شروع سال تحصیلی و دیدن کوچه و خیابانهایی که هر روز میزبان دانشآموزانی است که لباسهای فرم مدارسشان آنها را از هم متمایز میکند، زیبایی چشمنوازی به شهرها میدهد. این زیبایی به همین سادگی حاصل نشده است و این مورد همیشه جزء موارد مناقشهبرانگیز بین خانوادهها و اولیای مدرسه بوده است؛ اختلافات ناشی از تنوع سلیقه در انتخاب رنگ و مدل، کیفیت پارچه و درنهایت قیمت تمامشده و اعلام شده از سوی مدارس. این موارد چالشبرانگیز در نهایت با اجبار مدیر یا تفاهم خانواده کمرنگتر میشود و شروع سال تحصیلی زیبایی خاص حیاط مدرسه را رقم میزند. فارغ از بحث اختلافات اولیه بر سر این موضوع، استفاده از لباس فرم برای دانشآموزان، مزایا و معایبی دارد که معتقدم مزایایش بر معایب آن میچربند.
استفاده از لباس متحد در مدارس، اولین و مهمترین مزیتی که بر لباس پوشیدن با سلایق شخصی افراد دارد این است که دانشآموزان با هر طبقه اجتماعی و تمکن مالی با یک فرم یکسانسازی شده در مدرسه حاضر میشوند و همین امر باعث جلوگیری از ورود طبقات حاصل از نظام اقتصادی، به نظام دانشآموزی کشور میشود و در نتیجه نتایج گسترش مصرفگرایی در دانشآموزان متمول راهی به مدرسه باز نخواهد کرد که بتوانند با جنس و مارک و نوع پوشش خاص خود، تمایز طبقاتی خود را به رخ همسالان خود بکشند و موجب رنجش و زیر ذرهبین رفتن آنها شوند.
علاوهبر برهم زدن این معادله طبقاتی، پوشش لباس فرم برای دانشآموز میتواند آموزشی باشد برای تمرین قانونپذیری آنها در یک نظام اجتماعی کوچک به نام مدرسه. دانشآموز در جریان قانونپذیریهای کوچک، جامعهپذیرتر خواهد شد و میتواند خود را با مصوبات غیراجباری اما مفید جامعه در آینده سازگارتر کنند.
از دیگر مواردی که باعث استقبال خانوادهها از پوشیدن لباسهای فرم شده است هزینه نسبتا پایینی است که خانواده در یک سال تحصیلی صرف پوشش میکند. حسن دیگر استفاده از این فرمهای دانشآموزی، شخصیتدهی دانشآموزی است.
اما مواردی که مخالفان این طرح آنها را مصمم میکند بر طبل این مخالفت بکوبند خدشهوارد کردن به استقلال فرد در انتخاب نوع پوشش خود، با توجه به تفاوتهای فردی است. این منتقدان، این مساله را عامل سلب آزادی و ناقض حق فردی دانشآموزان میدانند و بر این نکته پافشاری میکنند که وقتی ارتباطی بین پوشش و تغییر در کیفیت یادگیری ثابت نشده است، نباید سلیقه افراد را محدود به تصمیمات جمعی غیرضروری کنیم و غیرمستقیم موجب دلسردی و دلخوری آنها از محیط آموزشی شویم.
معایب و محاسن این یکسانسازی پوشش را میتوان در کنار هم گذاشت و با ارائه راهکارهایی، این دو را کمی همسوتر کرد. توجه به این نکته لازم و ضروری است که بر اساس آییننامه ابلاغی از سوی وزارت آموزش و پرورش، لباس دانشآموزان باید دوخت و رنگ ساده و دارای ظاهری آراسته و متناسب با محیط آموزشی و نیز فاقد هرگونه تصویر و نوشته مغایر با شئون اسلامی باشد. در این آییننامهها هیچ اجباری مبنی بر اجباری بودن لباس فرم دانشآموزی دیده نمیشود، پس این مساله باید با تفاهم خانواده و مدرسه صورت پذیرد. در این راستا بهترین روش قرار گرفتن نظرات مختلف در یک سبد پیشنهادی متشکل از موارد مد نظر نماینده دانشآموزان، نمایندگان انجمن اولیا و مربیان مدارس و همچنین مسئولان آموزشی است.
دانشآموزان بهعنوان مصرفکنندگان این پوشش باید حق انتخاب در نوع رنگ و مدل داشته باشند و مسئولان نیز با بیان نکات رهنمودی درباره روانشناسی رنگ و مناسب بودن لباس با فرهنگ بومی و ملی، از آن حمایت کنند. در نهایت اگر لباس مدرسه با همراهی آنها تهیه شود، کمترین مخالفتها و ایستادگیها را در مقابل آن شاهد هستیم.
از مدیران مدارس این توقع میرود که در انتخاب فروشگاه و تولیدیهای طرف قرارداد، پیکان توجه را به سمت خانوادهها معطوف کنند، نه به سود شراکت ناشی از این همکاری برای مدارس. در بعضی مدارس مشاهده میشود که قیمت تمامشده تولیدی با قیمت عرضهشده به اولیا، تفاوتی چشمگیر دارد. این مورد نشان از نگاه بازاری و سودخواهی به این طرح است تا در نهایت مدرسه نیز نفعی از این طرح برایش حاصل و عاید شود. مدیران مدارس باید به این نکته توجه کنند که شاید برای خانوادهای، تحمیل همین هزینه اندک نیز، سبب مشکلاتی شود. این طرح که مروج کرامت انسانی است، زمانی بهترین دستاوردش حاصل خواهد شد که در قراردادهای وضعشده بین تولیدیها و فروشگاهها، سهمی هم با مشارکت صاحبان کار و مسئولان انجمن اولیا و مربیان برای این خانوادهها در نظر گرفته شود.
روزنامه فرهیختگان