چاپ کردن این صفحه

شیرزاد عبداللهی

در حاشیه تعطیلی کميته رسيدگي به معيشت فرهنگيان ؛ راه های افزایش حقوق معلمان چیست ؟

چراکميته رسيدگي به معيشت فرهنگيان تعطیل شد  کوچکی نژاد عضو کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس گفت: " با توجه به اينکه در جلسات کميته رسيدگي به معيشت فرهنگيان به هيچ نتيجه اي دست نيافتيم و اعتباري براي پرداخت معوقات فرهنگيان از سوي سازمان مديريت و برنامه ريزي تامين نشد لذا اين کميته تعطيل شد."

این کمیته  بعد از استیضاح  علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش و رای مجلس به ابقای او تشکیل شد. کمیته سه جانبه بود . وزیر آموزش و پرورش ، پنج تن از نمایندگان مجلس و رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی و افراد دیگری از این سازمان در این کمیته عضو بودند.

کوچکی نژاد  اضافه کرد : "شش جلسه اين کميته تشکيل شد اما به هيچ نتيجه عملي دست نيافتيم و نمايندگان از جمله بنده در جلسات ديگر اين کميته شرکت نکردم و شنيدم که اين کميته ديگر جلساتي برگزار نمي کند و تعطيل شده است." 

البته آقای کوچکی نژاد دولت را مقصر می داند و می گوید : "در اين جلسات مقرر شد مبلغ مورد نظر بازنشستگان فرهنگي توسط سازمان مديريت و برنامه‌ريزي تعيين تکليف شود اما به دليل اينکه به هيچ نتيجه عملي دست نيافتيم و سازمان مديريت اعتبار وزارت آموزش و پرورش را تامين نکرد اين کميته تعطيل شد."

برای بهبود وضع معیشتی فرهنگیان دو راهکار شناخته شده وجود دارد . راه حل اول این است که دولت به صورت جهشی مبلغ کلانی در قالب بودجه سالانه یا جدا از آن ، به آموزش و پرورش اختصاص دهد . مثلا بودجه آموزش و پرورش را دو برابر کند و این افزایش به روال جاری صرف پرداخت افزایش حقوق کارکنان شود. این اتفاق می تواند به تغییری مقطعی اما نه بادوام در وضعیت معیشتی معلمان منجر شود.

به عنوان مثال اگر در لایحه بودجه سال 95 ،مبلغی در حدود 70 هزار میلیارد تومان به آموزش و پرورش اختصاص یابد ، می توان آن را جهشی در افزایش حقوق فرهنگیان دانست.  تبعات اقتصادی این افزایش را کنار می گذاریم، مساله این است که دولت مطلقا چنین توانی ندارد. از طرفی افزایش دو برابری باز هم عده ای را راضی نمی کند زیرا  مقداری از آن با تورم  خنثی می شود.

بر اساس برخی برآوردها ، خط فقر در جامعه ایران 1000 دلار است و اگر قرار باشد معلمان از زیر خط فقر مفروض ، بالا بیایند باید حداقل حقوق و دستمزد در آموزش و پرورش باید سه برابر یعنی چیزی حدود 3 میلیون و 500 هزار تومان شود.

 

راه دوم این است که بودجه آموزش و پررش مطابق روند دو سال گذشته حدود 20 درصد افزایش یابد و آن گونه که مورد نظر سازمان مدیریت و مدیران ارشد وزارتخانه است،با کاهش هزینه ها از طریق تعدیل نیروی انسانی( استخدام یک نفر در مقابل بازنشسته شدن 3 نفر)  و افزایش ساعت کار معلمان از 24 و 25 ساعت به 30 ساعت و افزایش بهره وری و تنوع بخشی به منابع درآمدی آموزش و پرورش و نیرکاهش هزینه ها از طریق توسعه مدارس غیردولتی و واگذاری اداره مدارس به قیمت تمام شده به خودمعلمان و ....حقوق معلمان افزایش یابد.

 

در حال حاضر در مقابل هر دو معلم گچ به دست ، یک نیروی خدماتی و اداری وجود دارد .  دولت سالانه برای هر دانش آموز حدود 2 میلیون تومان هزینه می کند (بدون هزینه ساختمان و تجهیزات ).

به نظر می رسد که با اداره مدارس توسط معلمان (پیشنهاد رییس جمهور ) حدود 30 درصد در هزینه ها صرفه جویی شده  و این مبلغ به حقوق معلمان اضافه می شود.

به طور خلاصه در راه حل دوم، هرگونه افزایش حقوق منوط به تغییراتی در کمیت و کیفیت نیروی انسانی است. یعنی معلم باید کار بیشتر و کیفی تری ارائه بدهد تا حقوقش اضافه شود.

تفاوت این دو راه در چیست؟

راه حل اول متکی به منابع صرفا دولتی است اما راه حل دوم مبتنی بر تنوع در اعتبارات آموزش و پرورش و مخصوصا مشارکت مردم است.

چراکميته رسيدگي به معيشت فرهنگيان تعطیل شد  راه حل اول افزایش حقوق را بدون تغییر در نیروی انسانی می خواهد و افزایش حقوق را پیش شرط هرگونه تغییر کمی و کیفی نیروی انسانی می داند. اما راه حل دوم، تعدیل نیرو و افزایش بهره وری نیروی انسانی را به عنوان پیش شرط افزایش حقوق مطرح می کند.

  راه حل اول در میان معلمان طرفداران بیشتری دارد و راه حل دوم در میان مدیران.

سیاست مداران هم که دنبال کسب محبوبیت و جلب آرای مردمند ، در ظاهر طرفدار راه حل اول هستند.

در راه حل دوم قرار نیست کسی از نیروهای رسمی اخراج شود. تعدیل نیرو اول باید از نیروهای ستادی و اداری آغاز شود و بسیاری از دوایر اداری و پست ها برچیده شوند. در مرحله بعد نوبت به نیروهای خدماتی و پشتیبانی و مازاد برنیاز می رسد.تعداد معلمان گچ به دست کاهش نمی یابد و نیروهای بخش های دیگر پس از آموزش در صورتی که صلاحیت داشته باشند به کلاس فرستاده می شوند.


چرا کمیته معیشت فرهنگیان بعد از 6 جلسه به بُن بست می خورد؟

به نظرم دلیلش این است که دولت نمی تواند تغییری جهشی و غیرعادی در حقوق معلمان ایجاد کند و مثلا بودجه آموزش و پرورش را در سال آینده به 70-80 هزار میلیارد تومان برساند.

مطلب را با نقل قول از زبان شخصیتی ادامه می دهم که مورد احترام و علاقه فرهنگیان است و مقام اجرایی هم ندارد. دکتر محمدعلی نجفی در شهریور 94 با بیان اینکه متوسط قیمت نفت در سال جاری نصف قیمت مورد انتظار است گفت : " درآمد ایران از محل صادرات نفت از زمان اوج تحریم‌ها نیز کمتر شده است. "

برای سال ۹۴ بودجه عمومی دولت ۲۳۵ هزار میلیارد تومان پیش‌بینی شده، اما دکتر نجفی پیش‌بینی می‌کند درآمد دولت حدود ۱۸۰ هزار میلیارد تومان بیشتر نباشد.

به این ترتیب بودجه امسال دست‌کم ۵۵ هزار میلیارد تومان کسری دارد. مشاور رئیس جمهور هشدار می‌دهد که این مسئله "حتی ممکن است باعث بروز نارضایتی‌هایی در جاهای مختلف کشور هم بشود.بهای هر بشکه نفت که تابستان سال گذشته به مرز ۱۱۵ دلار رسیده بود در تابستان امسال به حدود ۴۰ دلار سقوط کرد.

انتظار می‌رود در صورت افزایش تولید ایران پس از برداشته شدن تحریم‌ها، قیمت‌ها بازهم کاهش یابد. دلیل اینکه دولت دنبال راه حل دوم است خالی بودن خزانه و کاهش درآمدهای دولت است. اینکه کشور ما چقدر ذخایر نفتی و گازی و معادن گرانبها دارد و سنگ کوهش دُر و گوهر است ، برای دولت پول نمی شود.

اینکه بخش های اقتصادی خارج از کنترل دولت چه اندازه پول و سرمایه دارند ، چیزی به خزانه دولت اضافه نمی کند. اینکه آقای ب.ز چند میلیارد یورو خورده یا نخورده چیزی به توانایی مالی دولت اضافه نمی کند.

واقعیت تعیین کننده درآمدهای قابل وصول دولت است.

دولت بودجه سال 95 را امسال بازهم براساس سیاستهای انقباضی و کنترلی می بندد. البته عده ای معتقدند باید به دولت  فشار آورد . من هم معتقدم که معلمان باید به دولت در چارچوب های قانونی فشار بیاورند و مطالبات معیشتی خود را به صورت جدی دنبال کنند. اما اگر فشار به گونه ای آنارشیستی دستاوردهای اساسی دولت در برداشتن تحریم و کنترل تورم و...را تهدید کند نقض غرض است.

یک گرفتاری معلمان این است که دولت هایی که پول دارند با معلمان نامهربان و سخت گیرند اما دولت هایی که به معلمان احترام می گذارند و فضا را کمی باز می کنند پول ندارند.

اغلب هم معلمان فریادشان را سر این دولت ها می کشند که ایرادی ندارد.

در مطالبات صنفی قاعدتا باید به اجرایی بودن خواسته ها هم توجه کرد. شعار صنفی اگر قابل تحقق در چارچوب امکانات موجود کشور نباشد ، فایده ای ندارد و مشکلات را بیشتر می کند .

از 54 سال پیش ( تظاهرات معلمان در سال 40 و شهادت ابوالحسن خانعلی)، معلمان خواستار افزایش حقوق خود توسط دولت هستند و نتیجه چشم گیری نگرفته اند.

شاید راه دوم یعنی همکاری معلمان در اجرای سیاست های دولت در بخش آموزش و پرورش و مشارکت فعال در اداره مدارس به امتحان کردنش می ارزد. سیاستهای 5 گانه فانی بدون همکاری و مشارکت معلمان شکست می خورد .

" آیا بهتر نیست با وجود اینکه فانی را دوستت نداریم به او کمک کنیم تا سیاست های  پنج گانه را  اجرایی کند ؟ "


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

چهارشنبه, 19 آبان 1394 16:12 خوانده شده: 2873 دفعه

در همین زمینه بخوانید: