تقریبا هر سه یا چهار سال یک بار بودجه دولتی آموزش و پرورش دو برابر می شود، اما تغییری در کیفیت آموزش و پرورش ایجاد نمی شود، بیش از 95 درصد بودجه آموزش و پرورش صرف حقوق و مزایای پرسنل می شود و مثلا میانگین حقوق پرسنل که در مرداد 92، یک میلیون و 300 هزار تومان بوده در سال 95 به بالاتر از 2 میلیون و 300 هزار تومان رسیده است. اما اگر همین را در فضای مجازی یا دفتر دبیران مطرح کنی با واکنش خشمگینانه همکاران مواجه می شوی .
وقتی افزایش بودجه و متعاقب آن حقوق معلمان منجر به افزایش کارآمدی و کیفیت نمی شود و باعث عصبانیت پرسنل هم می شود ، دولت با چه منطقی بودجه را افزایش دهد؟
جالب اینکه خود وزیر آموزش و پرورش هم افزایش 85 درصدی حقوق معلمان در مدت سه سال را کافی نمی داند و زبانش کُنداست و در مصاحبه ها از زور شرمندگی گردنش را کج می کند.
نقد من به وزیر و معاونان او این است که شهامت دفاع از برنامه و اقدامات خودش را ندارند و مرعوب گفتمان معیشت محور شده اند.
واکنش بخش فعال معلمان به افزایش حقوق در این 3 سال این نکته را اثبات می کند که بین افزایش حقوق و میزان رضایت مندی بخش پرسروصدای معلمان که به رسانه های مجازی و واقعی دسترسی دارند، تناسب معکوس برقرار است.
به نظر می رسد سر و صداها و اعتراضات معیشتی سیاسی است و خیلی هم به افزایش حقوق مربوط نیست. فعالان نباید نقش اسب تروای اصولگرایان تندرو را بازی کنند.
فرض کنیم شما در سال 92 حقوق تان 1 میلیون تومان بوده و الان 1 میلیون و 700 هزار تومان دریافت می کنی . حقوق شما در مدت 3 سال 70 درصد اضافه شده است. درست است این افزایش کافی نیست اما افزایش 70 درصدی بهتر از ثابت ماندن حقوق و حتی بهتر از افزایش 20 درصد و 30 درصد و 50 درصد است.
قاعدتا شما باید تا حدودی راضی باشی و از دولتی که تورم را کنترل کرده و از 40 درصد به 8.5 درصد رسانده است تشکر کنی . اگر هم تشکر نمی کنی لااقل بگویی دولت خوب خدمت کرده است.
اما در عمل آتش شما تندتر شده و نارضایتی شما از دولت و مجلس و وزیر افرایش یافته است. اگر از شما بپرسند چرا عصبانی هستی ؟ به جای اینکه ماشین حساب دست بگیری و فیش حقوقی سه سال پیش (بدون کسورات ) خود را با فیش امروز (بدون کسورات) مقایسه کنی ، در اولین واکنش می گویی : "فانی دروغ می گوید." اولین دلیل شما هم این است که فانی گفته حقوق ها 85 درصد اضافه شده اما حقوق شما 60 درصد اضافه شده است ! البته شما به قدری عصبانی هستی که توجه نمی کنی که آنچه فانی گفته میانگین افزایش حقوق است و نه حقوق شخص جنابعالی !
ما معترضیم و اعتراض ساده ترین کار است.
رییس جمهور در اردیبهشت 94 گفت : " من نسبت به معلمین هم حق اعتراض را به رسمیت میشناسم." فعالان معلمی هورا کشیدند و بارها به این سخن رییس جمهور استناد کردند اما همه حرف رییس جمهور این جمله نبود. رییس جمهور حرف های مهم تری هم زد که عمدا نادیده گرفته شد . چرا ؟ چون در جهت تفکر و استراتژی برخی جریان ها نبود.
رییس جمهور گفت : "در سال 1390 اعتبار مصوب آموزش و پرورش 12 هزار میلیارد تومان بود. در سال 1394 ، 24 هزار میلیارد یعنی از سال 90 تا 94 ما اعتبارات آموزش و پرورش را به بیش از دو برابر افزایش دادهایم در حالی که تعداد معلم و پرسنل و دانش آموز هم خیلی تغییر نکرده است." این قسمت از حرف ها را ما نشنیدیم.
رییس جمهور گفت : " سال 92 که اواسط سال مسئولیت را این دولت به عهده گرفته، بودجه ای که آموزش و پرورش داشته 15 هزار میلیارد بوده و ما عملاً 17 میلیارد تومان پرداخت کردهایم و بودجه بعضی از دستگاهها را 100 درصد ندادیم، اما بودجه آموزش و پرورش را 112 درصد پرداخت کردیم." این حرف ها با مزاج ما سازگار نیست .
ما باید ثابت کنیم که دولت به آموزش و پرورش بی توجه است !
رییس جمهور می گوید : " در سال 93 بودجه مصوب ما [ بودجه عمومی دولت ] 211 هزار میلیارد تومان بوده ما نتوانستیم اعتبارات و منابع را تأمین کنیم آنچه که در سال 93 حاصل شده 174 هزار میلیارد تومان بوده ، اما ما 107 درصد بودجه آموزش و پرورش را تامین کردیم." احتمالا بعد از شنیدن یا خواندن این جمله ما عصبانی تر شده ایم و گفته ایم به ما چه مربط است که دخل و خرج دولت چقدر بوده .
هر چه مسئولان دولتی نرم تر سخن بگویند عده ای از همکاران تشویق می شوند که درشت تر سخن بگویند.
چگونه می توان از دولتی که کسری 30-40 درصدی بودجه دارد،انتظار داشت که در سال 94 پایه حقوق معلمان را یک دفعه 300 درصد افزایش دهد؟
عده ای می گویند دولت ثروت بی پایان دارد و به عنوان شاهد مثال فیش های حقوقی و املاک نجومی و اختلاس های میلیاردی را وسط می آورند. می گویند مملکت دزد بازار است و فقط سر معلمان بی کلاه مانده است.
این حرف ها دیگر از جنس حساب و کتاب و منطق و استدلال کارشناسی نیست از جنس تحریک و داد و قال و تبلیغ سیاسی و انقلابی است. نشان دادن عکس مدارس کپری و شلوارهای وصله دار تقلید از تبلیغات انقلابیون دهه 40 و 50 است.
می گویند فانی عرضه ندارد حق معلمان را از حلقوم دولت بیرون بکشد و فراموش کرده اند که فانی اپوزیسیون نظام نیست بلکه عضو کابینه است و اصولا بودجه بندی بر اساس اولویت های نظام صورت می گیرد و این تصور که وزرا دور یک میز می نشینند و بر سر بودچه چانه می زنند و آن که پرزورتر است بودجه بیشتری می گیرد تصوری عوامانه از بودجه بندی است.
اینکه می گوییم اولویت اول بودجه باید آموزش و پرورش باشد سخنی آرمانی و نیکو است اما در دل خاورمیانه آشوب زده تا آینده ای دور، اولویت دولت ها ،امنیت مردم و حفظ مرزها و اقتصاد یعنی تهیه نان و آب و برق مردم است. ضمنا شما کشوری را نشان بدهید که بودجه دولتی آموزش و پرورش از بودجه نظامی و امنیتی و تامین اجتماعی و... بالاتر باشد؟
تقریبا در همه کشورهای جهان از توسعه یافته و در حال توسعه، امنیت و اقتصاد و بسیاری امور دیگر اولویت بیشتری دارد.
"مطالبه محوری" اگر به معنای این باشد که شهروند جامعه مدنی وظیفه محور نیست و داری حق است بسیار پسندیده است اما اینکه با خشم غضب پرچم مطالبه محوری را بالا ببریم و فریاد بزنیم و خواسته های حداکثری را توی سر دولت بکوبیم ، راه به جایی نمی بریم.
مطالبه محوری با چنین تعریفی یعنی طرح خواسته ها در خلاء ، یعنی اینکه ما کاری به این نداریم که دولت خزانه اش پر است یا خالی . ما کاری به این نداریم که خواسته ما معقول است یانه ، ما کاری به این نداریم که منافع شلوغ کاری ما به حساب کدام جریان واریز می شود و به زیان کدام جریان است. ما با ماشین حساب و عدد قهریم.
به جای مطالبه محوری باید "آموزش و پرورش " ی فکر کنیم. در همان سخنرانی که رییس جمهور حق اعتراض معلمان را به رسمیت شناخت راهکار هم داد اما کسی راهکار رییس جمهور را ندید و اصولا بحثی پیرامون آن شکل نگرفت.
رییس جمهور در اردیبهشت 94 گفت : "ما آموزش و پرورش را خرید خدمت می خواهیم ، ما میخواهیم یه عده جوان و نوجوان را تربیت و عالم کنیم و مهارت زندگی را بهشان یاد بدهیم و اخلاق اسلامی هم بیاموزیم. خب این را خرید خدمت کنیم، چه اشکالی دارد. حتی مدرسه را ما به آنها بدهیم ما مدرسه خودمان را واگذار کنیم."
وقتی اسم خرید خدمت و واگذاری مدارس می آید عده ای بوی توطئه سرمایه داری و امپریالیسم و خصوصی سازی می شنوند و فریاد می زنند که ای داد و بیداد ، آموزش و پرورش از دست رفت و دولت نئو لیبرال روحانی مدارس را به مشتی سرمایه دار زالو صفت اجاره داد.
اما رییس جمهور می گوید : "مدارس را به یک جمعی مثل تعاونی معلمان واگذار می کنیم، یک عدهای جمع میشوند میگویند ما حاضریم در این مدرسه خودمان در سال 200 تا دانش آموز تربیت کنیم خب اگر تربیت کردند با کیفیت بالاتر، شما هم نظارت کنید."
این همان سیاستی است که به آن بودجه ریزی عملیاتی می گویند . یعنی به جای اینکه بودجه را در چاه ویل بورکراسی اداری بریزیم که 30 درصد آن تبخیر شود ، بودجه را مستقیم به مدارس بدهیم و دولت نظارت کند.
معلمان به جای دست به سینه نشستن و نفرین کردن و نق زدن وارد میدان شوند و مدارس را با قیمت تمام شده اداره کنند. این کار نیاز به تحرک و جنبیدن دارد. آنهایی که از جنبش معلمان سخن می گویند چرا جنبش را به این سمت هدایت نمی کنند؟
چرا از سخنان رییس جمهور فقط جمله " اعتراض حق معلمان است " را دیدند ؟ چرا این بخش ها را ندیدند؟
این تصور که ما بنشینیم و نفرین کنیم و نق بزنیم و کم کاری کنیم و یا در مواردی فریاد بزنیم تا دولت مجبور شود حقوق ما را زیاد کند تصوری رویایی است و در جهت پیشرفت کشور نیست. حتی خدا هم روزی بنده را به شرط حرکت می دهد.
این فرمول که معلم تغییر نکند و کاملا ثابت و منفعل باشد و دولت حقوقش را چند برابر کند اجرایی نیست . تغییر باید از دوطرف باشد .
تا زمانی که معلم هم نپذیرد که خودش مهم ترین عنصر فعال در وزارت آموزش و پرورش است و خودش صاحب مدرسه و آموزش و پرورش است و بدون تلاش او ، هیچ تغییری در آموزش و پرورش متصور نیست و روزگار ما همین است.
اگر این وضعیت موجود یعنی افزایش بودجه آموزش و پرورش و افزایش حقوق کارکنان و کاهش بهره وری و کاهش انگیزه کارکنان ، تداوم داشته باشد، نهایتا دولت ها (اصلاح طلب و اصول گرا ) متوجه می شوند که نسبتی بین افزایش حقوق و افزایش کارآمدی وجود ندارد.
گر چنین رابطه ای بود باید افزایش 70 درصدی حقوق یک معلم دست کم 20 درصد انگیزه کاری او را افزایش می داد. وقتی دولت ها به این جمع بندی برسند ، احتمالا به این نتیجه هم می رسند که ریشه مشکلات در استخدام رسمی یک کارمند برای مدت 30 سال و پرداخت بازنشستگی مادام العمر از خزانه دولت است. در این حالت ، تنها آلترناتیو این است که دولت در صرف هزینه ها احتیاط کند و با عزم جزم راه هایی مانند خرید خدمات آموزشی را ادامه دهد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید