1 . در روستا به دنیا آمدم ( شاید سیاست دولت انتخاب معلمان از مناطق و خانواده های محروم و ضعیف است)
2. در خانواده ای پرجمعیت و با وضعیت اقتصادی زیر متوسط بزرگ شدم .
3. جزء دانش آموزان زیر متوسط هنرستان بودم و به زور دیپلم گرفتم .
4. هنگام انتخاب رشته تنها امیدم به تحصیل در رشته های بورسیه مثل معلمی بود و الا باید قید ادامه تحصیل را به خاطر بی پولی می زدم به همین دلیل بیش از 70 رشته ی مربوط به آموزش و پرورش را انتخاب کردم .
5.پس از مصاحبه در هسته ی گزینش در رشته ی دبیری پذیرفته شدم .
6. از امکانات رفاهی و خوابگاهی و تحصیلی تقریبا رایگان استفاده کردم .
7. از همان 19 سالگی حقوق بگیر و صاحب دسته چک کارمندی شدم .
8.هرگز دغدغه ی رفتن به سربازی در بهترین دوسالانه ی زندگی ام را نداشتم و به دلیل معلم بودن معاف شدم .
9. حتی یک روز هم درپی یافتن کار، آگهی های هر روزه ی روزنامه ی همشهری را نخواندم و به هر کس و ناکسی برای کار التماس نکردم .
10.در هفته فقط سه روز و در ماه فقط 12 روز و در سال در بیشترین زمان حضور ( بدون احتساب تعطیلی های برف و آلودگی و مناسبت ها و غیبت های موجه و ....) حداکثر 80 روز موظف هستم به مدرسه بروم .
11. در هر روز گرچه از ساعت 8 تا 14 یعنی شش ساعت سر کلاس می روم اما هشت ساعت حساب می شود( از زنگ تفریح ها و پرتی های کلاس صرف نظر کردم)
12. مهم نیست قیافه ی جذابی داشته باشم (مهم نیست یعنی هیچ نظارتی نمی شود و هیچ سنجشی صورت نمی گیرد) ،مهم نیست شیک و خوش پوش باشم ، مهم نیست بدن سالمی داشته باشم ، مهم نیست سواد تدریس داشته باشم ، مهم نیست مهارتی داشته باشم ،مهم نیست چگونه و به چه صورت در کلاس رفتار کنم و آمار قبولی واقعی ام مهم نیست.
کافی است به گونه ای دانش آموزان را در کلاس نگه دارم !
14. مهم نیست جرات و جربزه و شخصیت و لیاقت و ... داشته باشم به گونه ای که اگر تدریس را از من بگیرند تقریبا عُرضه ی هیچ کاری ندارم و هر کار دیگری برایم سخت و طاقت فرسا است .
15. بیکاری و فراغت و فرصت مطالعاتی بسیار خوبی برای هر چیز و برای ادامه تحصیل در رشته ی مورد علاقه ام دارم و می توانم از بورسیه و امتیاز معلمی نیز در تحصیلات تکمیلی و بالاتر استفاده کنم .
ادامه دارد
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید