اخيراً ديده شده كه معلمين به خاطر رفع حوائج زندگي و گم شدن هويت علمي خود در ارتباط با كمي حقوق و مستمري گلايه چندين ساله خود را در نشستهايي كاملاً فرهنگي در كشور برگزار كردند تا بلكه در اين ره آورد، تبعيض فاحش حقوقي خود را نسبت به هم مدركيهاي ديگر از نظر كار و ساير موارد در چهارچوبي منطقي ابراز دارند. قومي كه در هر روز به طور ميانگين 30 ارباب رجوع به مدت 6 ساعت دارند و در هفته 150 نفر و در هر ماه 600 نفر و در 5 / 8 ماه سال تحصيلي به علاوه امتحانات شهريور حدود 5/5 هزار نفرمراجعه كننده دارند! كه 33 هزار ساعت است و تصحيح هزاران برگه امتحاني نوبت اول و دوم مربوط به دي و خرداد و شهريور را در شبانه روز انجام ميدهند. آنها ميبينند كه از نظر تحصيلات و سال كاري و ارباب رجوع بيشترين زحمت را ميكشند اما مسئولان صدا و سيماي مملكت مان كه خود زاييده و دست پرورده معلمين هستند اشتباهي مرتكب شده و هيچ گزارشي از نشستهاي آنها انعكاس ندادند.
آن رسانه بايد بداند در عصري كه رسانههاي مختلف در كوتاه ترين زمان از صدا و سيما جلوتر هستند و هر خبري را به همه جا اطلاع ميدهند نبايد بگذارد سرش بيكلاه بماند. اما معلمين و بازنشستگان فرهنگي به دنبال چه هستند؟ تبعيض و تفاوت فاحش حقوقي و مدرك نسبت به همترازان خود در وزارتخانههاي توليدي و اقتصادي روح معلمين را ميآزارد.
حق و حقوق لازم به معلمين داده نميشود ، تازه اگر داده شود آن هم در برابر زحمتي كه خود ميكشند. حقالتدريس، نظارت و پول تصحيح اوراق امتحانات نهائي و ساير موارد...كه وزارتخانه مربوطه به علت عدم پرداخت بدهي به موقع هنگامي كه ميخواهد قسمتي از آن بدهي معوقه را بپردازد با ساز و كرنا و دهل از طريق رسانهها زمين و زمان را به هم ميريزد كه بودجه هنگفتي برايشان در نظر گرفته شده است...
معلمين سردرگريبان صورت خود را با سيلي سرخ نگه ميدارند و حتي بازنشستگان فرهنگي كه 30 تا 35 سال در كلاس ها درس دادهاند و حرف زدهاند و نميتوانند ساكت بنشينند بعضي از آنها فرزند تحصيل كرده و بيكار و داراي شرايط از نظر استخدام هستند و از آنها استفاده نميشود و حتي حقوق شان كفايت دهروز را هم نميدهد...
بعضي از آنها كه بعد از بازنشستگي به تحصيل ادامه دادند مدرك جديدشان در حقوق شان تأثير نميگذارد در حالي كه بازنشستگي طبق قانون يك نوع شاغل بودن است. بياييم به اين تبعيضها كه حاصلش اختلاف طبقاتي است خاتمه داده و اشكهاي معلمين و بازنشستگان فرهنگي را جلوي خانوادههايشان پاك كنيم.
محمد قطب نويسنده فقيد مصري در كتاب جاهليت قرن بيستم مينويسد:
ابتدائيترين راه تحقق ژاپن اسلامي رسيدگي به آموزش و پرورش است. بنابراين، ژاپن و ساير كشورهاي موفق، موفقيت خود را مديون آموزش و پرورش و قشر فرهنگي خود ميداند اما، ما در اين زمينه چه كردهايم؟
روزنامه اطلاعات