آموزش و پرورش امروز به تبع نیازهای فزآینده آن ؛ با آموزش و پرورش گذشته تفاوت های فراوانی را دارد. اقتضائات جامعه امروز اعم از نیازهای فردی شهروندان برای زندگی در این جامعه ، استلزامات و مهارت های اجتماعی برای همراهی فرد با گروهی که در این جامعه در کنار یکدیگر زندگی می کنند ، هجمه ها و تهدیداتی که با هدف و یا بدون قصد به دلیل پیچیده گی های جامعه و ... همه و همه مختصات آموزش و پرورش امروز را تغییر داده است .
از طرف دیگر توقعات و انتظارات از آموزش و پرورش امروز برای رسیدن به فردایی جدید ، توجه به این تفاوت ها را اهمیتی مضاعف بخشیده است. خواسته یا ناخواسته ، آموزش و پرورش امروز در ویژگی های اجتماعی فردا سهیم است . تصویر جامعه آینده ، در کلاس های مدارس امروز ترسیم می شود . آموزش و پرورش امروز در تعیین نوع رفتارهای مردم فردا شریک است . میزان توسعه یافتگی در رفتارهای فردی و اجتماعی ، افزایش و یا کاهش رفتارهای خشونت آمیز ، نزدیک شدن به اعتدال و یا فاصله گرفتن از آن و بروز برخوردهای افراط گرایانه در اجتماع آینده ، در دست معلمان امروزاست .
پیدا کردن دلایل به وجود آمدن گروه " بوکو حرام " خیلی نیاز به پژوهش های میدانی ندارد . پیدا کردن زمینه های بروز"طالبان و داعش " و آسیب شناسی رفتارهای خشن و ضد انسانی آنها خیلی به مطالعات علمی و عمیق محتاج نیست . فقط کافی است نظام و فرآیند تعلیم و تربیت این افراد را تجزیه و تحلیل نماییم . می توان به جرات گفت که بروز این اتفاقات که جامعه بشری تا ابد از به یاد آوردن آن شرمسار خواهد بود در دو دهه گذشته با نگاهی به وضعیت آموزش و پرورش آن جوامع ، قابل پیش بینی بوده است .
مردان و زنان فردا ، صبوری را امروز در کلاس های درس و مدرسه خواهند آموخت . تحمل نظرات و سلیقه های متفاوت با سلیقه خود را امروز در تمرین با سایر همکلاسان خود یاد خواهند گرفت .
شاید شما با این نظر موافق نباشید ولی برخی از صاحبن ظران تعلیم و تربیت معتقدند نظام آموزش و پرورش حتی در صورت نقص در سایر نظامات تعلیم و تربیت و خطا در کارکردهای آنها ( از قبیل رسانه ها ، اجتماعات رسمی و مذهبی و ... ) می تواند در تصحیح پیامدهای آن نظامات به میزان زیادی موثر واقع شود.
با این مقدمه هر چند مختصر اجازه دهید خیلی از غرض اصلی برای نوشتن این پست دور نشوم و موضوعی که به نظرم مسئله اول نظام آموزش و پرورش امروز است را با شما در میان گذارم.
همگان کم و بیش با وضعیت اقتصادی کشور و پدیده "رکود تورمی" آن آشنا هستیم . اینکه چه دلایلی و چه نوع تصمیماتی در گذشته باعث بروز این گره بسیار سخت در اقتصاد کشور شده است در جای خود بماند -که باز متهم به سیاه نمایی دولت قبل نشویم – اما به هر حال آموزش و پرورش هم به عنوان بخشی از دولت از این شرایط تاثیر می پذیرد و شاید به دلایل مختلف و از جمله همین دلیل است که مقام معظم رهبری ، موضوع اقتصاد مقاومتی را با جدیت مطرح کرده اند و پیگیری می نمایند .
همان طور که در نوشته های قبلی با شما در میان گذاشتم ، سهم اعتبارات پرسنلی از کل اعتبارات آموزش و پرورش به شکل دهشت آمیزی !! افزایش یافته و به رقم 98.5 درصد رسیده است . این عدد به معنای آن است که فقط1.5درصد اعتبارات این بخش مهم و سرنوشت ساز کشور صرف برنامه های عملیاتی آن یعنی برنامه های آموزشی و پرورشی خواهد شد . در کنار این برنامه ها ؛ هزینه های بهسازی نیروی انسانی یعنی ارتقای دانش ها و مهارت های آنها و نیز هزینه های لازم برای بیمه طلایی وتقویت انگیزه و اشتیاق آنها برای کار با کیفیت باید از همین محل تامین شود . شما اضافه بفرمایید هزینه هایی را که برای تعمیر مدرسه ونقاشی و آب و برق و تلفن و گاز نیز باید پرداخت شود .
روزی با یک حساب سر انگشتی بررسی کردم اگر همه این اعتبار 1.5 درصدی را بین معلمان و دانش آموزان تقسیم کنیم به هر نفر آنها در یکسال حدود 28 هزار تومان خواهد رسید!!!
بروز چنین شرایطی که شاید اطلاق "محدودیت" برای آن کم باشد و باید از"بحران منابع " از آن یاد کرد ، صرفا به دلیل شرایط اقتصادی موجود کشور نیست و دلایلی دیگر نیز در آن سهیم است . اجازه دهید یکی از مهمترین عوامل بروز این اتفاق نادر را که در سال های پس از انقلاب کم نظیر بوده است ؛ تحلیل کنم :
تاکید نمایم که این موضوع صرفا یکی از دلایل بروز است و علل دیگری نیز در این مهم دخیل می باشند.
درصد رشد کارکنان |
|||
جنسیت |
زن |
مرد |
کل |
80-81 |
0.19 |
-0.71 |
-0.30 |
81-82 |
0.43 |
-1.38 |
-0.56 |
82-83 |
12.02 |
1.75 |
6.47 |
83-84 |
-1.59 |
-2.78 |
-2.20 |
84-85 |
-2.25 |
-3.37 |
-2.82 |
85-86 |
-0.93 |
-2.93 |
-1.95 |
86-87 |
-1.94 |
-4.46 |
-3.21 |
87-88 |
-5.72 |
-10.02 |
-7.86 |
88-89 |
-4.45 |
-6.67 |
-5.53 |
89-90 |
2.08 |
1.98 |
2.03 |
90-91 |
13.37 |
14.91 |
14.11 |
91-92 |
0.08 |
-3.52 |
-1.66 |
92-93 |
-0.90 |
-1.67 |
-1.26 |
همان طور که در جدول بالا ملاحظه می فرمایید ؛ درصد رشد تعداد کارکنان شاغل در آموزش و پرورش از سال 80 تا 88 ( به استثنای یک سال ) همواره منفی بوده است اما در سال های 89 و 90 به یک باره جمعا بیش از 16 درصد رشد یافته است . این در حالی است که در طی تمامی سال های مذکور رشد تعداد دانش آموزان منفی بوده است ( هر چند شیب این کاهش به تدریج در حال کاسته شدن می باشد ) .
افزوده شدن بیش از 116000 نیروی انسانی به سازمانی که درصد سهم اعتبارات آن از دولت ثابت بوده است ، نتیجه آن کاملا روشن است :
افزایش سهم اعتبارات پرسنلی و در نتیجه کاهش کیفیت برنامه های آموزشی و پرورشی
نکته بسیار ظریف در این تحلیل آن جاست که هر چند تراکم کلاس کاهش یافته است و معمولا کاهش این شاخص ، ارتقای کیفیت را به دنبال دارد اما چون سایر پارامترهای موثر بویژه بهسازی و انگیزه کارکنان خنثی مانده است نتیجه این تصمیم ،کاهش کیفیت آموزش و پرورش بوده است !!
ورود کارکنان جدید با وارد کردن حدود 2000 میلیارد تومان در سال ، یک شوک غیر قابل تحمل را بر ساختار بودجه آموزش و پرورش وارد کرده است که خدا می داند اثرات تبعی این شوک تا چه هنگام بر سایر عوامل آموزشی تاثیر گذار باشد !
ادامه دارد
وبلاگ شخصی سید محمد بطحایی