چاپ کردن این صفحه

مهدی خلیلی/ سردبیر صدای معلم

صدای معلم ؛ فقط صدای معلمان ایران است

رسانه ها؛ هم مساله و هم راه حل مساله ی زمانه ی ما می باشند/ واقعیت این است که معلمان و آموزگاران نه معیشتی دارند و نه منزلتی/ معلمان نه قدرتی دارند و نه ثروتی و جامعه نیز قدردان معلمان نیست و البته چون قدرتی ندارند نه تنها مورد حمایت رسانه ها و دولتی ها قرار نمی گیرند بلکه مورد طعنه و تحقیر واقع می شوند/ رسانه ملی که میلیاردها تومان اموال بیت المال را صرف برنامه های بی محتوا و کم کیفیت می کند،یک برنامه اختصاصی برای معلمان و نقد وضیعت آموزش و پرورش ندارد و سال هاست که معلمان دغدغه برنامه 90 فرهنگی را دارند که هنوز تحقق نیافته و به نظر می رسد هیچ وقت تحقق نیابد/ آموزگاری که عاشقانه در جنوب کرمان مشغول خدمت است و یا معلمی که در دیار سیستان الفبای مهر و مهربانی را به دانش آموزان می آموزد ؛ اگر بخواهد علاقه ها و علقه هایش را بیان کند و اگر بخواهد صدای مظلومیت خویش را به گوش مسوولان و مردم برساند، چگونه می تواند و از چه رسانه ای می تواند دیده شود و شنیده شود/ در جوامعی که احزاب سیاسی وجود ندارد متاسفانه رسانه ها می بایست خلا احزاب را جبران کرده و بر این اساس ما با سه نوع رسانه روبه رو هستیم/ دکترین صدای معلم ، تاسیس و تثبیت " تفکر انتقادی " و " گفت و گو "  به عنوان حلقه مفقوده در چرخه نظام تعلیم و تربیت است/ « صدای معلم » تریبونی برای همه فرهنگیان و معلمان است و هیچ گونه وابستگی به دسته ، حزب و یا جناح سیاسی و اقتصادی ندارد/ صدای معلم ،اکنون یکی از پرمخاطب ترین رسانه در حوزه ی آموزش و پرورش است که مورد توجه معلمان و بسیاری از مسوولان قرار گرفته است. اما این مورد توجه بودن و محبوبیت موجب هراس بسیاری نیز شده است/ بسیاری از صدای معلم به خاطر رویکرد انتقادی و اصلاح طلبانه و پرهیز از سوژه های لمپنیستی ناراحت و عصبانی می باشند/ این رسانه مستقل  ،تریبون همه ی معلمان و آموزگاران ایرانی است که بدون ادا و ادعا مشغول خدمتگزاری می باشند...

 

صدای معلم رسانه فرهنگیان و معلمان ایران

واقعیت این است که رسانه ها؛ هم مساله و هم راه حل مساله ی زمانه ی ما می باشند!

براین اساس و با این نگاه؛ زندگی در جمع رسانه ها ؛ آگاهی ها ؛ پیچیدگی ها و ظرافت های خاص خود را دارد و ظرفیت های مخصوص به خود را می طلبد که اطلاع از آن ها تخصصی چندوجهی را در عرصه های آکادمیک شکل می دهد!
از سوی دیگر واقعیت این است که معلمان و آموزگاران نه معیشتی دارند و نه منزلتی ! این نکته آن قدر بدیهی است که دیگر کمتر دانش دانش آموزی  نیز  رویای معلمی و آموزگاری داشته باشند!

تلخ تر این است که حتی دانش آموزان دبستانی نیز می دانند که آموزگاران نه معیشتی دارند و نه منزلتی! و معلمان نه قدرتی دارند و نه ثروتی و جامعه نیز قدردان معلمان نیست و البته چون قدرتی ندارند نه تنها مورد حمایت رسانه ها و دولتی ها قرار نمی گیرند بلکه مورد طعنه و تحقیر واقع می شوند!

حالا دیگر رسانه ی ملی ابایی از این رفتارها ندارد و مدام معلمان را مورد تحقیر قرار می دهد و مطمئنا معلمان نیز اگر مانند مشاغل دیگر قدرتی داشتند حتما قدری داشتند !

رسانه ملی که میلیاردها تومان اموال بیت المال را صرف برنامه های بی محتوا و کم کیفیت می کند،یک برنامه اختصاصی برای معلمان و نقد وضیعت آموزش و پرورش ندارد و سال هاست که معلمان دغدغه برنامه 90 فرهنگی را دارند که هنوز تحقق نیافته و به نظر می رسد هیچ وقت تحقق نیابد.

فرض کنید آموزگاری که عاشقانه در جنوب کرمان مشغول خدمت است و یا معلمی که در دیار سیستان الفبای مهر و مهربانی را به دانش آموزان می آموزد ؛ اگر بخواهد علاقه ها و علقه هایش را بیان کند و اگر بخواهد صدای مظلومیت خویش را به گوش مسوولان و مردم برساند، چگونه می تواند و از چه رسانه ای می تواند دیده شود و شنیده شود؟

آیا رسانه ملی، معلم ضیعف و مظلوم و محروم را می بیند؟

آیا رسانه های دولتی می توانند صدای معلمان باشند؟

آیا روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش معلمان را می بیند و مشکلات شان را می شنود؟

بنابراین برای برون رفت از این وضیعت، باید فضای باز رسانه ای ایجاد شود. رسانه ها رکن چهارم دموکراسی اند. در جوامعی که احزاب سیاسی وجود ندارد متاسفانه رسانه ها می بایست خلا احزاب را جبران کرده و بر این اساس ما با سه نوع رسانه روبه رو هستیم :

رسانه های مستقل؛ رسانه های دولتی و ضد دولتی !
رسانه صدای معلم ، همان گونه که در شناسنامه اش آمده است : متشکل از گروهی از معلمان و صاحب نظران در حوزه تعلیم و تربیت است که به محور بودن " آموزش " در توسعه پایدار اعتقاد داشته و درصدد هستند با " جنبش قلم " و " پویایی اندیشه برتر " نقش واقعی آموزش و پرورش را در معادلات جامعه بازتعریف نمایند .
 دکترین صدای معلم ، تاسیس و تثبیت " تفکر انتقادی " و " گفت و گو "  به عنوان حلقه مفقوده در چرخه نظام تعلیم و تربیت است.
« صدای معلم » تریبونی برای همه فرهنگیان و معلمان است و هیچ گونه وابستگی به دسته ، حزب و یا جناح سیاسی و اقتصادی ندارد. حوزه فعالیت صدای معلم  ، آموزش و پرورش و مسائل آن است و با یک نگاه سیستمی به آن می پردازد و حتی جامعه را از دریچه آموزش و پرورش رصد می کند.
رسانه مستقل  صدای معلم  با شفافیت و صداقت تلاش می کند تا حرف های معلمان را به گوش مسوولان تعلیم و تربیت برساند و از سوی دیگر خدمات و اقدامات مسوولان را برای معلمان تشریح نماید.البته  گاهی اوقات مسوولانی که در حد توان تلاش نمی کنند و پاسخ گوی افکار عمومی نیستند و این ذات رسانه است که نسبت به این مسایل بی تفاوت نباشد و اطلاع رسانی نماید.

صدای معلم ،اکنون یکی از پرمخاطب ترین رسانه در حوزه ی آموزش و پرورش است که مورد توجه معلمان و بسیاری از مسوولان قرار گرفته است. اما این مورد توجه بودن و محبوبیت موجب هراس بسیاری نیز شده است!

مستقل بودن ؛ تاثیرگذاری؛ شفافیت و صداقت رسانه ای صدای معلم موجب محبوبیت صدای معلم شده و همین عوامل محبوبیت موجب نگرانی و ناراحتی و پرخاشگری خیلی ها شده است !

بسیاری از صدای معلم به خاطر رویکرد انتقادی و اصلاح طلبانه و پرهیز از سوژه های لمپنیستی ناراحت و عصبانی می باشند!

برخی نیز از تاثیرگذاری این رسانه ی مستقل و منتقد و منصف واهمه دارند و برخی نیز که تلاش می کنند با مسایل دیگر برای صدای معلم حاشیه بسازند!

البته ما بر این نکته واقفیم که برای تحقق رسانه ای مطلوب هنوز فاصله است و هنوز رسانه  صدای معلم  کاملا حرفه ای نشده است ولی سعی می کنیم با بضاعت خویش در این مسیر به پیش برویم و همچنان فقط صدای معلمان ایران باشیم و از هرگونه نقد و نظر معلمان ایران استقبال می کنیم و براین باوریم که فقط معلمان سرمایه صدای معلم است و صدای معلم  هرگونه تلاش برای ارتقای منزلت و معیشت  معلمان را وظیفه ی خود می داند و این رسانه مستقل  ،تریبون همه ی معلمان و آموزگاران ایرانی است که بدون ادا و ادعا مشغول خدمتگزاری می باشند!

صدای معلم رسانه فرهنگیان و معلمان ایران

یکشنبه, 23 -8156 22:32 خوانده شده: 1895 دفعه

در همین زمینه بخوانید: