چاپ کردن این صفحه

سعید شهسوار زاده/ عضو شورای نویسندگان صدای معلم

نقش آموزش و پرورش در توسعه اقتصادي کشور

آيا دولت ها پس از انقلاب به رسالت  اصلي خود ( برنامه ريزي براي توسعه ) پرداخته اند/ ما گرچه به درآمد دست یافته‌ایم، ولی رشد و پیشرفت ما پرهزینه بوده است و هزینه‌هایی که بر ما تحمیل شده، باعث شده است کالاهای نهایی که در کشور تولید می‌شوند، گران‌تر شده و امکان رقابت در بازارهای جهانی را از دست بدهیم/ دولت به جاي انجام وظيفه راهبردي در توسعه ملي به صندوق پرداخت حقوق و دستمزد تنزل يافته است/ اگر دولت، نظام سیاسی و بخش خصوصی تا انتهای سال آینده بسیج شوند، امکان دارد بتوان این رکود کلان و سیاسی را مهار کرد؛ ولی در غیر‌این‌صورت رکود حاکم بر اقتصاد ایران کنترل نخواهد شد/ در اين سال‌ها هيچ گاه روي اين مقوله كه انسان‌هاي شرافت مندانه را تربيت كرده و به جامعه تحويل دهيم، سرمايه‌گذاري نكرديم. تمام برنامه‌هاي ما در اين سال‌ها بر بعد اول توسعه استوار بوده و بعد ˏتوسعه فرهنگي را به دست فراموشي سپرديم/ اگر عقلانيت جايگزين عاطفه و احساس و سنت نشود و قوانين جاي مناسبات شخصي را نگيرد، توسعه پرهزينه مي‌شود/ چرا نتيجه آن ملموس نيست/ در مقايسه بودجه سال ١٣٨٧ با ١٣٩٥ مي‌بينيم كه سهم آموزش و پرورش از بودجه كل كشور از ١٢ درصد در سال ٨٧ به ١٥ درصد در سال ٩٥ رسيده است/ اگر اين بودجه را با بودجه وزارت دفاع، البته آن بخش كه در سند مالي ذكر مي‌شود مقايسه كنيم، مي‌بينيم كه بودجه اين وزارتخانه از ١١ درصد در سال ١٣٨٧ به ١٩ درصد صعود كرده است/ نظام آموزشي ما از نظر ظاهري ، حتي عدالت افقي را هم بر آورده نکرده است چه رسد به عدالت افقي/ توسعه " يعني رفتن به سوي يک " جامعه انساني " که مسائل اش را با بيشترين مشارکت و با کمترين هزينه حل و فصل مي کند/ دموکراسي يک  " بازي تکراري "است که اگر بر فريب بنا شود ، وارد چرخه تخريب خواهد شد/ آموزش ، خودش ابزاري براي بهروزي انسان ها باشد ، پس نبايد در آموزش " انسان " فراموش شود/ پيش نياز توسعه پايدار آموزش و پرورش پويا و موثر است 

 نقش آموزش و پرورش در توسعه اقتصادي کشور  از آنجا که محسن رناني  اخيرأ در فضاي مجازي گفت و گويي در باره نقش آموزش و پرورش در رابطه با توسعه يافتگي داشته است ، در اين يادداشت بر نظريات اين اقتصاد دان و استاد دانشگاه متمرکز مي شويم :

براي درک بهتر مفهوم توسعه ونقش آموزش و پرورش به چند تعريف و مقدماتي نياز داريم  :

1. تعريف رشد ، پيشرفت و توسعه اقتصادي چيست ؟
رنانی با بیان اینکه رشد اقتصادی سه سطح دارد، گفت: 

a. رشد : ابتدا رشد افقی به معنی تکثیر وضعیت موجود است مانند افزايش توليد خودرو .
b. پيشرفت :
رشد دوم، یعنی رشد عمودی به معنی رشد همراه با تکامل است که از آن به عنوان پیشرفت هم یاد می‌شود.
c. توسعه :
و سومی، سطح رشد کیفی که به آن توسعه می‌گویند.
او افزود:
توسعه، هزینه رشد افقی ( رشد ) و رشد عمودی ( پيشرفت) را کمتر می‌کند و به نظر من اکنون علت پرهزینه‌شدن زندگی ما همین نبودن توسعه است.( 1 ) 

2. آيا دولت ها پس از انقلاب به رسالت  اصلي خود ( برنامه ريزي براي توسعه ) پرداخته اند ؟
ما گرچه به درآمد دست یافته‌ایم، ولی رشد و پیشرفت ما پرهزینه بوده است و هزینه‌هایی که بر ما تحمیل شده، باعث شده است کالاهای نهایی که در کشور تولید می‌شوند، گران‌تر شده و امکان رقابت در بازارهای جهانی را از دست بدهیم.

وی همچنین گفت: اگر نگاهی به برنامه‌های توسعه که بعد از انقلاب تاکنون تدوین شده است، بیندازیم، متوجه می‌شویم گرچه اسم این برنامه‌ها، برنامه توسعه بوده ولی این برنامه‌ها، برنامه‌های رشد و پیشرفت بوده‌‌اند و در واقع برنامه‌ای برای توسعه نداشته‌ایم ( 1 )


3. دولت به جاي انجام وظيفه راهبردي در توسعه ملي به صندوق پرداخت حقوق و دستمزد تنزل يافته است :
«۴۵ هزارمیلیارد تومان یارانه نقدی، ٨٠ هزارمیلیارد تومان حقوق و دستمزد کارمندان و  ٢۵ هزارمیلیارد تومان کمک برای تامین کسری حقوق بازنشستگان در طرف تعهدات دولت و ۷۰ هزار میلیاردتومان درآمد نفتی و ٨٠ هزار میلیارد تومان درآمد مالیاتی در طرف درآمدها نشان می‌دهد دولت در سال آینده با درآمدهای حاصل از نفت و مالیات تنها می‌تواند دستمزدها و یارانه‌ها را پرداخت کند و این به مفهوم آن است که دولت از سال ٩۴  تبدیل می‌شود به صندوق پرداخت حقوق و دستمزد یا به بیان ساده‌تر ، عصر پایان راهبری توسعه ملی توسط دولت آغاز خواهد شد.»( 2 ) 

4. لايه هاي رکود ˏاقتصادي چيست ؟
زمانی در اقتصاد یک کشور رکود رخ می‌دهد که در سه سطح رشد نام‌برده‌ شده، پسرفت داشته باشیم؛ مثلا در سطح ملی اگر کارخانه‌ای ساخته‌ایم که فقط با ۳۰ درصد از ظرفیت خود کار می‌کند ، با رکود در سطح اول روبه‌رو شده‌ایم. اگر سوله‌های و دستگاه‌های کارخانه بپوسند و از بین بروند با رکود سطح دوم یا عمودی روبه‌رو شده‌ایم و اگر سازماندهی صنعت ما به گونه‌ای باشد که نخبگان فرار کرده و همکاری نکنند، با رکود نوع سوم یا رکود کیفی دچار شده‌ایم. ( 1 ) 

5. آيا فقط دولت  مسئول خروج از رکود ساختاري ، نهادي و سياسي کشور است؟
رناني بر همراهي كل ˏنظامˏ سياسي براي حل معضل اقتصادي تأكيد كرد :
رنانی با بیان اینکه برای خروج از رکود ساختاری، نهادی و سیاسی نیازمند قیام کل نظام سیاسی هستیم، گفت: دولت نه قانونا و نه از نظر مالی، امکان خروج از این لایه‌های رکودی را ندارد؛ چون مثلا نظام مالی ما به جراحی نیاز دارد که دولت نمی‌تواند برای این جراحی ورود کند؛ چون عده‌ای برخی بانک‌ها را حمایت می‌کنند، در نتیجه برای اصلاح نظام مالی که اکنون یکی از مشکلات نظام اقتصادی ایران است، نظام سیاسی باید ورود کند.  عضو هیأت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان همچنین افزود باید همه قوا به کمک دولت بیایند و گروه‌های سیاسی دعواهای سیاسی خود را به آینده موکول کنند و اجازه دهند که اکنون مشکل رکود اقتصادی‌ای که به نظر من از آمریکا و اسرائیل خطرناک‌تر است، حل شود.( 1 )
او با انتقاد از بخش خصوصی بیان کرد: بخش خصوصی که این‌قدر گله می‌کند و از رکود اقتصادی انتقاد دارد، تاکنون کدام بسته خروج از رکود را نوشته و به دولت پیشنهاد داده‌ است. رکود ایران نیازمند کمیته نجات ملی است تا کنترل شود. ( 1 )
رنانی بیان کرد: پیش‌بینی می‌کنم اگر دولت، نظام سیاسی و بخش خصوصی تا انتهای سال آینده بسیج شوند، امکان دارد بتوان این رکود کلان و سیاسی را مهار کرد؛ ولی در غیر‌این‌صورت رکود حاکم بر اقتصاد ایران کنترل نخواهد شد. ( 1 ) 

6. يکي از مهمترين چالش برنامه هاي توسعه دولت ها پس از انقلاب چه بوده است؟

متاسفانه در اين سال‌ها هيچ گاه روي اين مقوله كه انسان‌هاي شرافت مندانه را تربيت كرده و به جامعه تحويل دهيم، سرمايه‌گذاري نكرديم. تمام برنامه‌هاي ما در اين سال‌ها بر بعد اول توسعه استوار بوده و بعد ˏتوسعه فرهنگي را به دست فراموشي سپرديم. توسعه فرهنگي نياز به سرمايه‌هاي ديگري هم دارد كه از جمله آنها سرمايه‌هاي اجتماعي و سرمايه‌هاي نمادين هستند. سرمايه‌هاي اجتماعي مناسبات بين انسان‌ها را سامان‌دهي مي‌كند و سرمايه‌هاي نمادين مانند هنرپيشه‌ها، شومن‌ها، مانكن‌ها و... باعث ايجاد تحول مي‌شوند كه ما از هر دوي اين سرمايه‌ها غافل بوديم.( 3 )


7. از هزار ميليارد دلاري که در زمان احمدي نژاد حيف و ميل شد ، آيا  فقط و فقط  بخشي کوچکي از آن صرف توسعه اقتصادي موثر شده است؟
وي تصريح كرد: اگر عقلانيت جايگزين عاطفه و احساس و سنت نشود و قوانين جاي مناسبات شخصي را نگيرد، توسعه پرهزينه مي‌شود. از هزار ميليارد دلار زمان احمدي‌نژاد كه بخشي از آن حيف و ميل شد، بخشي ديگر در اقتصاد براي توسعه هزينه شد، اما چرا نتيجه آن ملموس نيست؟

چون مناسبات اجتماعي به هم ريخته و توسعه اقتصاد پرهزينه شده است. ١٠ سال پيش هزينه ايجاد يك شغل ٢٠٠ ميليون تومان بود اما امروز براي توليد يك شغل بايد ٩٠٠ ميليون تومان هزينه كرد، اين يعني ما از توليد شغل ناتوان شده‌ايم.( 3 )


8. آيا توجه به آموزش کودکان مان متناسب به مجموع هزينه هاي که  در بخش راه، فولاد، پتروشيمي و صنعت كرده‌ايم ، مي باشد؟
سال ١٣٩٤ در يك سخنراني گفته بودم ادامه اين روند امكان توسعه را از ما مي‌گيرد اما امروز مي‌گويم كه با پيش رفتن در اين مسير فرصت پيشرفت را نيز از دست خواهيم داد. آن قدر رشد پر هزينه مي‌شود كه نمي‌توان اميدي به پيشرفت داشت.

اين استاد دانشگاه توضيح داد: ما به اندازه اقتصاد امريكا كه ٤٠ برابر اقتصاد ماست مهندس توليد كرده‌ايم، اين يعني سرمان را به زير انداخته‌ايم و فقط پيشرفت را مدنظر قرار داديم.

در مقايسه بودجه سال ١٣٨٧ با ١٣٩٥ مي‌بينيم كه سهم آموزش و پرورش از بودجه كل كشور از ١٢ درصد در سال ٨٧ به ١٥ درصد در سال ٩٥ رسيده است، اگر اين بودجه را با بودجه وزارت دفاع، البته آن بخش كه در سند مالي ذكر مي‌شود مقايسه كنيم، مي‌بينيم كه بودجه اين وزارتخانه از ١١ درصد در سال ١٣٨٧ به ١٩ درصد صعود كرده است. مجموع هزينه‌هايي كه در بخش راه، فولاد، پتروشيمي و صنعت كرده‌ايم به هيچ‌وجه قابل مقايسه با هزينه‌اي نيست كه براي آموزش كودكان‌مان داشته‌ايم. ( 3 ) 

9.  عدالت در آموزش و پرورش به چه معني است؟
عدالت ، يا افقي است يا عمودي .
عدالت افقي در آموزش و پرورش يعني همان تعداد صندلي و کلاس و معلم و ساير امکانات آموزشي که شهر ها دارند روستا ها هم بايد داشته باشند( به نسبت جمعيت شان ) . اما عدالت عمودي مي گويد تفاوت ها را لحاظ کن و به نسبت فقر آموزشي شان، بيشتر روي روستا سرمايه گذاري کن . نظام آموزشي ما از نظر ظاهري ، حتي عدالت افقي را هم بر آورده نکرده است چه رسد به عدالت افقي . ( 4 )

نقش آموزش و پرورش در توسعه اقتصادي کشور


10. رابطه بين توسعه اقتصادي و اصلاح ساختار آموزش و پرورش چگونه است؟  
" توسعه " يعني رفتن به سوي يک " جامعه انساني " که مسائل اش را با بيشترين مشارکت و با کمترين هزينه حل و فصل مي کند. ( 4 )" توسعه " يعني حاکميت تدريجي " عقلانيت جمعي " بر فرآيند هاي اجتماعي و اقتصادي


حاکميت عقلانيت با تقويت دو بعد ذهني ما تحقق مي يابد: ( 4 )

* بعد حافظه اي ذهن
* بعد تحليل ذهن


بعد تحليل ذهن نيز با دو بازو تقويت مي شود:
a. آموزش
b. پرورش
بدون پرورش ، ذهن تبديل به يک ماشين حافظه دار محاسبه گر مي شود.( 4 )اگر جنبه انساني ذهن آدمي را از آن بگيريم ، در واقع تحقق " عقلانيت جمعي "  را از آن گرفته ايم و بنا بر اين توانايي  تحقق " توسعه " را از او گرفته ايم . ( 4 )

پس وقتي شهروند ،  رانندگي مي کند با محاسبه فقط گاز مي دهد تا زودتر برسد ! غافل از آن که حل مشکل ترافيک  يک سيستم جمعي است و تنها با مشارکت و رعايت همه ، حل مي شود ! ( 4 ) همچنين وقتي يک  سياست مدار ،  وارد عرصه سياست مي شود و وعده هاي تهي مي دهد ! چون مي داند با وعده بيشتر رأي بيشتري کسب مي کند ! اما درک اين را ندارد که دموکراسي يک  " بازي تکراري "است که اگر بر فريب بنا شود ، وارد چرخه تخريب خواهد شد.( 4 )
پرورش است که اين ماشين محاسبه گر را " جنبه انساني مي بخشد. ( 4 )
قرار است :
آموزش ، خودش ابزاري براي بهروزي انسان ها باشد ، پس نبايد در آموزش " انسان " فراموش شود.( 4 )


* براي ارتقاي جنبه انساني ذهن يا همان " پرورش " بايد به جاي تکيه بر محور بهره هوشي ( IQ ) به هوش اجتماعي ( EQ )  افراد متمرکز شويم . ( 4 )


* متأسفانه ، نظام آموزشي ما برآموزش و استفاده حداکثري از بهره هوشي متمرکز شده است و هوش اجتماعي يعني آموزش توانايي زيست انساني را رها کرده است ! ( 4 )

دريک کلام توسعه  آموزشي يعني چه :(4 )

 * حرکت از نظام آموزشي " حافظه محور" به نظام آموزشي " رابطه محور "
* عبور از نظام آموزشي " دانش محور " به نظام آموزشي " انسان محور "
* دست يابي به " عدالت عمودي " پس از " عدالت افقي "
* تحول از نظام آموزشي " مدرسه محور " به نظام آموزشي " جامعه محور"
*  اهتمام به " توانمند سازي " نه " دانشمند سازي "
*  اهتمام به " آموزش انديشدن " نه " آموزش انديشه ها"
*  "توسعه "  از  توسعه ذهن آغاز مي شود نه از توسعه " دانش" يا توسعه " فن آوري "
* توسعه از سرمايه گذاري بر روي " انسان ها "  آغاز مي شود نه سرمايه گذاري بر روي " نياز هاي انسان ها " بنا بر اين نظام آموزشي ما بر تمرکز بر بخش حافظه اي و بعد آموزش ذهن ، در حال تکثير يک بي عدالتي تاريخي است. ( 4 ) 

11 . راه برون رفت از بحران اقتصادي چيست ؟
الف :
 تنها راه برون رفت از رکود چند لايه اي کنوني عزم ملي همه آحاد ملت ( اصولگرا ، اصلاح طلب ، معتدلين ، مستقلين و... ) مي باشد .
ب :
تنها راه توسعه اقتصادي کشور ، مشارکت همه نهاد هاي مدني ، رسانه ها و همه آحاد ملت ( اصولگرا ، اصلاح طلب ، معتدلين ، مستقلين و... ) و نقش آفريني سازمان مديريت و برنامه ريزي براي افزايش نقش آموزش و پرورش در سهم توليد ناخالص ملي مي باشد .
ج :
تا سرمايه گذاري براي دانش آموزان ( خروجي آموزش و پرورش) به منظور تربيت  شهروند اجتماعي صورت نگيرد ، توسعه  اقتصادي محقق نمي شود !
د :
تا نيروي کار متخصص و ماهر و اجتماعي ، بزرگترين عنصر  توليد و خدمات توانمند نشود! توسعه  اقتصادي محقق نمي شود .


12. نتيجه گيري :
کارگران، کشاورزان، مهندسان، حقوق دانان، پزشکان ، وکلا ، پرستاران، هنرمندان ، صنعت گران ، دانشجويان ، اساتيد دانشگاه  ، علماي ديني ، محققان ، کار گروه هاي تخصصي نهاد هاي مدني به ويژه نهادهاي مدني فعال در حوزه آموزش و پرورش ، قلم به دستان ،  اصحاب رسانه ها و....  با کنار گذاشتن منافع سياسي و جناحي ، در عزم ملي جهت تغيير ساختار آموزش و پرورش مشارکت  نماييد ؛ زيرا پيش نياز توسعه پايدار آموزش و پرورش پويا و موثر است .

منابع :  
(1) محسن رناني ، ركود خطرناك‌تر از دشمن خارجي - روزنامه شرق

(2) مصاحبه تکان دهنده دکتر رنانی درباره آینده اقتصاد ایران،پایگاه خبری تحلیلی بويرنيوز (BoyerNews.com) :تاريخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۹۳


(3) محسن رنانی: هزينه‌های توسعه در ايران به صورت بحرانی افزايش يافته است . سایت فرهنگ نو امروز پايگاه تحليل و اطلاع رساني فرهنگ علوم انساني چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵
(4)کتاب 114 روايت از توسعه و عدالت آموزشي کودکان ( چاپ دوم ) به اهتمام ميثم هاشم خاني ، زهرا وکيل

پنج شنبه, 03 شهریور 1395 12:36 خوانده شده: 2086 دفعه

در همین زمینه بخوانید: