزش و پرورش امروزشان توجه می کنند .
برای ما آموزش و پرورشی ها بسیار روشن است که اگر می خواهیم فردا جامعه ای آرام ،با عقل و تدبیر و مردمانی فهیم و صبور ؛ مردمانی که تاب و تحمل نقد و انتقاد را داشته باشند ؛مردمانی که بتوانند تجزیه و تحلیل درستی از افرادی که در کنارشان زندگی می کنند انجام بدهند ، داشته باشیم ؛ باید امروز در مدرسه این مفاهیم را با بچه ها کار کنیم و تمرین کنیم .
این یک گزاره علمی است که همیشه ما فرهنگیان و مدیران ارشد کشور هر از گاهی اشاره ای به این رسالت مهم آموزش و پرورش داشتند .
ما امروز در شرایطی قرار گرفتیم که به دلیل سوء تدبیر هایی که ( شما اشاره کردید ) به ویژه در سال های اخیر در حوزه منابع اتفاق افتاد ، علی رغم این که کشور منابع سرشاری را به لطف خدا به دست آورده بود ، متاسفانه این منابع در جای خود خرج نشد و نتوانست تنگناهای ما را در بخش های مختلف کشور از جمله آموزش و پرورش برطرف کند .ما علی رغم آن که منابع سرشاری در سال های اخیر داشتیم ،متاسفانه هنوز 30 درصد مدارس ما ، مدارس تخریب و بازسازی هستند ، یعنی مدارسی هستند که در معرض خطرند . یک سوم مدارس ما در چنین وضعیتی قرار دارند .
متاسفانه 80 درصد اعتبارات دولت صرف حقوق و مزایای کارکنانش می شود .در چنین کشوری که بخش عمده ای از منابع ، فقط صرف پرداخت حقوق و مزایا می شود ، دیگر اعتباری برای کارهای عمرانی و زیر بنایی و ساخت های فنی و تولید و.. باقی نمی ماند .
متاسفانه در آموزش و پرورش از چنین موضوعی بی بهره نبودیم .
خوانندگان سایت شما حتما اطلاع دارند ( این آمار و ارقام ذکر شده است ) ، ما در حدود 99 درصد اعتبارات آموزش و پرورش را باید به حقوق و مزایای کارکنان اختصاص بدهیم .این عدد ممکن است که ساده به نظر برسد ،اما واقعا نشان دهنده عمق نارسایی در ساختار بودجه یک سازمان است .
وقتی شما 99 درصد بودجه را برای هزینه های پرسنلی خرج می کنید ،علی الاصول هیچ هزینه دیگری برای هزینه های عملیاتی و ماموریت اصلی دستگاه برایتان باقی نمی ماند .
ما الان در شرایطی هستیم که نمی توانیم دوره های آموزشی خوبی را برای معلمان و همکاران مان برگزار کنیم . در حال حاضر نمی توانیم از عوامل انگیزشی برای ارتقای فنی ، تخصصی و حرفه ای کارکنان استفاده کنیم . الان در شرایطی هستیم که نمی توانیم کیفیت فضاهای آموزشی و تجهیزات را بالا ببریم .
درست است که شما فرمودید و البته به درستی هم تاکید کردید که برای معلمان دغدغه رفاه بسیار حائز اهمیت است .بسیاری از معلمان در کنار این دغدغه نگران این هستند که اگر ما بخواهیم خوب و حرفه ای کار کنیم ، ابزار کافی در اختیار نداریم !
یک معلم برای این که معلم خوب باشد ، کلاسش را خوب اداره کند ،با دانش آموزانش خوب کار کند ،نیاز به یک سری ابزارها دارد . این ابزارها متاسفانه امروز فراهم نیست .
باز هم شما فرمودید ، شرایط اقتصادی دولت هم یک شرایط خوبی نیست که بتوان متکی به آن شرایط مشکلات خود را کاهش دهیم .البته دولت تلاش خود را می کند تا بتواند منابع لازم برای یک آموزش و پرورش با کیفیت را فراهم کند ، اما ما می دانیم که این در کوتاه مدت ممکن نخواهد بود .
ما در آموزش و پرورش دولت یازدهم تمام تلاش خود را انجام می دهیم تا بتوانیم با بهینه کردن منابع بخشی از آن ها را به سمت امور رفاهی و معیشتی همکاران هدایت کنیم .چون همه ما از جناب آقای وزیر گرفته تا همه همکاران ایشان در سطوح مختلف باورشان بر این است که تا زمانی که معلم به یک سطح قابل قبولی از رفاه و معیشت نرسد ،سرمایه گذاری کردن روی سایر مولفه های نظام آموزش و پرورش بی فایده خواهد بود .
این به این معناست که اگر ما فضای آموزشی خوبی داشته باشیم ، کتاب ها و منابع آموزشی خیلی خوبی داشته باشیم ،تجهیزات آموزشی با کیفیتی در مدرسه داشته باشیم ، اما معلم ما ، معلمی نباشد که از سطح رفاه و معیشت نسبتا قابل قبولی برخوردار باشد ، قطعا آن ها ناکارآمد خواهند بود .
این یک اصل است .یکی از سیاست های سال 93 وزارت آموزش و پرورش ، توجه به رفاه معلم به همین اصلی است که عرض کردم .
معلم باید به یک سطح قابل قبولی از معیشت و رفاه برسد تا بتواند تمام انرژی درون خود و فکرش را برای تعلیم و تربیت بچه ها به کار بگیرد .
برای رسیدن به این سطح رفاه و معیشت ، خیلی نمی توان از دولت توقع داشت که یک جهش خیلی زیادی را نسبت به منابعی که به ما داده است ، در اختیار ما بگذارد ، یعنی یک جهش قابل توجهی را داشته باشیم .
پس باید به روش های دیگری بیندیشیم .از چندین ماه گذشته ، کارهایی را در این زمینه شروع کردیم .
جناب بطحایی
وقتی که با معلمان صحبت می کنیم ، آن ها شاید در مورد حقوق شان حرفی ندارند .آن ها وضعیت موجود را درک می کنند .اما در موضوع " مزایا " اجحاف فراوانی درحق آن ها شده و می شود .
این تفاوت مزایا بین کارکنان آموزش و پرورش به ویژه معلمان با سایر نهادها بسیار معنا دار است .برخی از این نهادها ، تصمیم گیری در مورد اشل حقوق شان تابع شورای حقوق و دستمزد است .
پرسش این است که علت این تفاوت فاحش در مزایا بین نهادهای دولتی ناشی از چیست ؟و دوم این که برای تعدیل این تفاوت های معنا دار که معلمان نام آن را " تبعیض " می گذارند ،چه رایزنی هایی توسط شما و مجموعه وزارت آموزش و پرورش با دولت انجام گرفته است .
در بین دستگاه های اجرایی یعنی وزارت خانه ها مثل آموزش و پرورش ، جهاد ،وزارت دفاع ، دستگاه های اجرایی که در قالب و ساختار وزارتخانه هستند ،تقریبا شرایط کارکنان مثل همدیگر است .البته نمی گویم دقیقا ، اما تقریبا شبیه هم است .اما شرکت های وابسته به دولت ، شرکت هایی که دارای درآمدهای اختصاصی هستند .چون بنا بر ساختار بودجه کشور ، بخشی از درآمدهای اختصاصی را شرکت ها می توانند برای حقوق و مزایا و پرداخت های پرسنلی به کار بگیرند ، یک تفاوت هایی همان گونه که اشاره کردید بین دستگاه ها وجود دارد .
اجازه بدهید آخرین جمله ای که در پاسخ پرسش قبلی شما عرض کردم را به مطالب جدیدم الصاق کنم .
ما در وزارت آموزش و پرورش از یک طرف سهم پرسنلی مان در ساختار بودجه خیلی بالاست .از طرف دیگر ، درآمدهای اختصاصی نداریم .آموزش و پرورش به علت ماموریت و نوع کاری که دارد ، اصلا درآمد اختصاصی ندارد و یا بسیار کم است و نزدیک به صفر است .
از طرف دیگر در مقابل ، گزاره ی دیگری داریم .این که دولت با توجه به مشکلات اقتصادی که اکنون در کشور حاکم است ، خیلی توان افزایش بودجه آموزش و پرورش را ندارد .ما وقتی این گزاره ها را کنار هم می گذاریم ،به این نتیجه می رسیم که ابتدا باید ساختار نیروی انسانی مان را اصلاح کنیم تا بتوانیم هزینه های پرسنلی مان را کاهش دهیم .اگر آموزش و پرورش بتواند درصدی از سهم هزینه های پرسنلی خود را کاهش بدهد ،به این معناست که امکان استفاده از همین منابع دولتی را برای سایر بخش ها مانند هزینه های رفاهی ، افزایش انگیزه و مسائل این چنینی را برای کارکنان داشته باشد .
از چند ماه پیش به دنبال آن بودیم و به این باور رسیدیم که ساختار نیروی انسانی ما باید اصلاح شود .اصلاح ساختار به این معنا نیست که ما نیروی انسانی خود را از سیستم خارج کنیم بلکه به این معناست که به تدریج با بازنشسته شدن همکاران طی سال های آینده ، تمام تلاش خود را انجام بدهیم که ساختار نیروی انسانی به نحوی بهینه شود که بخش هزینه های پرسنلی ما کاهش پیدا کند .
بنابراین اولین راه کاری که در پاسخ به سوال شما می توانم عرض کنم این است که در هممین مهر ماه سال تحصیلی جدید هم به لطف خدا و همت همکاران در استان ها و مناطق نشانه های خوبی را در زمینه اصلاح ساختار نیروی انسانی به دست آوردیم .20 هزار نیروی انسانی ما بازنشسته شد و هیچ ورودی هم به این سیستم نداشتیم اما با روش های مختلف توانستیم بدون ورود حتی یک نفر نیروی جدید ، سال تحصیلی جدید را به لطف خدا مدیریت کنیم .
این نشان می دهد که آموزش و پرورش امکان این را دارد که با اصلاح ساختار نیروی انسانی و سامان دهی آن بخشی از اعتباراتی که الان مصروف نیروی انسانی می شود را صرفه جویی کند و این اعتبارات را به افزایش مزایا و عوامل انگیزشی ، کیفیت بخشی اختصاص بدهد .
البته به اصلاح ساختار نیروی انسانی بعدا می رسیم .در داخل وزارت آموزش و پرورش هم برخی تفاوت ها وجود دارد .مثلا در مناسبت های مختلف در بخش های ستادی و وزارتی به عنوان نمونه 400 هزار تا 600 هزار تومان شارژ کارت برای آن ها اختصاص داده می شود .
در سطح مناطق هم حدود 100 تا 200 هزار تومان در نظر گرفته شده است .
حرف معلمان این است که اگر واقعا چیزی نیست برای هیچ کس نباید باشد و اگر هم پولی هست سهم معلمان کجاست ؟
قبلا به این پرسش ها ، پاسخ های قانع کننده داده نمی شد . این ها تبعیضاتی است که در درون همین دستگاه وجود دارد .
( ادامه دارد )