چاپ کردن این صفحه

حجت الاسلام محمد ادریسی

یک مغز شدن محال اما یک دست شدن ممکن : آنان که نه تنها کمک مان نمی کنند و سنگ از جلوی پاها برنمی دارند بلکه حتی صبح و شب از دستاوردهای دیگران در عذاب هستند!

چه بسیارند آنهایی که کار نمی کنند و از کار دیگران در رنج اند و این از طنزهای تلخ روزگار ما است/ این کتاب، حرف نیست بلکه عمل است و حاوی تجربیات من و دوستانم در این چند سال کوتاه است و جواب آن آدم های حسود بدبخت و مغرور و کٌند کارها که نمی توانند ببینند/ بعضي موي خود را رنگ مي‌كنند؛ عده‌اي لباس را و گروهي خودشان را/ تنها گروهي كه بي‌رنگ هستند، كودكان‌‌اند؛ پس بايد سعي كنيم كه مانند كودكان باشيم؛ يعني جز رنگ خدا رنگي را نبينيم و رنگارنگ نشويم/ مرض طبيب دارد؛ اما تمارض طبيب ندارد
 
جامعه شناسی ایرانی و صداقت و یک رنگی  یک مغز شدن محال اما یک دست شدن ممکن است.اهميت همراه و همكار، از خود آن راه و آن كار كمتر نيست. پس قبل از انتخاب هر كاري و هر راهي، نخست همكاري و همراهي خوب و پاك را انتخاب کنیم تا در راه و در كار ياور باشد.
 
چه بسیارند آنهایی که کار نمی کنند و از کار دیگران در رنج اند و این از طنزهای تلخ روزگار ما است.
یادم نمی رود، در مسیری مردی ریش پرفسوری در کنارم نشسته بود را دیدم که غرق در مطالعه ی کتابی ظاهراً جالب شده بود و بعد از آنکه از خواندش خسته شد، تعارفی زد که شما هم بخوان و از روی کنجکاوی گرفتم که بخوانم، نویسنده اش ایرانی نبود اما مسلمان موفقی بود و در مقدمه خطاب به خوانندگان به این مضمون نوشته بود که:
 
این کتاب، حرف نیست بلکه عمل است و حاوی تجربیات من و دوستانم در این چند سال کوتاه است و جواب آن آدم های حسود بدبخت و مغرور و کٌند کارها که نمی توانند ببینند و تقدیم می کنم به آنان که نه تنها کمک مان نمی کنند و سنگ از جلوی پاها برنمی دارند بلکه حتی صبح و شب از دستاوردهای دیگران در عذاب هستند.
 
راستی که بعضي موي خود را رنگ مي‌كنند؛ عده‌اي لباس را و گروهي خودشان را. 

  دسته‌ي اول: پدر‌بزرگ‌ها و مادر‌بزرگ‌ها هستند.
دسته‌ي دوم: پدر‌ها و مادر‌ها هستند.
و دسته‌ي سوم: غالباً جوان‌ها.
 
جامعه شناسی ایرانی و صداقت و یک رنگی

 تنها گروهي كه بي‌رنگ هستند، كودكان‌‌اند؛ پس بايد سعي كنيم كه مانند كودكان باشيم؛ يعني جز رنگ خدا رنگي را نبينيم و رنگارنگ نشويم.
 
مرض طبيب دارد؛ اما تمارض طبيب ندارد. تجاهل و تغافل مرض نيستند بلكه تمارض هستند و آنچه كه بدتر از مرض است تمارض است؛ زيرا كه هر مرضي علاجي دارد، ولي تمارض هيچ گونه علاجي ندارد و اگر دعا براي مريض به نوعي واجب باشد براي كسي كه تمارض مي‌كند واجب‌تر است.
 
پاسدار آن رنج كوتاه ‌مدتي هستیم كه خداي متعال گفته كه بي ‌پاداش نمي‌ماند و مشتاقانه و صبورانه می پذیریم آن درد‌هایي را كه علاجي دوسويه دارد.

ارسال مطلب برای صدای معلم
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
جمعه, 08 تیر 1396 13:19 خوانده شده: 1399 دفعه

در همین زمینه بخوانید: