چاپ کردن این صفحه

مجید غلامی/ تهران

فقدان معلم و معلم مفقود !

برای اینکه یاد بگیریم معلمان می توانند در سرنوشت خود اثر گذار باشند باید از انفعال خارج بشویم/ ما معلمان عافیت طلبیم/ تشکل ها تا حالا نقش موثری نداشته اند/ وقتی ما به حطام ناچیزی که به ما می دهند اکتفا می کنیم  و تحمل همکاران نقاد خود را نیز نداریم و از آنان هیچ حمایتی نمی کنیم، ما را تحت فشار قرار داده و در محاسبات خود هیچ نمی بینند/ و همه چیز از همان جا، مرکز کره زمین، مدرسه ، شروع می شود. وگرنه تا ابد بازنده ایم، باید ورق را برگردانیم/ باید مردم و اطرافیان خود را از بی توجهی به معلم و دانش آموز آگاه کنیم، باید به آنها بگوییم که بدون آموزش و پرورش صحیح پیشرفت نخواهیم کرد

هویت معلمی و مطالبه گری

برای اینکه یاد بگیریم معلمان می توانند در سرنوشت خود اثر گذار باشند باید از انفعال خارج بشویم! امروز ای عجب! که دو چیز در آموزش و پرورش هیچ نقش و اهمیتی ندارند اول؛ معلم و دوم ؛ دانش آموز ! درحالی که در ظاهر آموزش و پرورش محل نقش آفرینی این دو گروه است! چرا چنین شد؟ جواب روشن است ما معلمان عافیت طلبیم! می خواهیم آرام و خوشحال در گوشه ای زیست کنیم! و حق و حقوقمان را بدهند! هرگز چنین نمی شود! انفعال و گوشه نشینی ما را به جایی نمی برد . ما باید از درون مدرسه و سپس ادارات مناطق در تهران و نواحی و شهرستان ها شروع کنیم، این تنها راه نجات ماست! وگرنه روزبه روز اوضاع بدتر می شود! همان طور که تا کنون نیز چنین بوده است و هر روز و هرسال بدتر شده و می شود! بن های حاجی کو؟ دفترچه فروشگاه فرهنگیان به چه کارمان آمد؟ فروشگاه فرهنگیان چه خدماتی به ما ارائه کرد؟ بیمه طلایی و تکمیلی چه شد؟ انتخابات مدیر مدارس چرا دیگر نیست؟ چرا کسانی که یک ساعت توان کلاس داری در یک مدرسه عادی تهران را ندارند و من دیدم کسی را که نزد مدیر مدرسه گریه می کرد که من نمی توانم کلاس داری کنم و کم تر از یک هفته بعد به لطف دوستانش در وزارتخانه کرسی مهمی را اشغال کرده بود! برای ما تصمیم می گیرند؟ افرادی که حتی به دلیل ضعف خود در معلمی و فرار از مدرسه به ادارات و وزارتخانه چه بسا از معلم و معلمی نیز کینه ها به دل دارند، چرا که خود را در آن ناتوان و سرخورده می دانند، و خود را در مقابل ما ضعیف، بی اراده و بی هنر دانسته و بغض در سینه دارند .

اگر ما جا را خالی نکنیم و پای حق خود سفت بایستیم پیروز می شویم .

تشکل ها تا حالا نقش موثری نداشته اند . برداشت من این است که بیشتر به دنبال گرفتن سهم و امتیاز برای خود هستند! وگرنه می توانستند خیلی آرام و مدنی و با رعایت اخلاق و قانون معلمان را منسجم کرده تا این همه واداده و بی اراده نباشند . وقتی ما به حطام ناچیزی که به ما می دهند اکتفا می کنیم  و تحمل همکاران نقاد خود را نیز نداریم و از آنان هیچ حمایتی نمی کنیم، ما را تحت فشار قرار داده و در محاسبات خود هیچ نمی بینند!

ما معلمان باید خیلی زیاد به یکدیگر احترام گذاشته و از یکدیگر به صورت سازماندهی شده حمایت کنیم و همه چیز از همان جا، مرکز کره زمین، مدرسه ، شروع می شود. وگرنه تا ابد بازنده ایم، باید ورق را برگردانیم!

باید مردم و اطرافیان خود را از بی توجهی به معلم و دانش آموز آگاه کنیم، باید به آنها بگوییم که بدون آموزش و پرورش صحیح پیشرفت نخواهیم کرد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

دوشنبه, 24 بهمن 1395 21:22 خوانده شده: 1142 دفعه

در همین زمینه بخوانید: