هر از چندگاهی به ویژه در آستانه انتخابات های مختلف از جمله ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی، معلمان از نظر سیاسیون و غیر سیاسیون اهمیت ویژه می یابند به طوری که آموزش وپرورش به عنوان اولویت اول دولت و مجلس قرار گرفته و پرداخت مطالبات فرهنگیان و محل تامین اعتبارات آن نیز مشخص می گردد . مطالباتی مانند پاداش پایان خدمت ،حق التدریس،امتحانات ،کنکور و…اما آنچه جای تعجب و تاسف دارد دیده نشدن مطالبات و خواسته های قریب ۲۳ هزار نفر از معلمان سخت کوش و پرتلاش آموزش و پرورش استثنائی کشور حتی در زمان انتخابات است که به جهت صعوبت و دشواری کار از آن به عنوان سخت ترین مشاغل درون آموزش و پرورش یاد می شود به طوری که کار در این بخش جزو مشاغل سخت و زیان آور تلقی و کارکنان آن مشمول امتیاز ویژه سختی کار و نیز سنوات ارفاقی (به ازای هر سال خدمت تجربی ،یک سال و ۷۲ روز به مجموع احکام کارگزینی ایشان اضافه می شود )گردیده اند .
به رغم در بوق و کرنا شدن خدمات دولت در بخش آموزش و پرورش و پرداخت برخی مطالبات و تمهیدات لازم برای پرداخت سایر مطالبات معوق آموزش و پرورش ،نه جناب دکتر آشتیانی و نه معاونان منتصب ایشان از جمله معاونت محترم پشتیبانی جناب آقای فرزانه حتی یک بار به مطالبات معلمان این حوزه که در سخت ترین شرایط کار می کنند و مجموع مطالبات ناشی از اعمال ضریب ۱/۲ مربوط به ضوابط اجرائی تبصره ۵ ماده واحده قانون تشکیل سازمان آموزش وپرورش استثنائی کشور در حقوق و مزایای مستمر افراد که به نظر مبلغی حدود ۳۰۰ میلیارد تومان می باشد و از قضا دارای رای عمومی دیوان عدالت اداری (اینجا) که در آن آموزش وپرورش محکوم و ملزم به پرداخت حقوق ناشی از قانون فوق گردیده است اشاره ای ننموده و موضع سکوت را برگزیده اند !
معاونت حقوقی ریاست جمهوری نیز در سال ۹۵ با ابلاغ قانونی بودن این خواسته از وزیر آموزش و پرورش خواسته بود با هماهنگی با سازمان برنامه و بودجه نسبت به اعمال رای دیوان و پرداخت طلب همکاران اقدام نماید که تاکنون هیچ اقدامی صورت نگرفته است .
اتخاذ موضع سکوت فرادستان و تداوم آن به رغم فریادهای همکاران آموزش وپرورش استثنائی که گوش فلک را کر کرده است آن چنان عمیق است که آدم تصور می کند انگار اصلا وزیر و معاونان شان از وجود سازمانی به این گستردگی که مطابق استاندارهای جهانی باید ۶ تا ۱۰درصد از دانش آموزان به انحاء مختلف را تحت پوشش فعالیت های ویژه خویش قراردهد و در ایران نیز علاوه بر تحت پوشش قرار دادن آموزش به هفت گروه از دانش آموزان با شرایط خاص همانند آسیب دیدگان بینائی،شنوائی ،کم توان ذهنی،چند معلولیتی و….،کار مهم سنجش و ارزیابی کودکان بدو ورود به دبستان در سراسر کشور را نیز بر عهده دارند بی اطلاع هستند ؛ هر چند شاید بتوان دلیل اصلی ندیده نشدن مطالبات و معوقات این بخش از آموزش و پرورش را معطوف به مسئولان ارشد سازمان دانست که نتوانسته اند تغییر نگرشی در وزیر و معاونان مالی ایشان ایجاد کنند و مطالبات واقعی معلمان حوزه آموزش و پرورش استثنائی کشور را در مجموع بدهی های وزارت به پرسنل خویش بگنجانند .
ناگفته نماند قبل از سال ۹۶ مکاتبات فراوانی از طریق سازمان آموزش و پرورش استثنائی کشور با استان ها جهت برآورد میزان دقیق طلب همکاران در این بخش انجام گردیده و احکام کارگزینی مربوط برای تک تک همکاران صادر گردیده است اما تاکنون در پرداخت معوقات از ۱۳۸۷/۱/۱ تا ۱۳۹۵/۱۲/۲۹ هیچ گونه اقدام عملی از سوی آموزش و پرورش صورت نگرفته است .
انتظار می رود حال که معلمان حوزه آموزش و پرورش استثنائی هم پای سایر معلمان و اندیشمندان جامعه با تمام توان از تداوم راه عقلانیت و اعتدال حمایت نموده اند،مسئولان و دولت مردان نیز به رسالت خطیر و قانونی خویش در خدمت رسانی به آحاد جامعه از جمله معلمان صبور و سخت کوش این حوزه جامه ی عمل بپوشانند .
معلمان عرصه تعلیم و تربیت آموزش و پرورش استثنائی خواهان اعلام نظر صریح و شفاف مسئولان وزارتخانه در خصوص برنامه های در دست اقدام مربوط به موضوعات مطروحه می باشند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید