مدیر آموزش و پرورش شهرستان جیرفت از بازداشت دانشآموزی خبر داد که مدیر مدرسه را مضروب کرده بود...
قضیه از این قرار است که مدیر دبیرستان امام صادق در شهر بلوک از توابع شهرستان جیرفت به تعدادی از دانشآموزان تذکر میدهد که موهای خود را باید از مدل خاصی که انتخاب کرده بودند، خارج و کوتاه کنند و تهدید میکند اگر این کار را انجام ندهند، خود او اقدام خواهد کرد و اصطلاحا «چهارراه باز میکند.»
آقای مدیر به وعده یا تهدید خود عمل میکند و در حیاط مدرسه و زیر نگاه دیگران سراغ این دسته از محصلان میرود و سر چند نفر را میتراشد یا چهارراه باز میکند ولی نوبت به یکی دیگر که میرسد محصل به او حملهور میشود.
در خبر مربوط به دستگیری گفته شده دانشآموز با این وسیله حمله کرده شاید برای این که دُز ماجرا بالا برود؛ هر چند با اعلام ترخیص زود هنگام مشخص میشود که خوشبختانه جراحت عمیق نبوده است.
این همه داستان نیست و به بهانه آن میتوان چند نکته را یادآور شد:
آیا جناب مدیر واقعا انتظار داشته با قیچی یا موزر به جان بچهها بیفتد و موی آنان را کوتاه و جوانانی سرشار از بلوغ را جلوی چشم دوستان و همکلاسیها تحقیر کند و آنها هم به تماشا و اطاعت بسنده کنند و مثل گوسفند نوبت خود را انتطار بکشند تا ببینند کی نوبت تحقیر آنان فرا میرسد؟
رییس اداره آموزش و پرورش از «حفظ حُرمت و جایگاه و کرامت فرهنگیان» سخن گفته و پیگیری حقوقی را به این خاطر اعلام کرده است اما جا دارد از ایشان بپرسیم آیا تنها معلمان مصداق واژه «فرهنگی» هستند و دانشآموز فرهنگی نیست و حرمت و جایگاه و کرامت ندارد؟
کوتاه کردن موی یک عده در مقابل بچههای دیگر مصداق تحقیر است؛ چرا هیچیک از مقامات آموزش و پرورش این موضوع را تقبیح نکردند؟
آموزش و پرورش ایران اصرار دارد دانشآموز را «مطیع» بار بیاورد تا «ماهر». در این ساختار اصل بر اطاعت است نه مهارت. اگر اصل بر مهارت باشد کافی است مدیر دستور دهد از ورود دانشآموز مادام که مدل موی خود را اصلاح نکرده جلوگیری شود.
سالها پیش یک نشریه ورزشی درباره بازیکنی گرانقیمت که به جای بازی خوب و مؤثر تنها به فکر چهره و آرایش خود بود تیتر زد: ژل نزن، گل بزن! حالا که جناب مدیر مرخص شده، شاید بتوان تیتر زد: مدیر باش، سر نتراش!»
عصر ایران