چاپ کردن این صفحه

دبیر آموزش و پرورش / تهران

رسانه ملی ،آموزش و پرورش ، مردم و معضل آلودگی هوا : به خود بیائیم و خود را مسئول بدانیم!

رسانه ملی با تهیه گزارش هایی که فاقد ارزش و پایه علمی و عقلانی است سعی دارد با مصاحبه هایی احساسی و هیجانی با مردم خود را مدعی العموم نشان دهد/ بخش قابل توجهی از مردم عادت کردند که هنجار شکنی کنند و نسبت به خیر و شر خود و دیگران بی تفاوت شده اند/ رسانه ملی آن چیزی را پخش می کنند که مردم به آن رفتار غلط عادت کرده اند و خود را مبرا از آن می دانند و این همان رواج فرهنگ هرج و مرج گرایی است/ درگیر نوعی خودشیفتگی شده ایم/ فرهنگ استفاده از خودرو در باور مردم تبدیل به یک مد و شو و خودنمایی شده است/ اگر کمی به عقب بر گردیم در چند دهه گذشته تعداد دانش آموزانی که از سرویس مدارس و یا از وسائط شخصی ( خانواده ) استفاده می کردند در حداقل بودند/ وجود کاذب گونه و انواع مدارس ملون ؛ خانواده ها را درگیر ایاب و ذهاب و رفت و آمد بیهوده نموده است/ برنامه ریزی و مدیریت غلط و بخشنامه هایی که ناظر بر کسب در آمد و گرفتن پول از مردم است عامل دیگری برای کشاندن اولیاء به مدارس و کلاس های کنکور در ساعات و روزهایی که باعث تشدید آلودگی هوا و تردد و ترافیک می شود ...

رسانه ملی و آموزش و پرورش و مردم و معضل آلودگی هوا

رسانه ملی با تهیه گزارش هایی که فاقد ارزش و پایه علمی و عقلانی است سعی دارد با مصاحبه هایی احساسی و هیجانی با مردم خود را مدعی العموم نشان دهد ؛ شکی نیست که عامل اصلی آلودگی هوای کلان شهر ها و تهران خودروها هستند ؛ آیا مصاحبه با مردم و پاسخ های کلیشه ای و عوامانه مردم دردی را دوا می کند ؟

بخش قابل توجهی از مردم عادت کردند که هنجار شکنی کنند و نسبت به خیر و شر خود و دیگران بی تفاوت شده اند . عادت کردن مردم به رفتارهایی که خودمان هم آن را قبول نداریم مشکلی است فرهنگی  که رسانه ملی به آن دامن می زند .

رسانه ملی آن چیزی را پخش می کنند که مردم به آن رفتار غلط عادت کرده اند و خود را مبرا از آن می دانند و این همان رواج فرهنگ هرج و مرج گرایی است . وقتی مردم صادقانه چیزی را نمی گویند و فقط خود را تبرئه می کنند و خود را مسئول نمی دانند پس مقصر کیست ؟

اگر در یک شرایط برابر و مساوی حقی و مسئولیتی بر مردم و دولت متصور باشد من معتقدم مردم صدر درصد مقصرند و مسئولین و دولت 99% . شرایط حاکم بر مردم طوری شده که ژشت و پرستیژ ( حق به جانب ) به خود می گیریم و درگیر نوعی خودشیفتگی شده ایم  و این باور غلط را رسانه ی ملی به خورد مردم می دهد .

این یک خود زنی فرهنگی است که ابتداء از گفتار آغاز می شود بعد تبدیل به رفتار و کردار می شود و سپس به عادت و شخصیت تبدیل می شود ؛ بنابر این بهتر است این گفتار صادقانه و ناظر بر عمل خودمان باشد .

رسانه ملی از ترویج رفتارهای دوگانه که مردم به خوبی آن را می فهمند بپرهیزد و مردم را به بازی نگیرد . اگر مطلبی حتی تلخ است از مردم به مردم گفته شود .

مخلص کلام در بخش اول این است که فرهنگ استفاده از خودرو در باور مردم تبدیل به یک مد و شو و خودنمایی شده است .بخش دیگری از این فرهنگ غلط به نظام آموزشی و مردم بر می گردد.

اگر کمی به عقب بر گردیم در چند دهه گذشته تعداد دانش آموزانی که از سرویس مدارس و یا از وسائط شخصی ( خانواده ) استفاده می کردند در حداقل بودند . به دلیل وجود مدارس چندگانه و ضوابط حاکم بر آنان بر رفت و آمد دانش آموزان از نقطه ای به نقطه دیگر تأثیر گذاشته است ، در حالی در گذشته بیشتر دانش آموزان در نزدیک ترین محل سکونت و مدرسه خود تحصیل می کردند .

وجود کاذب گونه و انواع مدارس ملون ؛ خانواده ها را درگیر ایاب و ذهاب و رفت و آمد بیهوده نموده است . از طرفی برنامه ریزی و مدیریت غلط و بخشنامه هایی که ناظر بر کسب در آمد و گرفتن پول از مردم است عامل دیگری برای کشاندن اولیاء به مدارس و کلاس های کنکور در ساعات و روزهایی که باعث تشدید آلودگی هوا و تردد و ترافیک می شود .

اگر نمونه هایی از این مقدارهای بزرگ را با دانش آموزان تهرانی و تعداد خودروهایی که به ترافیک اضافه می شوند را جمع بزنیم می شود همین فاجعه انسانی و زیستی .

پس به خود بیائیم و خود را مسئول بدانیم .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

سه شنبه, 01 آذر 1395 16:59 خوانده شده: 940 دفعه

در همین زمینه بخوانید: