چاپ کردن این صفحه

علی پورسلیمان/ مدیر گروه صدای معلم

در انتخابات همه سلایق و جریان ها باید حضور داشته باشند ؛ جایگاه مفقوده تحزب در نظام انتخاباتی ایران و خاستگاه آن

انتخابات بهترین زمان برای وزن کشی جریان ها و گروه هاست/ انتخابات پایگاه اجتماعی  و مقبولیت افراد ، احزاب  و جریان های سیاسی جامعه را با عدد و رقم مشخص می کند/ بسیاری از افراد و جریان های سیاسی وقتی می خواهند حرف بزنند و یا مواضعی را اعلام کنند طوری صحبت می کنند گویی نماینده کل جامعه هستند/ واقعا چه کسی به ایشان این نمایندگی را اعطا کرده است که از سوی فرهنگیان و معلمان سخن بگوید/ متاسفانه همان گونه که قبلا نیز تاکید کردم  «قانون انتخابات » از شفافیت و دقت لازم برخوردار نیست و تصمیم گیری ها بیشتر بر اساس تفسیر و برداشت افراد صورت می گیرد هر چند انسان چه در فرم " فرد " و حتی " جمع " مصون از خطا و اشتباه نیست/ متاسفانه جامعه ما فاقد سیستم " تحزب " واقعی است/ وقتی صحبت از " تحزب " می شود باید آن را در معنای واقعی ، علمی و جهانی اش دید/ فرد پس از عضویت از پایین ترین مراتب تشکیلاتی حزب شروع به فعالیت می کند و بر اثر شایستگی ها و صلاحیت های فردی مراتب حزبی را طی می کند ؛ به همین علت است که به محض انتخاب رئیس جمهور ، کابینه فرد منتخب از قبل مشخص است و در این زمینه دستش خالی نیست/ در جامعه ما افراد – چه حزبی و چه غیرحزبی – تیمی ندارند و به همین علت است که همیشه بسیاری از پست ها و مناصب بین تعداد محدودی از افراد و جریان ها دست به دست می شود/ بزرگ ترین آسیب و تهدیدی که انتخابات غیرحزبی دارد ؛ خطر " پوپولیسم " است/ هر فردی هر چقدر شعارهای زیباتر ؛ تندتر و احساسی تر بدهد ممکن است مورد اقبال مردم قرار بگیرد/ قواعد کار گروهی ، تحمل دیگران ، پذیرش عقاید مخالف ، احترام و توجه به منافع  ملی و  ترجیح منافع جمعی بر منافع فردی از " مدرسه " آغاز می گردد/ دولت ها چاره ای جز توجه به امر " آموزش " ندارند /این می تواند مطالبه اصلی معلمان از دولت ها به عنوان " گروه مرجع " باشد

جایگاه مفقوده تحزب در نظام انتخاباتی ایران و نقش بی بدیل آموزش و معلمان

سرانجام کار بررسی تایید صلاحیت ها توسط شورای نگهبان به پایان رسید و از میان 1636 نفری که ثبت نام کردند صلاحیت 6 نفر برای رقابت نهایی تایید شد .

بسیاری از چهره های مشهور و نیز افرادی که قبلا در پست های مختلف بودند صلاحیت شان مورد تایید قرار نگرفت .

انتخابات بهترین زمان برای وزن کشی جریان ها و گروه هاست .

انتخابات پایگاه اجتماعی  و مقبولیت افراد ، احزاب  و جریان های سیاسی جامعه را با عدد و رقم مشخص می کند .

بسیاری از افراد و جریان های سیاسی وقتی می خواهند حرف بزنند و یا مواضعی را اعلام کنند طوری صحبت می کنند گویی نماینده کل جامعه هستند !

مثلا در این مورد می توان به سخنان محمود فرشیدی وزیر سابق آموزش و پرورش و نیز رئیس کمیته فرهنگیان جمنا (  جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی  ) در 24 فروردین در مسجد الرحمن تهران اشاره کرد .

ایشان در جایی می گوید :

" حمایت فرهنگیان از كلیه نامزدها، مشروط است به آنكه به نفع نامزد نهایی جمنا كنار بروند.

مسئولیت فرهنگیان، محدود به دفاع از حقوق خود و نیازهای عرصه تعلیم و تربیت نیست بلكه جامعه معلمان به عنوان جامعه‌ای فرهیخته و پیشتاز، رسالت هدایت و دفاع از حقوق مردم، به خصوص اقشار محروم و نیازمند را وظیفه خطیر خویش می‌داند... )

واقعا چه کسی به ایشان این نمایندگی را اعطا کرده است که از سوی فرهنگیان و معلمان سخن بگوید ؟

ایشان حداکثر می تواند نظر خود و یا تشکل متبوع خویش را در مورد موضوعات و مسائل بیان کند .

متاسفانه همان گونه که قبلا نیز تاکید کردم  «قانون انتخابات » از شفافیت و دقت لازم برخوردار نیست و تصمیم گیری ها بیشتر بر اساس تفسیر و برداشت افراد صورت می گیرد هر چند انسان چه در فرم " فرد " و حتی " جمع " مصون از خطا و اشتباه نیست .

در جوامع توسعه یافته این گونه رقابت ها در قالب " احزاب " صورت می گیرد .

صلاحیت های افراد در مراتب تشکیلاتی حزب مورد احراز و تایید قرار می گیرد و البته آن حزب نیز مسئول و پاسخ گوی عملکرد فرد نهایی تایید شده خواهد بود .

حتی افراد برای شرکت در یک انتخابات محلی باید تایید و امضای مردم ، گروه های مرجع و... را باید داشته باشند .

متاسفانه جامعه ما فاقد سیستم " تحزب " واقعی است .

به همین علت مردم تا آخرین لحظه مستاصل هستند و از پیشینه و عملکرد برخی افراد مورد تایید قرار گرفته بی اطلاع هستند .

به قول معروف باید تا دقیقه آخر منتظر ماند !

این وضعیت درصد خطای جامعه را هنگام انتخاب و تصمیم نهایی افزایش می دهد .

وقتی صحبت از " تحزب " می شود باید آن را در معنای واقعی ، علمی و جهانی اش دید .

جایگاه مفقوده تحزب در نظام انتخاباتی ایران و نقش بی بدیل آموزش و معلمان

فرد پس از عضویت از پایین ترین مراتب تشکیلاتی حزب شروع به فعالیت می کند و بر اثر شایستگی ها و صلاحیت های فردی مراتب حزبی را طی می کند ؛ به همین علت است که به محض انتخاب رئیس جمهور ، کابینه فرد منتخب از قبل مشخص است و در این زمینه دستش خالی نیست !

فرد مسئول پی گیری ها سیاست ها و برنامه های حزب است و البته در این زمینه از مشارکت و هم فکری آنان نیز استفاده می کند .

اما در جامعه ما افراد – چه حزبی و چه غیرحزبی – تیمی ندارند و به همین علت است که همیشه بسیاری از پست ها و مناصب بین تعداد محدودی از افراد و جریان ها دست به دست می شود !

بزرگ ترین آسیب و تهدیدی که انتخابات غیرحزبی دارد ؛ خطر " پوپولیسم " است .

هر فردی هر چقدر شعارهای زیباتر ؛ تندتر و احساسی تر بدهد ممکن است مورد اقبال مردم قرار بگیرد !

ممکن است برخی در این زمینه به تجاربی مانند " ترامپ " اشاره کنند اما به هر صورت یک مورد را به نمی توان به کل سیستم و فرآیند تعمیم داد ضمن آن که در این گونه جوامع  معمولا " قانون " معیار تنظیم روابط میان افراد و حکومت است و استقلال رسانه ای و نیز قضایی کاملا به رسمیت شناخته شده است و مطالبه گری قانونی درتربیت اجتماعی و سیاسی شهروندان نهادینه شده است .

 

جایگاه اصلی تحزب و تربیت اجتماعی و سیاسی مدرسه است

برای تحول در این وضعیت و برون رفت از در جا زدن چاره ای نداریم جز آن که الگوهای تصمیم گیری در جامعه تغییر کنند .

آدم ها را در سنین بزرگ سالی و میان سالی نمی توان تشکل پذیر کرد .

مفاهیم و سازوکارهایی مانند " تحزب " و " تشکل " هم یک شبه خلق نمی شوند !

این ها نیازمند تربیت نخستین است .

قواعد کار گروهی ، تحمل دیگران ، پذیرش عقاید مخالف ، احترام و توجه به منافع  ملی و  ترجیح منافع جمعی بر منافع فردی از " مدرسه " آغاز می گردد.

دولت ها چاره ای جز توجه به امر " آموزش " ندارند .

این می تواند مطالبه اصلی معلمان از دولت ها به عنوان " گروه مرجع " باشد .

جمعه, 31 فروردين 1396 20:58 خوانده شده: 1311 دفعه

در همین زمینه بخوانید: