اخیرا رئیس جمهور محترم سخنانی در خصوص ناراضیان از شغل و درآمد داشتند. من فکر نمی کنم که مخاطب سخنانشان جامعه فهیم فرهنگیان باشد، لیکن این سخنان بهانه و بابی برای بیان برخی از کارهای مثبت انجام شده و همچنین برنامه های موردانتظار جامعه فرهنگیان است.
بدواً در مقام کسی که در دوره اول و دوم انتخابات (به عنوان یکی از معاونان ستاد انتخابات دکتر روحانی در استان زنجان) مجدانه و در رکاب سایر دوستان و همکاران برای پیروزی جریان تدبیر و امید تلاش کرده ام، بر خود واجب می دانم که از تلاش های دولت مستقر در خصوص کاهش فضای امنیتی مستولی بر آموزش و پرورش و همچنین اجرای نسبی نظام رتبه بندی و ترمیم مختصر حقوقها و همچنین احیای مجوز کانونهای صنفی فرهنگیان و البته عدم صدور پروانه فعالیت کانونهای صنفی؟! کمال تشکر را از رییس جمهور محترم و محبوبم داشته باشم.
همچنین رسالت روشنگری یک معلم ژورنالیست حکم می کند که نکاتی در خصوص مشکلات و دغدغه های معلمان را یادآوری نمایم:
جناب رییس جمهور
اولا: خود مستحضرید که در دنیای متمدن مهم ترین زیرساخت درنگاه توسعه محور، تمشیت و توسعه منابع انسانی است. دراین راستا دوره پایانی کلینتون دوره طلایی آموزش و پرورش و دوره دوم اوباما احیای سیستم بهداشتی و تأمین اجتماعی در ینگه دنیا بود و البته سال گذشته به نقل از جنابعالی جمله ای شنیدم که دوره دوم دولت تدبیر و امید دوره توجه ویژه به آموزش و پرورش و فرهنگیان عزیز می باشد.
فرهنگیان به عنوان موتور محرکه توسعه و همچنین شاکله ستادهای حضرتعالی در سراسر کشور، امیدوار و البته منتظر اتفاقی مشابه دوره پایانی کلینتون در دوره دوم ریاست جمهوری شما هستند.
ثانیا: وجود نامبارک و روبه تزاید انواع و اقسام مدارس خاص (تیزهوشان، نمونه مردمی، هیات امنایی و...) به شدت عدالت آموزشی در کشور را زیر رادیکال به فرجه n برده است. حذف و تخفیف مدارس رنگارنگ و ارائه آموزش باکیفیت رایگان (حداقل برای توده) باعث انتفاع عموم گشته و به مثابه واکسیناسیون همگانی دربرابر لشگر جهالت عمل خواهد کرد.
ثالثا: متأسفانه امروزه غایت آمال اغلب مدیران و معلمان تربیت طوطی وار فرزندان برای درهم شکافتن سد مرصوص کنکور و سوالات المپیادهاست.
برنامه های درسی ما همچنان معلم محور بوده و ما کماکان روحیه پرسشگری و نقادی را در کنج عزلت نگه داشته ایم.
مدیریت آموزش و پرورش ما به جای برنامه محوریِ مبتنی بر اصول علمی تعلیم و تربیت و حرکت در مدار حرفه ای شدن، به شدت سیاست زده است.
والدین دانش آموزان عموما مشارکت گریز بوده و بعضا بحران اخلاقی همچون شبکه اختاپوسی درزیر پوست آموزش و پرورش در حال نهادینه شدن می باشد.
رابعا: راه رسیدن به آرمان ها از حلقه واقعیت ها امکان پذیر است. آموزش و پرورش ما در مقوله متولی به مثابه عروس هزارداماد است، ولی در مقام پاسخگویی یک داماد درست وحسابی نیز نخواهیم یافت!
بحران ناکارآمدی در آموزش و پرورش جدی است و البته یکی از دلایل اصلی آن فقدان تصمیم گیران و مدیران پاسخگوست. پوست اندازی در آموزش و پرورش با محوریت پاسخگویی شایسته و بایسته به نظر می رسد.
تغییر مکرر نظام آموزشی بر اساس آزمون و خطا دمار از روزگارآموزش و پرورش درآورده و صحبت دگربار از تحول در نظام آموزشی برای معلمان مشمئز کننده و تهوع آور شده است.
به برکت برخی از وزرای پیشین عرصه معیشت و منزلت به شدت بر معلمان تنگ شده و امروزه صدای معلم عملا فقط به ناکجاآباد می رسد.
سند تحول آموزش و پرورش مبتنی بر واقعیات ساری و جاری در کف کلاسهای ما و زیرپوست شهر نیست و چشم انداز روشنی از تحول و امید در آسمان فرهنگیان مشاهده نمی شود.
در کلاسهای درس خبری از آموزش چگونه فکرکردن و چگونه یادگرفتن و البته ارزیابی هشیارانه فرد از افکارخود (تفکر نقادانه) نیست.
متاسفانه عمده معلمان ما به جای مروجان پرسشگری واعظان درگاهند!
سخن آخر
جناب دکتر روحانی عزیز
حضرتعالی بهتر از هر کسی واقفید که هزینه در آموزش و پرورش برباد دادن بودجه نیست، بلکه بهترین سرمایه گذاری در آینده فرزندان این مرز پرگهر است. آ.پ میتواند محور توسعه از هرنوعش باشد.
پافشاری بر سانترالیسم مرکزگرا و مدیریت متمرکز و بدون انعطاف در کشوری به وسعت ایران با گوناگونی فرهنگها و رنگارنگی اقلیمات و... باد در قفس کردن است.
وقت آن رسیده که اختیارات بیشتری به استانها داده شود و شرایط فرهنگی و اقتضائات منطقه ای درسیستم مدیریت لحاظ گردد (حرکت به سمت فدرالیسم فرهنگی).
همچنین جامعه معلمان با هر گرایش سیاسی با عشق و ایثار و تخصص در سال جدید آموزشی سرکلاسها حاضر خواهند بود و پرسشگرانه و متعهدانه وقایع و رویدادهای آموزش و پرورش را رصدکرده و ضمن پیگیری فعالانه مطالبات معیشتی و منزلتی به حق خویش سنگر خودرا به هیچ وجه ترک نخواهندکرد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید