کمی صریح و بی پرده با دکتر نجفی ... قهرمان معلمان !

در بازار و کسب و کار رسم است کسی را که نمی شناسند یک معرف و یا ضامن معتبر باید تایید کند تا بتواند با دیگران کار کند .

به عنوان مثال ؛ پشت چک فرد تازه کار و یا ناشناس را فردی با مشخصات گفته شده تایید می کند تا دیگران به او اعتماد کنند .

اگر هم احیانا مشکلی پیش آمد سراغ معرف وی می روند ...

زمانی که فانی توسط روحانی کنار گذاشته شد فرهنگیان و معلمان به دنبال چهره ای بودند تا بتوانند به او اعتماد کنند .

این مدت مهم بود چون در یک چند ماه باقی مانده به انتخابات بود و عملکرد وی می توانست در رویش و یا ریزش آرای روحانی تاثیرات مهمی داشته باشد .

انتخاب این گزینه دشوار بود به ویژه آن که فانی حاصل انتخاب و لابی تشکل های فرهنگیان به ویژه انجمن اسلامی معلمان ایران بود و البته این بار نمی توانست مورد قبول عقلای دولت و تصمیم گیران کلان قرار بگیرد به ویژه آن که این تشکل ها نقد جدی در زمان وزارت ایشان نداشتند و در واقع پست ها و مناصب را بین خودشان تقسیم کردند بدون آن که به افکار عمومی معلمان اندکی پاسخ گو باشند .

این بار دکتر محمدعلی نجفی به میدان آمد و از معلمان خواست که به " دانش آشتیانی " اعتماد کنند .

نجفی قبل از رای اعتماد مجلس به دانش آشتیانی چنین می گوید : " «کمک کنیم که دکتر دانش رای اعتماد بگیرد تا انشاا.. در ۴ سال بعدی هم خودشان و هم فرهنگیان قانع شوند که همچنان در آموزش و پرورش بمانند.

با دانش‌آشتیانی در رابطه با تصدی وزارت آموزش و پرورش حرف زده شد، ابتدا مخالف بود و گفت؛ قرار است سفری به کانادا داشته باشند. من خودم هم نظرم بیشتر بر انتخاب آقای دانش بود و گفتم اگر ایشان قبول نکردند من می‌آیم؛ اما در ‌‌نهایت موافقت کردند. برنامه دکتر دانش آشتیانی برای ارائه به مجلس را به صورت مشترک نوشتیم.»

وی همچنین دانش آشتیانی را فردی کاردان و صاحب نظر دانست و گفته است که برای کمک به موفقیت وی ازهیچ تلاشی دریغ نخواهم کرد.

مرتضی حاجی در گفت‌وگویی درباره دانش گفته بود او چهره‌ای است که برای وزارتخانه آموزش و پرورش، علی رغم عدم شناخت جامعه فرهنگی، بسیار مناسب است.

سید کاظم اکرمی وزیر پیشین آموزش و پرورش هم در مورد دانش آشتیانی چنین گفت :

" به نظر می‌رسد یکی دیگر از مهمترین اقداماتی که دانش‌آشتیانی می‌تواند در مدت باقی مانده تا پایان دولت انجام دهد، این است که تغییراتی در مسئولان سطح وزارتخانه انجام دهد؛ چرا که این تغییر می‌تواند در بهبود شرایط در آموزش و پرورش تاثیرگذار باشد.

با اطلاعاتی که دارم این لزوم وجود دارد که وی باید تغییراتی در سطوح مختلف وزارتخانه انجام دهد. بعضی معلمان در استان‌ها از تعدادی مدیران کل ناراضی هستند که به نظر می‌رسد در این سطح هم باید تغییراتی انجام شود و کسانی را بگمارد که قاطبه معلمان از مدیریت آن فرد راضی باشند.»

با وجود تاکید اکرمی بر تغییر مدیران کل ، دانش آشتیانی حتی یک مورد تغییر هم در این مورد انجام  نداد !

هر چند تشکل های فرهنگیان نیز برای آن که از قافله عقب نمانند چند بیانیه در حمایت از ایشان صادر و همایشی را در منطقه 2 تهران برگزار کردند .

« مجمع فرهنگیان ایران اسلامی در بیانیه ای که به این مناسبت صادر کرد خواهان معرفی و رای اعتماد به دانش آشتیانی گردید . ( این جا )

در این بیانیه آمده بود :

" پس از معرفی رسمی دکتر دانش آشتیانی  به عنوان کاندیدای وزارت متبوع و شنیدن برنامه های ایشان جلسات مختلفی را برگزار کردیم و برنامه های ارائه شده توسط ایشان را بررسی کردیم و طی نشست حضوری دغدغه های خود را در حوزه های مختلف آموزش وپرورش بیان کردیم و با ارزیابی موشکافانه از برنامه های ایشان به این نتیجه رسیدیم که در این شرایط جناب آقای دکتر دانش آشتیانی بنا به دلایل ذیل بهترین شخص برای تصدی این مسئولیت خطیر می باشد...."

در بند 2 این بیانیه چنین آمده است :

" دکتر فخرالدین دانش آشتیانی به سبب دغدغه هایی که دارد انگیزه لازم و تجربیات بسیار ارزشمند در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان دارد و در بومی سازی  آخرین دستاوردهای دانشمندان علوم تربیتی ید توانایی دارد . در مسیر رهبری  و انقلاب است و آموزش و پرورش امروز شدیدا " نیازمند تحول در عمل است نه در گفتار ، در بررسی کاری و عملی  ایشان می بینیم که دکتر دانش آشتیانی مرد عمل است . تجربیات  آموزشی دکتر دانش درحوزه آموزش وپرورش  بیشتر از کسانی است که ادعا دارند ."

دانش آشتیانی چهره شناخته شده ای در میان جامعه فرهنگیان نبود اما چون پشت چک او توسط وزیر اسبق آموزش و پرورش و محبوب معلمان با همراهی دو وزیر دیگر یعنی مرتضی حاجی و کاظم اکرمی امضا شد توانست با رای اعتماد مجلس دهم به صندلی وزارت تکیه بزند .

برخی از افراد عنوان می کنند که پرداختن زیاد به وزیر آموزش و پرورش و جایگاه آن نوعی " بزرگ پنداری " مقام وزارت آموزش و پرورش است و جامعه فرهنگیان را از واقع گرایی و کنش گری هدف مند دور خواهد کرد .

نگارنده بر این باور است که کنش گران اصلی در آموزش و پرورش " معلمان " هستند و این فعالیت و مطالبه گری هدف مند و مستمر آنان است که  می تواند آموزش را به صورت درست و منطقی در ریل اصلی خود قرار دهد اما نباید از نظر دور داشت که وزیر آموزش و پرورش مطابق قانون دارای اختیارات و وظایف مهمی است .

به عنوان نمونه ؛ وزیر آموزش و پرورش در غیاب رئیس جمهور ریاست شورای عالی آموزش و پرورش را بر عهده دارد .

او رئیس هیات امنای دانشگاه فرهنگیان و صندوق ذخیره فرهنگیان است و در جلسات هیات دولت شرکت می کند .

وزیر آموزش و پرورش علاوه بر در اختیار داشتن پست های متعدد و مختلف سازمانی و اداری و در ارتباط بودن با سایر دستگاه ها و نهادها با یک میلیون فرهنگی و حدود 13 میلیون دانش آموز در ارتباط است .

سخنان و موضع گیری های وزیر آموزش و پرورش حداقل بر زندگی 40 میلیون ایرانی تاثیر دارد .

پس نمی توان از وزیر آموزش و پرورش و جایگاه راهبردی وی چشم پوشی کرد ضمن آن که در جامعه ما از دیر باز یک اصل مهم و نانوشته وجود دارد :

" این فرد است که به یک سمت و یا پست جایگاه و اهمیت می دهد . "

در مورد عملکرد دانش آشتیانی در این مدت نوشته ام اما به نظر من عملکرد وی در حدود یک ماهی که انتخابات ریاست جمهوری و تبلیغات آن در جریان بود بسیار مهم و قابل ذکرتر است .

نخستین عملکرد البته ناشیانه و غیرمنطقی دانش آشتیانی به ماجرای واردات پوشاک و نیز عضویت ایشان در هیات مدیره شرکت خانوادگی«آمیتیس طراوات کودکی» و فعایت های تجاری وی بود .

مهم تر از آن عملکرد دو وزیر آموزش و پرورش دولت دهم یعنی فانی و دانش در مورد پذیرش و امضای سند 2030 بود که علی رغم اعلام نتایج انتخابات هنوز پس لرزه های آن در جامعه  مشاهده می شود .

اگر روشنگری های بی وقفه ، صریح ، آگاه کننده و تاثیرگذار روحانی و معاون اول ایشان و نیز کنش گری برخی معلمان در حوزه " رسانه " نبود شاید نتیجه انتخابات الان چیز دیگری بود ...

انفعال ، بی برنامگی و کلی گویی مهم ترین ویژگی های دانش آشتیانی و تیم همراه وی بوده و هستند .

هم زمان با تبلیغات انتخابات ، دکتر نجفی به عنوان رئیس ستاد فرهنگیان روحانی در مجامع و همایش های فرهنگیان و معلمان حضور می یافت و به ایراد سخن و پرسش و پاسخ می پرداخت .

البته زحمات ایشان در این مورد و این که هنوز ارتباط خود را با معلمان قطع نکرده اند ستودنی است اما باید در نظر داشت که افراد در هر مقام و جایگاهی باید پاسخ گوی عملکرد و سخنان خود باشند .

دکتر نجفی در گفت و گو با جماران چنین می گوید :

" در شورای سیاست گذاری ستاد فرهنگیان دکتر روحانی، بعد از تشکیل کارگروه های متعدد با برخی کارشناسان برجسته آموزش و پرورش، اهم مطالبات جامعه ی تعلیم و تربیت بررسی شد که به زودی تحت عنوان مطالبات فرهنگیان از رییس جمهور دولت دوازدهم منتشر خواهد شد.»

" در دولت اول دکتر روحانی قرار بود که آموزش و پرورش اولویت اول دولت باشد اما  متاسفانه به علت وضعیت بحرانی کشور، آموزش و پرورش نتوانست در اولویت اول قرار گیرد و مسائلی چون لغو تحریم ها و ایجاد ثبات در اقتصاد در اولویت قرار گرفت که به لطف خداوند در این زمینه ها موفق بود.

 قطعا در دولت دوم آقای روحانی، با مدیریت وضعیت تحریم های خارجی و ایجاد ثبات اقتصادی در فضای داخلی، وضعیت مناسبی برای توجه به مباحث زیر بنایی تر مانند آموزش و پرورش فراهم می شود و به امید خدا آموزش و پرورش در اولویت کارهای دولت قرار خواهد گرفت. "

  با گذشت بیش از دو هفته از اعلام نتایج انتخابات تا جایی که اطلاع دارم نه کمپینی برای پویش مطالبات فرهنگیان تشکیل شده است و نه  آقای دکتر نجفی مصادیق در اولویت بودن آموزش و پرورش را مشخص کرده اند .

ضمن آن که تاکنون در مورد عملکرد دانش آشتیانی به عنوان " اصلی ترین معرف " وی توضیحی نداده اند .

در روزهای اخیر شاهد انتصاب دکتر نجفی به عنوان عضو هیات امنای صندوق ذخیره فرهنگیان بودیم .

بحث " صندوق ذخیره فرهنگیان " یکی از موضوعات چالش برانگیز در ماه های اخیر بوده است و موجبات نگرانی و بی اعتمادی  معلمان عضو این صندوق را فراهم کرده است .

بر اساس مطالعات و نیز نظر کارشناسان و حتی نظر سنجی صدای معلم مشکل اصلی صندوق ذخیره فرهنگیان در وهله نخست به ساختار آن بر می گردد .

  صدای معلم قبلا در مورد فقدان شفافیت و نیز نظارت از پایین به بالا گزارش های مختلفی را منتشر کرده است و پیشنهاداتی را نیز مطرح کرده است ( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا )

شاید برخی انتصابات در صندوق ذخیره فرهنگیان هیجاناتی را تولید کند اما مشکل صندوق ذخیره فرهنگیان با رفتن این و آمدن شخص دیگری حل نمی شود .

  مگر حضور " مرتضی حاجی " وزیر آموزش و پرورش دوران اصلاحات تاثیر مهمی در بهبود عملکرد این صندوق داشته است که حضور دکتر نجفی بخواهد تاتیر آن را مضاعف تر نماید ؟!

بدون تردید دوران ده ساله وزارت دکتر نجفی نسبت به سایر وزرای آموزش و پرورش مقبول جامعه فرهنگیان بوده است و این موضوع باعث محبوبیت وی در میان معلمان و ایجاد نوعی " کاریزما " نسبت به شخصیت وی گردیده است .

اما دکتر نجفی نباید تصور کند و یا متوهم شود که هر حرفی را می زند درست است چون بیشتر و یا بهتر از دیگران شرایط و تحولات را درک می کند .

دکتر نجفی از سویی به دلایل مختلف نمی خواهد خود را در معرض آزمونی دوباره بگذارد چون ممکن است آن تصورات قبلی در اذهان فرهنگیان و معلمان به یک باره فروریزد و احتمالا معلمان متوجه شوند که مدیریت کاریزماتیک ابدی نیست و متاثر از شرایط است اما از سوی دیگر ایشان قصد ندارد تا عرصه را به دیگران واگذارد و دوست دارد که هم چنان صحنه گردان اصلی وقایع و تحولات آموزش و پرورش باشد و شخص اول تعلیم و تربیت ایران در عرصه مدیریت اجرایی محسوب گردد .

اگر دکتر نجفی قصد ایفای نقش دوم را دارد باید که با معلمان صادق و شفاف باشد و چوب حراج بر اندک اعتماد و سرمایه اجتماعی مانده در بدنه آموزش و پرورش و در میان معلمان نزند ....