چاپ کردن این صفحه

پرسشی که می‌ماند این است که اولویت‌های حاکمیت چگونه تعیین می‌شود که حتی تأمین آموزش عمومی رایگان (براساس اصل 30 قانون اساسی) ‌به‌عنوان پایه‌ای‌ترین و حداقلی‌ترین خدمت عمومی در آن نمی‌گنجد؟

تصویب «تنظیم برخی از مقررات مالی، اداری، و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش» و تضعیف هر چه‌ بیشتر آموزش و پرورش ؟!

رضا امیدی/ هیئت علمی دانشگاه علامه‌طباطبایی

تنظیم برخی از مقررات مالی، اداری، و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش  به‌بیان مایکل والزر «عدالت در معنای تحت‌اللفظی‌اش آرمانی است که جان می‌ دهد برای خیانت کردن». این واقعیت در بسیاری از برنامه‌ها و اقدامات دهه‌های اخیر نمود داشته است که مورد اخیر آن طرحی است با عنوان «تنظیم برخی از مقررات مالی، اداری، و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش» که کلیات آن به‌رغم مخالفت کمیسیون برنامه و بودجه و دولت در تاریخ 5 اردیبهشت‌ماه 1397 در مجلس به‌ تصویب رسید. براساس روندهای سیاستی پیشین به‌نظر می‌رسد کمیسیون آموزش مجلس و وزارت آموزش و پرورش حامی این طرح هستند.

طی سال‌های اخیر این بحث مطرح شده که وزارت آموزش و پرورش باید درآمدزایی کند تا جایی‌ که حتی عده‌ای در این وزارتخانه بر ضرورت تأسیس معاونت اقتصادی تأکید می‌کنند؛ معاونتی برای ورود جدی وزارت آموزش و پرورش به عرصۀ فعالیت‌های اقتصادی و بنگاه داری و ساخت‌ و ساز برای جبران کسری اعتبار. طرح مذکور را در راستای چنین نگاهی به وزارت آموزش و پرورش تفسیر کرد.

به‌موجب بند 2 این طرح وزارت آموزش و پرورش مکلف شده است (با قید مکلف‌شدن) املاک مازاد واقع در بر خیابان‌ها و مناطق تجاری را بدون نیاز به مجوز کمیسیون شهرسازی و معماری تغییر کاربری داده و رأساً یا با مشارکت بخش خصوصی به‌صورت طرح‌های خدماتی و تجاری احداث کند.

تشخیص مازاد بودن املاک به خود آموزش و پرورش واگذار شده است. همچنین واحدهای آموزشی می‌توانند در ساعات خارج از فعالیت، می‌توانند فضای آموزشی را به‌منظور فعالیت‌های آموزشی و فرهنگی بخش‌های خصوصی، تعاونی، و دولتی اجاره دهند.

به‌موجب بند 3 این طرح نیز وزارت آموزش و پرورش مکلف شده است صندوق ذخیرۀ فرهنگیان را به بانک فرهنگیان تبدیل کند؛ تأسیس یک بانک جدید وابسته به یک سازمان دولتی. تکرار تجربه‌ای که در سایر سازمان‌ها و نهادهای دولتی و عمومی چیزی جز فساد و اختلال در سیستم پولی کشور، دستاوردی نداشته است.

تنظیم برخی از مقررات مالی، اداری، و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش

بانک‌های شهر، دی، و سرمایه نمونه‌های بارز چنین تجربه‌ای هستند.  

براساس تجربه‌های پیشین و روندهای موجود، پیامدهای اجتناب‌ناپذیر تعیین چنین تکالیفی برای آموزش و پرورش چیزی نخواهد بود جز گستراندن بساط رانت و فساد، به‌ تاراج‌ رفتن اموال عمومی، و تضعیف هر چه‌ بیشتر آموزش و پرورش.
پرسشی که می‌ماند این است که اولویت‌های حاکمیت چگونه تعیین می‌شود که حتی تأمین آموزش عمومی رایگان (براساس اصل 30 قانون اساسی) ‌به‌عنوان پایه‌ای‌ترین و حداقلی‌ترین خدمت عمومی در آن نمی‌گنجد؟

شبکه جامعه‌شناسی علامه

چهارشنبه, 11 ارديبهشت 1397 10:55 خوانده شده: 1191 دفعه

در همین زمینه بخوانید: